۵ مرداد ۱۳۸۷

پرورش ماهی


مقدمه:
با تخصصی شدن زراعت وایجادرشته علوم حیوانی انشعاباتی نیز دراین رشته به وجود امده است که میتوان زنبورداری، ماهی پروری، دامپزشکی، طراحی انواع زیست گاه های حیوانات فارم، تولید نسل جدید را نام برد. این انشعابات دررشته علوم حیوانی بیشتر به علت ویژه گی متفاوت دوره پرورش، نحوه استفاده وبهره برداری وروشهای مختلف تربیه مجموعا حیوانات بوده است.
حیوانات موجوداتی هستند که ازمحصولات مختلف انها مانند شیر، پشم، گوشت، استخوان وخون انها بصورت خام ، پخته، خشک شده، پودرشده یا کنسرو شده به تغذیه چه خود حیوانات وچه انسان میرسد.
یکی از زیرشاخه های علوم حیوانی تربیه وپرورش ماهی است، تربیه وپرورش ماهی نیزیک شغل بلکه به عنوان یک تفریح نیزمحسوب می شودکه می توان برای تربیه ان ازحد اقل امکانات دست داشته خویش استفاده کنیم واز طریق ان هم به اقتصاد وهم برای تامین مواد غذایی هموطنان مان کمکی کرده بتوانیم.
متاسفانه درافغانستان درطی چند دهه جنگ کلیه زیربناهای زراعتی مخصوص فارمهای پرورش ماهی به کلی ازبین رفته بود که دردوره جدید کم کم زراعت پیشه گان به این شغل رواورده اند وازطرف دولت به تعداد محدودی فارم ساخته شده که انگشت شماراست وزیادتراین فارمها توسط موسسات وخود اشخاص ساخته شده اند.
چرا پرورش ماهی؟
انسانها که اکثریت پروتین، ویتامینها را دربدن خود ساخته نمیتوانند مجبورند بطریقی به خاطرزنده ماندن و داشتن بدن سالم این مواد را برای حجرات بدنش تهیه کنند. پروتین که برای غذای انسانی بسیارمهم است، با وجودیکه پروتین دربیشترین غذا ها موجود است ولی گوشت ماهی دارای پروتین بیشتری است که قابلیت هضم ان بالاتروبا کیقیت تراست وپروتین برای انکشاف وزن بدن وانکشاف مغزمهم پنداشته میشود وماهی یک منبع عمده پروتین بشمار میرود فلهذا ماهی پروری یک عنصر عمده در تولید پروتین به شمار میرود.
وبه اساس تجزیه کیمیاوی درگوشت ماهی تثبیت شده است که گوشت ماهی یک غذای مکمل وپرارزش بوده وازنقطه نظر کالوری وتولید انرژی مشابه به گوشت گوساله می باشد وگوشت ماهی درترکیب خود دارای پروتین ، مواد معدنی وویتامینهای ضروری بوده ودرصورت میسربودن درغذای انسانها از بسا امراض وناخوشی های خطرناک جلوگیری میکند.
وچون اقلیم ومنابع ابی کشورعزیزما برای شغل ماهی پروری مساعد بوده وبا معطوف نمودن توجه به امرتربیه ان میتوان کمیت وکیفیت تولیدات ماهی را بلند برد.














تاریخچه پرورش ماهی:
احتمالا تاریخچه ماهی پروری درجهان به 2000 سال قبل ازمیلاد، در کشور چین مربوط میشود. در سال 475 قبل از میلاد نیز فان لای ( Fan lai) درعهد نامه چین ، بر روی پرورش ماهی کپور تائید کرده است. انجیل در ایسایاه (2) فصل 19 ایه (10) به پرورش ماهی دراستخرها وابگیره ها اشاره داشته است. علاوه براین درنقاشیهای مصرباستان، اثاری درزمینه استخرهای پرورش ماهیان زیستی مشاهده میشود.
رومیان باستان نیزنوعی پرورش ماهی درحاشیه ساحل را شروع کرده بودند که هنوز درایتالیا وجود دارد. دراین روش که در دوران قرون وسطی اعمال میشد، ماهیان کپور پس ازپرورش به حوضهای کاخ وحوضچه های اشپزخانه صومعه هدایت میشدند. بدین ترتیب، درتمام طول سال منبع اماده ای از ماهیان اب شیرین دراختیار صاحبان کاخ وصومعه قرارمیگرفت.
چینی ها گذشته از این که اغاز گر پرورش ماهی درجهان بودند، امروز سرزمینهای اصلی انها تقریبا نصف تولید جهان راکه سالیانه دومیلیون تن ازانواع ماهیان کپور پرورشی است به خود اختصاص میدهند.
مزارع پرورش ماهی به تدریج درسرتاسر اسیا گسترش یافت وبه اروپا رسید. درخلال دهه 1930 مهاجران اروپائی، پرورش ماهی رابه فلسطین کشاندند واین درحالی بود که زیست شناسان برازیلی با استفاده ازهورمونهای هیپوفیز، روش تخم ریزی القایی را درماهیان ابداع کردند. درهمین زمان نیز پرورش ماهیان قزل الا دردانمارک وجاهای دیگر اغاز شد که درپی خود پرورش سایر ازاد ماهیان را به همراه داشت.
وبعد ازجنگ جهانی دوم میزان صید ماهی درجهان سریعا افزایش یافت و از20 میلیون تن به حدود 65 میلیون تن رسید تا اینکه نهایتا دراوایل دهه 1970 دچار سکون شد.
صعود قیمت سوخت ازیک طرف وکاهش نژادهای ماهیان وحشی ازطرف دیگر منجر به ان شد که میزان رشد صنایع ماهی درسال به کمتراز8% و صید سالیانه جهان به حدود 85 میلیون تن برسد. درحالی که رشد جاری جمعیت جهان درسال به حدود 2% میرسد.
درحال حاظر ماهی بطور متوسط 6% میزان کل پروتین مورد استفاده بشرو 24% پروتین حیوانی را تشکیل میدهد وبسته به نواحی جغرافیائی مختلف مقدار ان متغییر است. البته لازم به ذکر است که یک سوم ماهیان صید شده برای تغذیه حیوانات استفاده میشوند.














