۲۸ خرداد ۱۳۸۷

زردك: (Carrot)

تاريخچه: زردك يكي از سبزيهاي مشهور و مهم دينا است، زردك بومي، آسيا، اروپا، شمال افريقا و احتمالاً منطقه مديترانه ميباشد. بعضي معتقدند كه انواع از آن در امريكا شمالي يافت و يا در آنجا اهلي شده است، آنچه مسلم است زردك را از خيلي وقت پيش مي شناختند.
يونانيان قديم آنها را شناخته بودند، ولي در آن موقع سبزي رايج و مشهور نبوده است، بعضي معتقد است كه در ابتداء زردك بيشتر براي مقاصد پزشكي مورد توجه قرار گرفته و بعداً به عنوان سبزي مصرف گرديده است، زردك بعنوان غذا در قرن سيزدهم در اروپا مورد استفاده قرار گرفته است، سپس از اورپا به امريكا برده شده هم چنين آن توسط سرخ پوستان كشت ميشده است.
مشخصات نبات شناسي:
زردك متعلق به رديف چتريان است، جنس زردك Daucus و نوع آن Carrot ميباشد نوعي خوراكي زردك ريشه متورم آن بصورت سبز متورم گرديده است، داراي نام علمي Daucus Carrotal ميباشد. جنس Daucus بيش از 60 نوع دارد كه فقط چند نوع آن مورد استفاده قرار مي گيرد، و زردك يكي از آنهاست. زردك گياهي است دوساله ولي بعنوان سبزي يك ساله در برنامه سبزي كاري قرار ميگرد.
اين گياه در سال اول توليد يك سيستم يك ريشه جذب كننده گسترده و عميق ميكند كه بعداً آن ضخيم و پراز غذاي ميشود.
برگ هاي كه در سال اول بوجود مي آيند بصورت روذت ميباشد. در سال دوم شاخه گل دهنده بوجود مي آيد، اين شاخه از قسمت ريشه خارج ميشود و ارتفاع آن ممكن است از60 -120 سانتي برسد. شاخه گل دهنده پس از القاح گل كه اغلب توسط حشرات صورت ميگرد توليد تخم مينمايد، گل هاي زردك كامل هستند، يعني هر گل داراي اندام هاي فروماده ميباشد، در بين انواع زردك ارقامي پيدا ميشود كه نرعقيم يا Ciale Sterile هستند، اين نوع بوته زردك دانه كرده آن قادر به تلقيح تخمك نيست، اين رقم از نظر اصلاح و تهيه تخم خيل با ارزش ميباشد. در برش عمودي ريشه زردك دو قسمت كاملاً مشخص مشاهده ميگردد. يك لايه خارجي و يك قسمت داخلي كه به آن هسته يا Core ميگويد كه سختي آن بيشتر از لايه خارجي است. قطر قسمت داخلي كه داراي آوند چوبي ها ثانويه يا secondary xylem مغز ميباشد. معمولاً بيشتر از قطر بسته خارجي آن است. پوسته خارجي آن شامل سلول هاي پارانشيمي، يك لايه سلول هاي چوب پنبه اي، يك باند از آوند هاي آبكش ثانويه secondary ميباشد. كه عمدتاً قند و انواع مختلف ويتامين ها در آنها انباشته ميگردد. زردك با كيفيت خوب و عالي، آن زردك است كه داراي پوسته خارجي قطور تري باشد. كاروتن بيشتر در سلول هاي قديمي لايه خارجي ذخيره ميشود.
معمولاً ريشه زردك به رنگ هاي نارنجي و يا زرد نارنجي ديده ميشود. هر اندازه رنگ نارنجي بيشتر باشد. مقدار كاروتن الفا و كاروتن بتاي آن زيادتر است. قاعدتاً هرچه رنگ ريشه تيره تر باشد ارزش غذاي آن بيشتر است. در ابتداي رشد، ريشه زردك كم رنگ بوده كه با رشد بيشتر آن رنگ ريشه تيره ميگردد كه اين تيره گي نشاندهنده ذخيره شدن كاروتن در آن است كه خود باعث بالا رفتن ارزش غذاي آن ميشود.
تيره و روشن بودن رنگ ريشه زردك به عوامل چون رقم، حرارت، سن ريشه وصفل رشد بستگي دارد. ارقامي از زردك وجود دارد كه به رنگ هاي سرخ تيره و روشن، زرد تيره و حتي رنگ سفيد ديده ميشود. زردك هاي كه به رنگ هاي سفيد و سرخ ديده ميشود ممكن است به مصرف تغذيه حيوانات برسد.
آب و هواي مورد احتياج:
زردك جز سبزي هاي فصل سرد ميباشد. بنابراين طالب آب و هوائي معتدل و سرد ميباشد. ار حرارت كمتر از12 درجه ساتني گراد رشد زردك كم كم متوفق ميگردد و اين امر باعث كمبود رنگ در ريشه آن ميشود. حرارت كمتر از10 درجه ساتني گراد باعث به گل نشستن بي موقع زردك ميگردد. از طرفي در حرارت بيشتر از 27 درجه ساتني گراد طول ريشه ، زردك كوتاه ميشود. و از مرغوبيت آن كاسته ميگردد. بهترين حرارت براي رشد زردك بين 16 درجه ساتني گراد 24 است. زردك در هوائي كمي يخبندان تا اندازه مقاومت ميكند.
خاك:
زردك بهترين رشد خود را در خاك هاي عميق، سست و پوك لومي و لومي شني دارد. زمين زردك بايد از زهكشي خوبي برخوردار باشد زردك زمين هاي شني و سبك را كه از نظر مواد غذاي كاملاً غني باشند و به اندازه كافي رشد داشته باشد بر ساير خاك ها ترجيح ميدهند. خاك زردك بايد بدون سنك ريزه و بخوبي آماده شده باشد. چون اين امر به منشعب شدن ريشه كمك ميكند. زردك در خاك هاي كه زياد هوموسي بوده و بسيار پوك ميباشد مانندي خاكهاي خاك (Muck Soil) بخوبي رشد ميكند. ولي ريشه هاي بدست آمده آن كمي فشرده تر و خشين تر و چوبي تر از محصول است. كه از خاك هاي سبك بدست آمده باشد. در خاك هاي خيلي سنگين بايد از كشت زردك خود داري كرد چون باعث منشعب شدن ريشه آن ميگردد. همچنان در خاك هاي كه حاوي سنگ هاي درشت ميباشد نبايد به كشت زردك اقدام كرد چون ريشه آن كج دو شاخه ميشود. بهترين PH براي رشد زردك 6,5 ميباشد. زردك در خاكهاي تيزابي هيچ گونه رشدي ندارد.
كود مورد نياز:
براي رشد سريع و توليد ريشه هاي طولاني كشيده و ضخيم زردك احتياج به زميني ميباشد كه سبك بوده از نظر مواد غذاي و هوموسي كاملاً غني باشد. بنابراين انواع كود هاي حيواني، كمياوي و حتي كود سبز ميتواند در اين زمينه نقش بسزاي داشته باشد. در زمينرريگي سبك ريگي رسي كه از نظر مواد غذاي فقير هستند در مقايسه با زمين هاي قوي تر، بايد كود حيواني بيشتري به زمين اضافه كرد. اضافه كردن 20 تا 30 تن در هكتار كود حيواني پوشيده به زمين باعث پوك شدن و بهتر شدن وضع فيزيكي خاك ميشود.
كود حيواني را حتماً بايد به كشت قبلي داد تا موقع كشت زردك كاملاً پوشيده شده باشد. بر اثر آزمايش هاي فراوان به اين نتيجه رسيده اند كه دادن كود حيواني تازه به زمين و كشت بلا فاصله زردك موجب منشعب شدن ريشه آن ميگردد. علت اين امر را در ماده اي كه در قسمت مايع كود حيواني وجود دارد يافته اند و توانسته اند آن را جدا نمايند بهتر است كود حيواني را در خزان بعد از قلبه خزاني به زمين داد. وجود مواد خارجي در كود هاي تازه از قبل قطعات نيسبتاً سخت كاو كلش به منشعب شدن ريشه كمك ميكند.
مصرف كود هاي كمياوي در مورد زمين هاي ريگي سبك قابل توجه است. زمين هاي ريگي تعداد 120- 150 كلو گرام در هكتار نايتروجن، 150-200 كلو گرام در هتكار فاسفورس، و 50-100 كلو گرام در هكتار پتاشيم ميباشد است شني رسي= خاك هاي كه در آن ريگ و مد يكي باشد.
مقدار مصرف كو كمياوي در زمين هاي رسي كمتر از زمين هاي ريگي ميباشد. قرار دادن كود هاي سبز در بر نامه تناوب زراعتي بالا رفتن ميزان كميت و كيفيت محصول زردك كمك ميكند. زردك از جمله گيا هاني است كه زمين را از مواد غذاي تهي ميكند وبه اصطلاح زمين را خسته ميكند. تجربه نشانداده است كه كشت پياز از زمين بعد از از كشت زردك به طور چشم گيري ميزان محصول پياز را كاهش ميدهد. بنابراين بعد از برداشت زردك زمين بايد تقويت شود.
تهيه زمين:
براي كشت زردك بهتر است كه زمين در خزان قلبه عميق بخورد دادن كود حيواني بايد در خزان انجام گيرد. زمين كه در خزان قلبه شود و به حال خود باقي گذاشته شود. نزولات آسماني و احتمالاً يخبندان هاي زمستانه به پوك و حاصل خيز شدن زمين كمك ميكند. به محض مساعد شدن هوا ميتوان به آله سنگين هم كلوخه ها خرد كرده و هم قلبه ديگر به زمين زد يا اينكه با قلبه و دسيك سبك زمين را آماده نمود.
كاشت:
ريشه زردك از كشت مستقم تخم در محل اصلي بدست ميايد. ريشه زردك نسبت به سرما و خنكي هوا مقاوم است. در مناطق كه داراي زمستان هاي سرد ميباشد كشت آن بلا فاصله بعد از يخبندان هاي شديد بهاري صورت ميگرد.
در مناطق و نواحي گرم كه داراي زمستان هاي معتدل و خنك ميباشد كشت در خزان و در زمستان انجام ميشود. در هر صورت هر سه هفته يكبار به كشت اقدام نمود تا براي مدت طولاني زردك برداشت شود. اغلب مشاهده ميشود كه زردك در سال اول توليد تخم مي نمايد كه در اين صورت ريشه زردك مزه تلخ خواهد داشت و از مرغوبيت آن كاسته ميشود.
براي بدست آوردن زردك تازه بايد تاريخ كشت هاي مختلف موجود باشد آزمايش هاي مختلف نشانداده كه سرماي اوايل رشد زردك در به گل نشستن آن ميتوان نقش داشته باشد.
تخم زردك را ميتوان بصورت قطاري، و ياجوي پشته اي كاشت. خطوط كشت بايد 30-40 سانتي از يكديگر فاصله داشته باشد. فاصله دو بوته روي خطوط كشت بايد 5-10 سانتي در نظر گرفته ميشود. تعداد بذر مورد نياز بين 3-5 كيلو گرام در هكتار ميباشد. بذر بايد در عمق 1-2 سانتي خاك كاشته شود. تختم زردك خيلي كند جوانه ميزند و ممكن است جوانه زدن آن يكي دو هفته طول بكشد.
چون تخم زردك بسيار خورد است توصيه ميشود قبل از كاشت، تخم با ريگ نرم مخلوط شود. براي اين كار 5-7 گرام تخم با يك قاشق مربا خوري ريگ نرم مخلوط ميشود و بعد از آنكه بهم آميخته گرديدند و به كشت اقدام ميشود. چنانكه گفته شد، تخم زردك دير جوانه ميزند لذا ميتوان قبل از كاشت آنها را با آب نم زد. براي اين كار در پارچه هاي نخي مرطوب به مدت 2-3 روز نگهداري ميشود. گاهي بعد از برداشت ريشه هاي زردك متوجه ميشويم كه قسمت بالاي ريشه سبز شده است كه اين امر از كيفيت آن ميكاهد علت اين امر آن است كه ريشه در طول رشد در معرض نور خورشيد قرار گرفته است. براي جلوگيري از اين كار بايد تخم زردك به موقع كاشته شود تا توليد برگ هاي زیادی نماید که برگها سایه کافی برای ریشه تولید نماید.
مراقیبت های زراعتی:
مبارزه با علف های هرزه بخصوص در اوایل رشد، باید در صدد برنامه ها قرار گیرد نظر به اینکه زردک در اوایل به کندی رشد می کند وقدرت رقابت با علف های هرزه را ندارد . از علف کش های استفاده شود. یکی از کار هایکه باید حتمآانجام شود مسئله تنک کردن بوته های اضافی زردک است چون د راین صورت ممکن است تخم ها پهلوئی هم قرار گیرند وتراکم تخم در یک محل ریشه های کوچکی برای زردک تولید کند. که در این صورت زردک قابل استفاده و مناسب برای عرضه به بازار نخواهد بود. عمل تنک کردن در موقعی انجام می شود که بوته ها 4-5 برگه شده باشد.
ممکن است عمل تنک کردن در موقع انجام شود. یکی هنگام 4-5 برگه شدن زردک ودیگر وقتی که ریشه های آن تشکیل شده، پهلویی یکدیگر قرار گرفته اند وبرای هر ریشه فتطا به به اندازه کافی وجود نداشته باشد. تنک کردن دوم معمولاً2-3 هفته بعد از تنک کردن اول صورت میگیرد معمولاً در خاک های سنگین فاصله بیشتری میتواند برای خود جاه باز کند ولی در خاک ها که سنگین چنين چیزی امکان ندارد. و در آب وهوائی خشک آبیاری مرتب انجام می شود. در مراحل آخیر رشد، آبیاری کمتر صورت میگیرد. چون این کار باعث شکافته شدن ریشه زردک میگردد.
اثر عوامل محطی در رشد ورنگ ریشه زردک:
همان طوریکه گفته شد، رنگ نارنجی وزرد ریشه زردک بخاطر کاروتن های آلفاوبتاست. بطور کلی هر چه بیشتر زردک تیره تر باشد از نظر غذای بیشتر ارزش دارد، چون چون کاروتن آن زیاد تر است. ریشه زردک جوان در ابتدا زرد کم رنگ بوده ، به تدریج که گیاه مسن تر میگردد رنگ زردک تیره تر می شود. ومیزان مواد غذائی آ بالا میرود. یکی از عوامل که باعث کم رنگ شدن ریشه زردک میگردد حرارت پائین میباشد. همچنین حرارت در تشکیل شکل ریشه زردک تاثیر دارد بطوریکه در حرارت بالا ریشه کوتاه میگردد . ودر حرارت پائین ریشه طویل تر میگردد البته رنگ ریشه زردک وشکل آن ومیزان مواد غذای آن به رقم ،فصل کست وشن ریشث نیز بستگی دارد. ریشه زردک بهترین رنگ خود را در حرارت 18-20 درجه سانتی گراد خواهد داشت. میزان رطوبت خاک در شکل وفرم ریشه زردک موثر است . ولی نه به اندازه وضعیت مناسب حرارت در رطوبت کم ریشه زردک طولانی ودر رطوبت زیاد آن کوتاه میگردد.
جمع آوری حاصل:
ریشه زردک را به صورت هاي مختلف جمع آوری میکند بعضی ابتدا قسمت ها هوائی را که شامل برگها میباشد. قطع کرده . سپس با وسایل میخانیکی که توسط تراکتور کشیده می شود . از قبیل گاو آهن ویا نهرکن هائی کوچک،زردک را از خاک خارج می کند ، سپس آنرا بارست از خاک جدامی نماید . وعدهای دیگر با برگهائی روی ریشه هان زردک آنها را از خاک تمیز کرده ،سپس در کیسه های پلاستیکی به بازار عرضه کرده ویا با برگهائی آن د ر دسته های 5الی 10 تائی بهم می بندد وبه بازار می فرستد. البته جدا نمودن برگها در مزرعه وقرار دادن ریشه های زردک در کیسه های پلاستیکی ترجیح داده می شود . باید بخاطر داشت که زردک ها شکسته شده منشعب گردیده واختمالاً آفت زده از زردک های سالم جدا شود .
انبار کردن ونگهداری زردک :
در حرارت صفر ته 2 درجه سانتی گراد ورطوبت 95% به بالا میتوان زردک را برای مدتی بیش از 4 الی 5 ماه نگهداری کرد.
اهميت غذائی ودوائی :
زردک بصورت خام وپخته استفاده می شود که بصورت خام بعد از غذا صرف می شود . از آن در ترشی ومربا استفاده می شود . همچنهان آنرا با آب پز ، سرخ شده وپخته شده به تنهائی یا باسایر غذا ها مانند گوشت مورد استفاده قرار میدهند .
در 100 گرام زردک ترکیبات زیر وجود دارد:
آب 86%، کاربوهایدریت 16.6%، پروتین 0.9%، چربی 0.2% فایبر1.2% وترکیبات معدنی 1.1% زردک گذشته از آن که پر از مواد قندن میباشد . دارای مقدار زیادی کاروتن (carotene) است که در بدن به ویتامین A تبدیل میشود. با مصرف 100 گرم زردک حدود 11000 واحد بین المللی ویتامین A برای بدن تامین میشود. که ازین نظر فوق العاده اهمیت دارد. کم بود ویتامین A باعث شب کوری میگردد.
همچنان زردک دارای ویتامین های ویتامین B1 ویبوفلاوین G یا B2، نیاسین و ویتامین C میباشد. این سبزی برای تقویت اعصاب بسیار مناسب است. بخاطر وجود عناصر معدنی چون کلسیم و فسفر برای تکیم استخوان بندی بدن به خصوص در سنین جوانی، کودکی و برای نوزادان بسیار مفید میباشد. مخلوط کردن آب زردک در برنامه غذای نوزادان توصیه شده است. زردک از بمیاری نرمی استخوان یا Rachitism جلوگیری میکند. همچنان زردک دارای عناصری پتاشیم و آهن میباشد. آب و خود زردک به علت داشتن A,B,C در امراض رنگ پریده گی کم خونی، تسریع در هضم غذا، باز شدنی اشتها و بهتر شدن عمل کبد نقش عمده ای میتواند داشته باشد. به این ترتیب به شادابی رنگ چهره کمک فراوانی نماید. کسانی که بیماری صفراوی دارد زردک میتواند در تقلیل بیماری آنها کمک کند. بنابراین بر اهمیت غذای این سبزی میتواند پی برد. تختم زردک صدوروملین است و کوبیده آن بصورت ادویه مصرف میشود.
Coriander گشنیز
تاریخچه:
گشنیز یکی از گیاهان قدیمی است که ابتدا به عنوان دارو به مصرف میرسیده است. نوشته ها نشان میدهد که تخم گشنیز در قبور مصریا ن قدیم دیده شده است. شاید یکی از اولین گیاهانی است که در 5000 سال قبل از میلاد مسیح به وسیلهء بشر بصورت دارو وادویه مورد استفاده قرار میگرفته است. این نبات بومی جنوب اروپار، آسیائی صغیر وجنوب شوروی سابق میباشد. آن شاید در امریکائی جنوبی اهلی شده باشد.
مشخصات گیاه شناسی:
نام علمی گشنیزcoriandrum sativuml که متعلق به ردیف چتریان vobessifereae میباشد. نبات یک ساله است. برگها گشنیز شبیه برگهای جعفری مرکب بوده ودارائی بریده گیهائی عمیق میباشد که از چند لوب (lobes) تشکیل شده است. برگهای پائین بوته بزرگتر از برگ ها بالای آن میباشد. برگ های گشنیز به وسیله رنگ سبز تیره وبوی تند از جعفری قابل تشخص است. در پایان فصل رشد از میان برگ های آن ساقه گل دهنده خارج می شود . این ساقه دارای شاخه های فرعی میباشد ودر انتهائی شاخه های فرعی واصلی چتر های کوچک یا ambell به وجود میآیند. گل های آن به رنگ صورتی یا سفید است . در پایان فصل رشد تخم آن تولید میشود.
آب وهوائی مورد نیاز:
گشنیز یک سبزی فصل خنک است. در کلیه مناطق که جعفری رشد میکند بخوبی رشد کرده به زندگی خود ادامه میدهند.
خاک مود نیاز:
در خاک های که جعفری رشد می کند قابل پرورش میباشد. زمین باید قوی، حاصیل خیز، آتاب گیر واز زهکشی خوبی بر خوردار باشد. اگرمواد القلی خاک زیاد باشد باعث می شود که رشد رویشی آن طولانی گردد وزمان به بذر نشستن آن به تاخیر افتد. نیاز های گشنیز به کود ها القلی وکیمیاوی زیاد میباشد.
زمان کاشت:
زمان کشت تخم در مناطق سرد سیری موقعی است که خطر سرمائی بهاره در میان نباشد. در مناطق گرم سیر در هر موقع از پائیز میتوان به کشت اقدام نمود. نحوه کشت آن خطی وشیاری است. فاصله خطوط کست آن 25 تا 45 سانتی متر وفاصله دربوته آن 7 تا 10 سانتی متر میباشد . میزان مصرف تخم آن بین 15 تا 20 کیلو گرام در هکتار است . نحوه برداشت آن طوری انجام میگرد د که اولاًً برگ های آن با داس یا چاقو های مخصوص از بالای جوانه انتهائی که معمولا يکی دو سانتی متر در بالای سطح خاک قرار دارد . قطع کرده ودر دسته های بزرگ وکوچک دسته بندی می کند . وسپس به بازار عرضه می کند.
اهمیت غذائی وداروئی:
برگ گشنيز حاوی موار کانی ویتامن های مختلف است . همچنین در بذر این گیاه ترکیبات گونانی وجود دارد که میزان آنها نسبت به شرایط آب وهوائی منطقه ائی که گیاه در آن رشد می کند. متغیر میباشد . این ترکیبات عبارت اند از:
پروتین 3/1 فیصد، چربی 6/19 فیصد، کربوهایدریت 24 فیصد، مواد معدنی 3/5 فیصد، فایبر5/31 فیصدو ویتامين های مختلف از قبیل A، B1 ،B2 ،B3 و C.
از بذرگشنیز یک نوع روغن مخصوص بدست میآورند که مقدار آن نسبت به شرایط آب وهوائی 1.7 – 0.7 فیصد متغیر است. در این روغن ترکیبات همچون coriandrol وجود دارد که در صنعت از آن استفاده می کند. از جمله موارد استفاده ا زاین روغن در تهیه مشروبات الکولی وغیر الکولی، در تهیه سیگار ،شيرینی سازی وتهیه نان است.
در ایران از برگ آن در تهیه غذا وسوپ استفاده می کند بصورت خام به علت اسانس تند وزیاد آن کمتر مورد استفاده می باشد آنرا خشک کرده بصورت پودر در غذاهای مختلف وهمچنان بصورت ادویه وبه منظور معطر کردن غذا به مصرف میرساند . د رخارج از ایران از برگ خشک شده آن بصورت ادویه برای خوش طعم کردن غذا مصرف می کند.
تخم گشنیز را آسیاب کرده پودر آن تهیه انواع مختلف ادویه مورد استفادخ قرار میدهد. در تهیه انواع مختلف سس sauce ونوشیدنی بکار میرود . ازتخم آن در شیرینی سازی استفاده می شود . از داروی این گیاه از زمان ها خیلی قدیم بر بشر اولیه معلوم ومشخص بوده است . از تخم گشنیز روغن فرار وهمچنان ترکیتاتی مانند تانن (tannins) سلولوز وقند های کاربنی (pentose) بدست میآورند . که در صنعت موارد استعمال زیادی دارد . برگ ودمبرگ آن به عنوان یک گیاه داروی مصرف می شود. برگ وتخم گشنیز ضد نفح، مدر، محرک معده میباشد . روغن گشنیز در تهیه داروهای مختلف وبه منظوراز بین بردن بوی تند وزننده داروها بکار میرود . از آن در تهیه چطرو وادوکلن استفاده می کند.
لوبيا سبز(Beans)
تاريخچه:
انواع لوبيا بومي امريكاي جنوبي ميباشد – لوبيا در حدود 7000 سال قبل در گورهاي كشور پرو كشف شده است بعض از نوشته ها نشان ميدهد كه در حددو 5000 قبل سال قبل از ميلاد مسيح، لوبيا در غارهاي كشور مكزيك يافت گرديده است. عده از گياه شناسان عقيده دارند كه لوبيائي معمول، لوبيائي لايما كه به آن با تربين (Butter Beans) هم ميگويد هر در بومي امريكاي جنوبي هستند. لوبيا در قرن شانزدهم به وسيله اسپانيا ها و پرتگالي ها به اروپا كشانده شده است و از آنجا به افريقا وساير نقاط دنيا انتشار يافت.
مشخصات گياه شناسي:
نام علمي لوبيا سبزphaseolus vulgarisl ميباشد گياهي است كه يك ساله داراي يك ريشه اصلي راست و ريشه هاي فرعي فراوان. در روي ريشه كوچك لوبيا غده هاي قهوه رنگ نا منظم تثيت كننده ازت قرار گرفته است. برگ هاي مركب، كه از سه جفت برگچه تشكيل شده اند بادم برگ طولاني به طور متناوب روي ساقه هاي آن قرار گرفته، ممكن است برگچه ها از كركهاي ريز پوشيده باشند. بر اثر القاح گل، ميوه آن كه به صورت غلاف يا نياله ميباشد بوجود ميايد. نياله لوبيا بلند، باريك و گاهي ممكن است خميده باشد، در هر نياله تعداد 4-12 عدد تخم وجود دارد نياله نارسي لوبيا بصورت سبزي مصرف ميشود و به آن (snap beans) ميگويد. نياله ممكن است نخ دار و يا بدون نخ باشد. انواع بدون نخ آن به خصوص زمان كه بصورت نارس برداشت ميشود بيشتر مورد توجه است و آنرا string less beans مينمامند.
و از نظر طول بوته لوبيا به دو دسته تقسيم ميشود دسته اول بالاي رونده climbing vines و به آن Pole beans ميگويد طول بوته در انواع بالا رونده ممكن است به 1،5 – 2 متربرسد دسته دوم بوته غیر بالارونده ویا پاکوتاه میباشد
وبه آنBush beans می گویند طول بوته درانواع پا کوتاه از
40cm_50cm تجاوز نمی کند انواع بالارونده احتیاج
به قيم دارد ودارای دوره رشد طولانی بوده وازمیزان محصول بالای برخورداراست ودر سطح تجا رتی لوبیا بیشتر ازنوع رونده کاشته می شود وسطح زیر کشت آن بیشتر از نوع پا کوتاه می باشد ولی چون امروزه انواع پا کوتاه آن بصورت میکا نیکی برداشت می شودوهزینه برداشت آن کمترمی با شد لذا بیشتر مورد توجه است .
در حال حاضربیش ازچند در صد رقم لوبیا سبزدر دنیا کشت
می شود آنها را از نظرعاد ت رشد، رنگ گل، اندازه گل شکل ورنگ دانه تقسیم بندی می کند
آب و هوائ منا سب:
لوبیا سبز جزء گیا هاني فصل گرم محسوب میشود لوبیا سبز نسبت به سرما ویخیندان کا ملاً حساس است حرارت مناسب ومطلوب برای رشد لوبیا سبز بین 15-30 درجه میباشد حرارت بالا و پائين به بوته آن خسارت وارد ميكند اگر دما مناسب باشد تخم آن در مدت 6 روز جوانه می زند تخم در حرارت صفر درجه سانتی گراد ویا بالای 35 درجه سانتی گراد جوانه نمی زند. لوبیا نسبت به طول روز یک گیا ه بی تفاوت می با شدبد ین ترتیب تشکیل دانه و نياله آن تحت تا ثئر طول روز واقع نمی شود انواع بالا رونده آن نسبت به رطوبت زیاد ویا اندکی فراوان مقاوم است ولی ارقام پا کوتاه آن رطوبت زیاد را تحمل نمی کند
خاک و کود و آماده کردن زمین:
لوییا سبز در هر خاک رشد می کند ولی بهتر ین خاک برای لو بیا ســــــــــــبز خاکهای رسی و ریگی می با شد.PH بین 5.5 تا 6.5 را می پيسندد کود های حیئوانی و کمیاوی برای زمین مناسب هـــــــــــتند میزان مصرف کود های حیوانی برای لوبیا سبز تا 40 تن در هکتار می با شد که قبل از آماده کردن زمین به زمین اضافه میکند کود های کمیاوی که دارای فاسفورس وبتاشيم باشد برای لوبیا لازم است و آنها باید قبل از کشت به زمین اضافه شود در زمین های که از نظرنانتیروجن فقیر باشد براي تقوبت آنها غده های تثبت کننده ناتیروجن به میزان Kg50 در هکتار توصیه شده است آزمایش ها نشان داده است که لوبیا چندان نيازي به تثبت ناتیروجن ندارد بنابراین نیسبت به اضافه کردن کودهای ناتیروجنی عکس العمل مثیت نشان می دهند آماده کردن زمین لوبیا ســــــــــــبز هما نند آماده کردن زمین برا ی نخود سبز میباشد. بنا بر این از ذکر جزئيات در این مورد خوداری می شود.
کـــــــــــــــــشت:
لوبیاسبز در بهار بعد ار رفع خطر یحبندان، زمانی که حرارت خاک حدود 12 تا16 در جه سانتي گراد میباشد کاشته می شود.
کشت آن بصورت ردیفی انجام میگردد عمق کاشت تخم آن حدود 2 تا3 سانتی متر میباشد. فاصله دو بوته آن در ارقام پا کوتاه 10 سانتی متر و فا صله دو خط کشت درحدود 90 سانتی متر در نظر گرفته می شود در ارقام پا بلند فاصله دو بوته 30 تا 40 وفاصله دو خط کشت از یکدیگر حدود 90 سانتی متر میباشد ارقام پا کوتاه نیازی به قیم ندارد ولی برای انواع پاه بلند رونده باد قیم را در نظرگرفته شود نصبی قیم قبل از گل دهي انجام میگرد معمولاً ارقام پاه كوتاه نسبت به ارقام پاه بلند زود تر میوه ميدهند و اين زمان حدود 50 تا 60 روز از زمان کاشت تا موقع برداشت طول می کشد ولی دوره میوه دهی آنها کمتر است. برای این کار برای یک مدت طولانی محصول داشته با شیم کشت آن هر 2 تا 3 هفته تکرار می شود. کشت لوبی ســــــــــــــــــبز تا 8 هفـــــــــــــــته قبل از يخبندان خــــــــــــزان ادامه دارد.
در ارقام پاه بلند از زمان کاشت تا موقع برداشت محصول 60 تا 70 روز طول می کشد. انواع پاه بلند لوبیا ســـــــــــــــــبز دوره میوه دهی طولانی تر دارد. و تا سرد شدن هوا در خــــــــــزان میوه دهی آنها ادامه دارد.

زمان جمع آور ی حاصل:
بخش خوراکی لوبیا سبز غلاف نارس آن میباشد. زمان برداشت آن وقتی است که تخم در داخل غلاف نارس تشکیل شده باشد. و قبل از این که رنگ غلاف به سفیدی میگردید برداشت شوند. بعضی معتقیدند موقع برداشت آن زمان است که تخم تشکیل شده در داخل غلاف نارس، حدود 25% اندازه واقعی خودراداشته باشد بطور کلی زمانیکه دانه در داخل غلاف تشکیل شده باشد و طول غلاف به 1.3 اندازه واقعی خود رسیده باشد. لوبیا ســـــــــــــــــــــبز قابل بر داشت است. زمان برداشت آن نياله باید سبز، جوان، آبدار، تر وشكننده باشد اگرغلاف دیر برداشت شود در این صورت حالت شكننده گي و تراي خود را از دست میدهند و حالت قیبری بخود میگرد و نخ دار می شود واین موارد عوامل هستند که متخصصين اصلاح سبزی نمی پسندد. غلاف لوبیا را به دو دسته تقسیم می کند. نخ دار و بی نخ نوع بی نخ برای مصرف تازه مناسب تر میباشد. واز ارقام نخ دار برای تهيه كنرو استفاده می کند.
شرایط نگهداری:
چون بعد از بر داشت کیفیت لوبیا سبز شدیداً تحت تاثیر عوامل محيطی به خصوص گرما قرار میگرد بنابرآن چنانچه کيفیت بالا مورد نظر باشد 24 ساعت بعد از برداشت. غلاف ها بصورت تازه مصرف شوند که در غیر این صورت در حرارت صفر درجه سانتی گراد ورطوبت 80 تا 90% نگهداری می گردد می توان غلاف برداشت شده را بصورت كنرو و در مدت طولانی تری مورد استفاده قرار داد. ممكن است آن را به صورت يخ زده به مصرف برسانند.
مراقبیت های زراعتی:
برای لوبیا سبز، آبیاری به طور مرتب انجام میگرد. چنانچه با رنده گی وجود داشته با شد. به خصوص در هنگام گل دهی، احتیاج به آبیاری نیست مبارزه با علف های هرزه سله شکنی سطح خاک و مبارزه با آفات وبیماری های باید بطور مرتب انجام شود.
اهمیت غذانی و داروئی: لوبیا سبز از نظر غذاي اهمیت فراوان دارد . و داری مقداری زیادی پروتین میباشد که مقداری آن در لوبیا خشک به 22% میرسد لوبیا از نظر پروتین می تواند با گوشت رقابت کند . و از نظر کاربوهایدرت یکی از سبزی های مهم میباشد. مقدار کاربوهايدریت آن 57% گزارش شده است که دارای 1.6% چربی، ترکبات فيبری آن تا 4% وعناصر معدنی آن از قبل آهن، سودیم، پتاشیم، بخصوص فاسفورس تا 3.6% میباشد لوبیا سبز دارای انواع مختلف ويتامين به خصوص ویتامين های دسته C’A”B میباشد غلاف سبز آن صدر وبرای افرادی که بیماری قلب و کلیه دارند، تجویز میگردد، کاه خشک آن غذانی خوبی برای دام داری میباشد در هند از برگهای تازه آن به عنوان ســــــــــــــــــــبزی مصرف می شود.

۲۷ خرداد ۱۳۸۷

روشهای کلاسیک ونوین اصلاح نباتات در بهبود عملکرد







روشهای کلاسیک ونوین اصلاح نباتات در بهبود عملکرد
- چکیده
- معرفی علم اصلاح نباتات
- اهداف اصلاح نباتات
1- بهبود کیفیت
2- افزایش تولید در واحد سطح
3- مقاومت به آفات و بیماریها
4- مقاومت به تنشهای محیطی

- روشهای کلاسیک اصلاح نباتات
1- هیبریداسیون واریته‌های هیبرید
2- سطوح مختلف پلوئیدی (مهندسی کروموزوم)
3- موتاسیون
4- اینتروگرسیون

- روشهای بیوتکنولوژی
1- کشت بافت و تولید گیاهان هاپلوئید
2- کشت دانه گرده
3- پروتوپلاست فیوژن
4- انتقال ژن یا مهندسی ژنتیک
5- انتخاب بر اساس نشانگرها و QTL
6- تولید گیاهان هاپلوئید

- جمع‌بندی مطلب
- منابع مورد استفاده



اصلاح نباتات :
اهلی نمودن گیاهان یکی از مهمترین وقایع کشاورزی در دنیای جدید است. هدفهای کلی اصلاح نباتات افزایش عملکرد در واحد سطح بهتر نمودن کیفیت محصولات کشاورزی و تولید مواد اولیه مورد نیاز جوامع انسانی است. ارقام و واریته‌های اصلاح شده گیاهان زراعی و زینتی هر ساله از کشوری به کشور دیگر انتقال داده می‌شود. بدین طریق کیفیت و کمیت محصولات کشاورزی افزایش یافته و احتیاجات فراورده‌های زراعی رفع می‌شود. در اغلب گیاهان یک یا چند ژن باارزش اقتصادی فراوان دارد. ژنهایی که حساسیت و مقاومت گیاهان را نسبت به امراض و آفات کنترل می‌کنند در اولویت برنامه‌های اصلاح نباتات قرار دارند. هدف اصلاحگر نبات نباید در توسعه روشهای معمول کشت نباتات اصلاحی منحصر گردد بلکه بایستی همواره در جستجوی ترکیبات نو از ژنوتیپهای مطلوب باشد.
هدف اصلاحی نهایی در هر برنامه اصلاحی افزایش عملکرد می‌باشد. در شرایط نا مساعد افزایش عملکرد به طریق اصلاح نباتات به مقدار کم و صرف زمان طولانی ممکن است ژنهای کنترل کننده عملکرد برای بروز حداکثر پتانسیل خود به عوامل محیطی تولید وابسته می‌باشند. به طور کلی عمدترین اهداف اصلاح نباتات را می‌توان در عناوین زیر خلاصه می‌شود.
1- بهبود کیفیت
کیفیت خصوصیتی است که باعث افزایش ارزش محصول می‌شود کیفیت در جائی ممکن است به ارزش غذایی یک غله یا طعم و بافت یک میوه تلقی شود. کیفیت جزء مهمی از هر برنامه اصلاح نباتات محسوب می‌شود. به عنوان مثال ژنوتیپهای مختلف گندم آرد تولیدی حاصل از آن را تحت تاثیر قرار داده و نهایتاً حجم و بافت و رنگ نان را مستقیماً تحت تاثیر قرار می‌دهد. بهرحال در گیاه اصلاح شده از لحاظ پروتئین و اسیدهای آمینه ممکن است متفاوت باشد. در اهداف تولید نباتات علوفه‌ای توجه به کیفیت علوفه همواره مسئله خوش‌خوراکی و ارزش تغذیه‌ای را در بردارد در گیاهان زینتی کیفیت مفهومی جدا از گیاهان زراعی دارد. خصوصیات کیفی در گلهای زینتی عمدتاً همچون شکل ظاهر، شدت و میزان عطر ساطع شده و وجود و عدم وجود تیغ، تعداد گلبرگ را شامل می شود. در میوه ها و محصولات انباری که طیف وسیعی از میوه جات و سبزیجات را در بر می گیرد کیفیت معمولاًَ به مقاوم و ماندگاری خصوصیات بیوشیمیایی محصول انبار شده در برابر تغییرات طولانی مدت محیط فیزیکی را شامل می شود. خصوصیات انباری از مهمترین شاخصهای اقتصادی را شامل می شودکه با بازار پسندی محصول ارتباط مستقیمی دارد.
2- افزایش تولید در واحد سطح:
افزایش تولید در واحد سطح و استفاده از ژنوتیپهای مفید و مطلوب در هر منطقه آب و هوایی از دیگر اهداف اصلاحگران نباتات می باشد. عملکرد گیاه در واحد سطح منعکس کننده برآیند همه اجزا گیاه می باشد. بهرحال همه ژنوتیپهای تولید شده دارای عکس العمل فیزیولوژیکی و ژنتیکی یکسانی در شرایط مختلف نیستند. عملکرد صفتی پیچیده است که تحت تاثیر اثر متقابل ژنوتیپ و محیط می باشد.

3- مقاومت به آفات و بیماری:
برای دستیابی به حداکثر تولید، مقاوم بودن به آفات و بیماریها ضروری است علفهای هرز، حشرات بیماریهای باکتریایی و ویروسی در مقاطع مختلف از مرحله رشد گیاه بیشترین خسارت را به محصول وارد می‌کند. اصلاحگران همراه سعی بر دستیابی به گیاهان را دارند که حاوی ژنهای مطلوب به مقاومت به آفات و بیماریها هستند. علت مقاوم بودن بعضی از واریته‌ها را به مکانیزم فیزیولوژیکی فعال در برابر حمله آفات می‌دانند به عنوان مثال ترکیبی به نام فیتوالکین در لوبیا همراه در هنگام شیوع بیماری فوزاریوم از گیاه ترشح می‌شود که باعث بلوکه شدن و توقف توسعه بیماری می‌شود. به هر حال از برنامه‌های اصلاحی مهم ایجاد گیاهان مقاوم می‌باشد. مقاومت به آفات بیشترین بازده اقتصادی را برای کشاورزان نوید بخش است. مقاوم منجر به سرشکست شدن بسیاری از هزینه‌های تحمیلی به کشاورزان و بی‌نیاز شدن به فعالیتهایی همچون سمپاش و آلودگی محیط زیست و مسائل باقیمانده سموم در بافت گیاهان زراعی با مصرف خوراکی می‌گردد.

4- مقاومت به تنشهای محیطی
مقاومت از جمله عمده‌ترین اهداف اصلاح نباتات می باشد. بیشتر تولیدات در مناطق نامساعد سرما و شوری حاصل می شود. و گیاه مجبور است برای تولید کافی با این شرایط نامساعد مقابله کند بعضی از واریته‌های گیاهان در شرایط نامساعد محیطی و فقر حاصلخیزی خاک قادر هستند مقدار مناسبی محصول را در واحد سطح تولید کنند فلذا شناسایی ژنوتیپهای مقاوم به تنشهای محیطی از اصلی‌ترین راهکارهای مناسب برای رفع معضل مذکور می‌باشد.
تولید گیاهان هاپلوئید و دابل‌هاپلوئیدی تولید هاپلوئید و سپس دو برابر نمودن کروموزمهای آن به ایجاد دابل هاپلوئید می‌انجامد که سریعترین روش دستیابی به اینبریدینگ کامل در طی یک مرحله می‌باشد. در روشهای متداول بهنژادی گزینش داخل نتاج به عنوان یک معضل اصلاح‌کنندگان محسوب می‌شود زیرا تعداد جمعیتهای و مزارع مختص ارزیابی هر سال افزایش می‌یابد. مهمترین روشهای القائی تولید هاپلوئید عبارتند از: 1- میکروسپور (آندوژنز) 2- کشت گلچه 3- کشت بساک، تخمک (ژینوژنژ) کشت تخمک، دورگ‌گیری بین گونه‌ای
تولید هاپلوئید به روش میکروسپور یکی از کاراترین و معمولترین روش ایجاد هاپلوئید می‌باشد میکروسپور دانه گرده‌ای است که در مرحله ابتدائی نمو در محیط کشت، گیاهچه هاپلوئید را بوجود می‌آورد، کشت بساک نیز معمولترین فرم کشت گرده است که بساکها در مرحله نموی تک هسته‌ای انتخاب می شود. تولید گیاهان هاپلوئید به تعداد زیاد به روش کشت بساک بستگی دارد. ایجاد هاپلوئید گندم توسط تلاقی گندم× ارزن و گندم × ذرت امکانپذیر می‌باشد.
تکنیکهای دو برابر کردن مجموعه کروموزمی (ژنوم) هاپلوئید‌ها برای تهیه گیاهان صد در صد خالص (دابل هاپلوئید) نقش اساس را ایفا می‌کند. مکانیزمهای دو برابر شدن ژنوم میکروسپوربه دو پدیده اتحاد هسته‌ای و دو برابر شدن میتوزی یا داخلی نسبت داده می‌شود. در طرحهای به‌نژادی گیاهان خود گشن به تعداد نسبتاً زیادی گیاه دابل هاپلوئید جهت گزینش بهترین لاین نیاز می‌باشد. برای ایجاد لاینهای اینبرد به روش دابل‌هاپلوئیدی در گیاهان دگرگشن نیز تعداد زیادی لاین مورد احتیاج می‌باشد.
کل‌شی‌سین مهمترین عامل شیمیایی دو برابر نمودن کروموزومی است که در سطح وسیعی بکار می رود. کل‌سی‌سین بازدارنده رشته های دوکی شکل وعمل کننده در سلولهای در حال تقسیم گیاهان می باشد. به ططور دقیق تر کل‌شی‌سین از تشکیل میکرو بتولها از طریق پیوند با زیر واحد پروتئین میکروبولی ها به نام تیوبولین ممانعت می کند لذا کروموزمها در مرحله متافاز یک جا وارد یک سلول می گردند که نتیجتاًَ تعداد کروموزوم سلول حاصل از تقسیم دو برابر می گردد. گیاهان هاپلوئید در تعدادی از گونه های زراعی شامل پنبه، توت فرنگی ، گوجه فرنگی، جو و توتون و سیب زمینی و برنج و گندم و بعضی از گیاهان دیگر تولید شده اند.

اینتروگرسیون :
فرایند اینترگرسیون ، به معنای وارد کردن قسنتی از مواد ژنتیکی یک گونه به گونه دیگر می تواند توسط تلاقی های برگشتی مکرر F1 بین گونه ای با یکی از والدین انجام می شود. در اکثر موارد از اینتروگرسیون به منظور انتقال ژنهای مقاوم به بیماری از سایر گونه ها به گونه های زراعی که فاقد ژن مقاوم هستند استفاده می شود.
اصلاح گیاهان با استفاده از موتاسیون :
به نظر می رسد تنوع ژنتیکی حاصل از موتاسیون مصنوعی با تنوع حاصل از موتاسیون طبیعی یکسان باشد. بنابراین اصول اساسی استفاده از تنوع حاصله از موتاسیون مصنوعی ÿا تنوع حاصل از موتاسیون طبیعی یکسان است. اصلاح کننده بایستی با عوامل موتاژن کاربرد آنها و نحوه ایجاد موتاسیون آشنا بوده و به تشخیص گیا هان موتانت قادر و امکانات و وسایل لازم را دارا باشد. به طور کلی دو عامل فیزیکی و شیمیایی در ایجاد موتاسیون دخالت دارند موتاژنهای فیزیکی شامل اشعه ایکس ، گاما، نوترون و UV می باشد. اکثراًَ‌اصلاحگران به این موتاژنها دسترسی ندارند لذا از مواد شیمیایی عمدتاًَ استفاده می کنند.

هیبریداسیون :
هیبریداسیون یکی از ابزارهای متداول اصلاح نباتات کلاسیک می باشد که در واقع به تلاقی بین دو واریته برای دستیابی به ژنوتیپ برتر اطلاق می شود. یک برنامه هیبریداسیون ممکن است به واریته های داخل یک گونه یا بین والدین چند جنس مختلف صورت پذیرد. اصلاحگران بعد از هیبریداسیون در جستجوی ژنوتیپهای برتر هموزیگوت نیست بلکه سعی می کنند که مجموعه ای از ژنهای را انتخاب کنند که دارای اثر متقابل ژنتیکی مفید و اثرات هتروزیس هستند. وجود پدیده هیبریداسیون امکان انتقال ژنهای مفید از یک گونه به گونه دیگر را فراهم می کند. هیچ پدیده ای در علم اصلاح نتوانسته تاثیر ی مانند واریته های هیبرید روی افزایش مواد غذایی در دنیا بگذارد. واریته های هیبرید به جامعه F1 که برای استفاده تجاری تولید می شوند اطلاق می شود یکی از روشهای هیبریداسیون ، دابل کراس می باشد که به خوبی نتایج مطلوب پیامد خود را به ثبات رسانده است .


کشت بافت گیاهی :
کشت بافت فرایندی است که در آن قطعات کوچکی از بافت زنده از گیاهی جدا شده و به مدت کشت نا محدودی در یک محیط مغذی رشد داده می شود. برای انجام کشت سلولی موفق بهترین حالت آن است این عمل با کشت بخشی از گیاه که حاوی سلولهای تمایز نیافته است آغاز می شود زیرا چنین سلولهایی می تواند به سرعت تکثیر یابند. قطعات گیاه در محیط کشت می تواند به طور نا محدودی رشد کرده و توده سلولی تمایز نیافته به نام کالوس می کنند بر اینکه سلول گیاهی نمو کند و به کالوس تبدیل شوند لازم است که محیط کشت حاوی هورمونهای گیاهی مانند اکسین، سیتوکسین و جبیرلین باشد.

کاربردهای کشت بافت های سلولی :
1- تولید مواد شیمیایی
گیاهان به عنوان منبع مهمی از مواد پیشتاز فراورده هایی که در صنایع مختلف مانند داروسازی، صنایع غذایی و آرایشی و بهداشتی و کشاورزی مورد استفاده اند.
2- گیاهان عاری از عوامل بیماریزایی گیاهی
غلات ممکن است توسط گونه های زیادی از آفات میکروبی ، ویروس، باکتریائی و قارچی آلوده می شوند. این آلودگیها تا حد زیادی موجب کاهش تولید فراورده کیفیت آن و توان گیاه می شوند. آلودگی در درختان میوه بازده محصول را تا 90% کم می کند. اساس به دست آوردن گیاهان بدون ویروس کشت مریستم انتهایی آنهاست با کشت قطعه کوچکی از مریستم می توان کالوس بدون ویروس تهیه کرد.
مواد گیاهی که از طریق کشت بافت تکثیر می شوند تغییرات ژنتیکی بالایی را نشان می دهند. زمانی که از کشت کالوس مرتباًَ زیر کشت گرفته شود گیاهان حاصل سطح پلوئیدی متفاوتی را نشان می دهند و همینطور که بحث خواهد شد این تغییرات ناشی از کشت بافت می تواند تنوع ژنتیکی جدیدی را در اختیار اصلاح کننده نباتات قرار دهد.

پروتوپلاست فیوژن :
اغلب ممکن است پیوند دو گانه گیاه خویشاوند که از نظر جنسی با هم سازگار نیستند مورد نظر باشد .بدیهی است که استفاده از روش آمیزش جنسی که معمولاًبرای پرورش گیاه به کار برده می شود در این مورد ممکن نیست اما با هم در هم آمیختگی و الحاق پروتوپلاست گیاه مربوطه می توان به همان مقصود نائل گردید .
برای انجام این کار دو روش اساسی وجود دارد.
در روش اول از مواد شیمیائی مانند پلی اتیلن گلیلول ،دکستران و اورنیتین به عنوان مواد ملحق کننده وممزوج کننده استفاده می شود که باعث تسریع در ترکیب پروتوپلاسها می گردد. از روش دیگری به نام امتزاج الکتریکی نیز می توان استفاده کرد .در این روش چسبندگی پروتوپلاسها در یک میدان الکتریکی غیر یکنواخت به وقوع می پیوندد و در هم آمیختگی هنگامی روی می دهد که ضربان یا تناوب کوتاهی از جریان مستقیم به کار برده می شود پس از در هم آمیختگی مجموعه های ژنی هسته و سیتوپلاسم مجدداًبا هم ترکیب می شوند ودر نتیجه آرایش جدیدی از تر کیب ژنها به وجود می آید.

تغییر در تعداد و ساختار کروموزوم (مهندسی کروموزوم):

اتو پلی پلوئیدی:اتوپلی ئیدی در طبیعت به عنوان مکانیسمی برای بهبود اطلاعات ژنتیکی اتفاق می افتد. اتوتترا پلوئید است و ارقام تجاری موزوبعضی از سیب ها اتوتریلوئیدهستند. در بعضی گونه های گیاهی افزایش معقول در تعداد ژنوم با افزایش در اندازه سلول و بزرگترشدن اندامها همراه است . برای مثال تریپلوئید از بنیه بهتری برخوردارند و در مقایسه با سیب های دیپلوئید میوه های بزرگتری می دهند از اتو پلی پلوئیدی برای تولید میوه و گلهای بزرگ نیز استفاده شده است. در برنامه های اصلاحی اتو پلوئیدهای مصنوعی دو هدف مهم در نظر گرفته می شود:
1)تولید یک ژنوتبپ یا ترکیبی از ژنوتیپها که برتر از بهترین دیپلوئیدها در بعضی از صفات مهم باشند
2)افزایش باروری در نباتات بذری

2-آلوپلوئیدی:
بنا به تعریف یک گیاه آلوپلوئید از ترکیب و دو برابر نمودن دو یا چند ژنوم متفاوت تولید می شود .تفاوت بین دو ژنوم مختلف بستگی به رفتارکروموزمها در تقسیم کاهش کروموزومی دارد. برای تولید آلو پلوئیدها از دو برابر نمودن تعداد کروموزومهای هیبرید استفاده می شود. آلوپلوئیدها غالباً تتراپلوئید یا هگزا پلوئید بوده واز ترکیب ژنومهای دو وسه گونه دیپلوئید به وجود می آید .گندم بهترین نمونه آلوپلوئیدی در غلات است. گونه های گندمی که دارای 21 جفت کروموزم هستند از تلاقی بین گونه های تترا پلوئید اهلی وگونه دیپلوئید وحشی به وجود آمده اند.

3-آنیوپلوئیدها:
تغییرات کروموزمی را که شامل یک یا چند کروموزم باشد آنیوپلوئیدی می گویند. اهمیت آنیوپلوئیدی در تکامل گیاهان کمتر از پلی پلوئیدی بوده و زمان لازم برای تکامل واهلی شدن گیاهان آنیوپلوئید طولانی تر از گیاهان پلی پلوئید است .حالات نالی زومی ،مونوزومی،تری زومی ،تترازومی از فرمهای مختلف آنیوپلوئیدی هستند.

نشانگرهای مولکولی:
بسیاری از محدودیتهای روشهای مختلف اصلاح نباتات ریشه در فقدان ابزارهای مناسب برای مطالعات ژنتیکی دارد .وجود ماهیت کمی صفات اقتصادی در محصولات کشاورزی موجب شد که محیط بسیاری ارز براوردهای ارزشهای اصلاحی را تحت تاًثیر قرار دهد و لذا استفاده از ابزارهائی که حداقل تاثیر پذیری را از محیط دارند گام مؤثری در افزایش پیشرفتهای ژنتیکی مورد استفاده می باشد. مارکرهای مولکولی و اخیر نشانگرهای DNA ابزار مناسبی هستند که بر اساس آن می توان جایگاه ژنی وکروموزمی ژنهای تعیین کننده صفات مطلوب را شناسائی کرد. با دانستن جایگاه یک ژن روی کروموزم می توان از نشانگرهای مجاور آن برای تائید وجود صفت در نسلهای تحت گزینش استفاده نمود.
با در دست داشتن تعداد زیادتر نشانگر می توان نقشه های ژنتیکی کاملتری را تهیه نمود که پوشش کاملی را در تمام کروموزمهای گیاهان به وجود می آورد.استفاده از نشانگرها موجب افزایش اطلاعات مفید و مناسب از جنبه های پایه وکاربردی اصلاح نباتات خواهد گردید .
انتخاب به کمک نشانگرهای مولکولی راه حلی است که دست آورد زیست شناسان مولکولی برای متخصصان اصلاح نباتات می باشد در این روش ژن مورد نظر بر اساس پیوستگی که با یک نشانگر ژنتیکی تشخیص داده و انتخاب می شود و بنابراین به عنوان قدم اول در روش انتخاب به کمک نشانگر باید نشانگرهای پیوسته با ژنهای مورد نظر شناسائی شود. یافتن نشانگرهائی که فاصله آنها از ژن مطلوب کمتر از cm10می‌باشد به طور تجربی نشان داده شده که در این صورت دقت انتخاب 99/75 درصد خواهد بود لذا داشتن نقشه های ژنتیک اشباع که به طور متوسط دارای حداقل یک نشانگر به ازای کمتر از cm10 فاصله روی کروموزمها باشد از ضروریات امر می باشد.
یکی از پایه های اساسی اصلاح نباتات دسترسی وآگاهی از میزان تنوع در مراحل مختلف پروژه های اصلاحی است . به همین جهت نشانگرهای برآورد مناسبی از فواصل ژنتیکی بین واریته های مختلف را نشان می دهند.
مهندسی ژنتیک گیاهی:
مهندسی ژنتیک گیاهی در رابطه با انتقال قطعه ای DNAبیگانه با کدهای حاوی اطلاعات ژنتیکی مورد نظر از یک گیاه به وسیله پلاسمید، ویروس بحث می‌کند. زمانی که هیبریداسیون جنسی غیر ممکن است مهندسی ژنتیک پتانسیل انتقال ژن عامل یک صفت مفید را از گونه‌های وحشی با خویشاوندی دور به یک گونه زراعی برای اصلاح کننده نباتات فراهم می‌سازد در استفاده از باکتریها در مهندسی ژنتیک از پلاسمیدهای باکتری Ecoli استفاده می‌شود.

گیاهان تولید شده از طریق مهندسی ژنتیک:
علم مهندسی ژنتیک تکنیکهائی را شامل می‌شود که بر اساس کار چندین دانشمند که مؤفق به کسب جایزه نوبل شده‌اند، پایه‌گذاری شده است .مهندسی ژنتیکی یک علم افسانه‌ای به نظر می‌رسد. اما امروزه در سطح وسیع در صنایع بیوتکنولوژی و آزمایشگاه های تحقیقاتی دانشگاهی انجام می گیرد. تکنیکهای مورد استفاده در این عمل به خوبی تعریف شده است. اما بسیاری از ادعاها در مورد مهندسی ژنتیک چندان درست نمی‌باشد. در این مقاله چگونگی کاربرد تکنیکهای مهندسی ژنتیک و مثالهای مربوطه توصیف شده است. پاسخ بسیاری از سؤالات پیرامون مهندسی ژنتیک در پی این دو توصیف زیر داده خواهد شد ضمناً تعریف بعضی از اصطلاحات در انتهای این مقاله آمده است .
1- مهندسی ژنتیک در گیاهان چگونه صورت می گیرد: دانشمندان معمولاً از مهندسی ژنتیک در عالم طبیعت در انجام کارهایشان الگو برداری می کنند. مهندسی ژنتیک در عالم طبیعت در یک باکتری خاکزی تحت عنوان آگروباکتریوم تاموفاشین را به کار رفته است. این باکتری شامل یک DNA حلقوی کوچک و آزاد بنام پلاسمید می باشد از پلاسمید این باکتری غالباً برای تغییر ساختار ژنتیکی یک گیاه حساس به بیماری گال استفاده می‌شود. دانشمندان در گام اول ژنهائی را که یک خصوصیت مطلوب و یا یک صفت اتصالی را کنترل می‌کنند ،شناسائی می کنند. تا در گام بعدی این ژن مطلوب را به گیاه مورد نظر انتقال دهند. برای انجام چنین کاری در گیاهی که حاوی آن ژن مطلوب هست، ژن مربوطه را را از قطعه DNA آن گیاه با استفاده از آنزیم‌های خاصی جدا می‌کنند. این آنزیم‌ها مانند یک قیچی عمل کرده و نیز پلاسمید حاصل از باکتری آگروباکتریوم را با همان آنزیم‌ها برش می دهند و ایجاد یک قطعه DNA باز می کنند سپس این پلاسمید باز شده را در مجاورت ژن مطلوب قرار داده و با یکدیگر ادغام می کنند و با استفاده از آنزیمهای خاصی اتصالات مربوطه را بین این ژن و پلاسمید انجام می‌دهند. آنها می‌توانند پلاسمیدی را تولید کنند که حاوی این ژن مطلوب می‌باشد. چنین پلاسمیدی را DNA ی نوترکیب یا RDNA می‌نامند دانشمندان این مجموعه را (پلاسمید نو ترکیب) به داخل باکتری آگرو باکتریوم بر می‌گردانند و در نتیجه این باکتری شامل پلاسمید تغییر یافته می‌شود . مجموعه پلاسمید+ ژن مطلوب+ آگروباکتریوم به گیاه مورد نظر منتقل می‌شود
بعضی از سلولهای این گیاه، ژن مربوطه را از پلاسمید دریافت کرده و جزء ساختار DNA خودی می‌کنند. وقتی چنین سلولهای گیاهی در محیطهای کشت رشد داده می شوند، تولید گیاهان کوچکی می‌کنند که می‌توان وجود صفت جدید مورد انتظار از ژن انتقال یافته را در آنها تست کرد. این چنین گیاهانی نامیده می‌شوند گیاهان تراریخت و باید آزمونهای بیشتری بر روی آنها صورت گیرد.






برگرفنه شده از کتاب اصلاح تباتات زراعتی



معلومات کافی درباره کتاب بعداً معلومات ارئه خواهم کرد به اساس پیشنهاد بعضی دوستان مجبور شدم تا نشر نمایم که مورد استفاده ایشان قرار بگیرد.