معرفی مختصرماهی از لحاظ غذایی:
برای غذای انسانی پروتین بسیارمهم میباشد، باوجودیکه پروتین دربیشترین غذاها موجود است ولی گوست ماهی داری پروتین بیشتراست.
درکشورهای عقب مانده نظربه کشورهای پیش رفته ازگوشت ماهی به اندازه کافی استفاده بعمل نمیاید که به دلیل پائین بودن وضعیت اقتصادی مردم میباشد.
همچنان از طرف دیگرالودگی منابع ابی کشورباعث کمبود ماهی پروری طبیعی میشود، تولیدات ماهی بصورت طبیعی بسیارکم میباشد وازدیاد روزافزون نفوس تاعث این میگرددکه گوشت ماهی به اندازه کافی دردسترس مردم قرارنگیرد.
پروتین برای انکشاف وزن بدن وانکشاف مغزمهم پنداشته میشود وماهی یک منبع عمده پروتین به شمارمیرود فلهذا ماهی پروری یک عنصر عمده درتولید پروتین به شمارمیرود.
ازانجائیکه با انکشاف تکنالوژی امروزی ومدرنیزه شدن وسائل وتجهیزات سهولت را درعرصه های مختلف زندگی بشر بوجود اورده که یکی ازان جمله فعالیت های ماهی پروری وبدست اوردن محصولات ماهی بصورت فنی ومسلکی ان است که درمدت زمان کوتاهی اززمان تاسیس فارم ماهی الی بازار وعرضه نمودن گوشت ماهی جهت مصرف بشر میباشد.(2)

اهمیت گوشت ماهی درافغانستان:
چون اقلیم ومنابع کشورعزیزمابرای شغل ماهی پروری مساعد بوده بامعطوف نمودن توجه به امرتربیه ان میتوان کمیت وکیفیت تولیدات ماهی رابلندبرد.
دراین اواخرجهت ایجادشغل وبدست اوردن رزق حلال موردضرورت پروگرامهای جهت بلند بردن ظرفیت ها درجامعه روی دست گرفته شده که ازان جمله پرورش ماهی میباشد.
به اساس تجزیه کیمیاوی گوشت ماهی تثبیت گردیده است که گوشت ماهی یک غذای مکمل وپرارزش بوده وازنقطه نظرکالوری وتولید انرژی مشابه به گوشت گوساله میباشد چنانچه فی گرام گوشت گوساله دارای 4 کالوری انرژی میباشد وگوشت ماهی درترکیب کیمیاوی خود دارای پروتین، موادمعدنی، وویتامینهای ضروری بوده ودرصورت میسربودن درغذای انسانها ازبسا امراض وناخوشیهای خطرناک درجامعه ما جلوگیری بعمل خواهد امد.(3)
ازانجائیکه پروتین ها پایه واساس عضویت راتشکیل میدهد وبدون ان حیات ناممکن است وعلاوه بران ویتامینها نیزموثریت خودرابالای وجود به جامیگذارد ویکی ازمنابع عمده انها گوشت ماهی بشمارمیاید.
اهمیت گوشت ماهی:
Ø پروتینی که ازگوشت ماهی بدست میاید نسبت به پروتینی که ازنباتات بدست میاید اقتصادی میباشد.
Ø گوشت ماهی دارای جنسیت عالی بوده ودارای 60 % پروتین درجه اول به اساس وزن خشک بدن میباشد.
Ø گوشت ماهی ازنقطه نظرویتامین ها ومواد معدنی غنی میباشد.
Ø گوشت ماهی به نسبت گوشت سایرحیوانات یک غذای مکمل راتشکیل میدهد که برای صحت فامیلها ضروری محسوب میشود.

انواع ماهی که درافغانستان یافت میشود:
ماهی های ذیل بصورت محلی درافغانستان پیدامیشود.
v شیرماهی
v لقه ماهی
v خال ماهی
v طیاره ماهی
v ماهی موری
v ماهی قنات
v مارماهی.(3)

ساختن فارم پرورش ماهی:
برای کامیابی یک فارم ماهی تعیین جای مناسب بسیارقابل اهمیت میباشد. جای حاصل خیزومتناسب برای کامیابی یک فارم ماهی ضامن پیشرفت وموفقیت میباشد ولی میتوانیم که زمین های جبه زار، بیکاره وبی حاصل رابه فارمهای ماهی تبدیل نمائیم. برای یک فارم ماهی باید زمین خصوصیات ذیل را داشته باشد.
· زمین ریگ زارنباشد.
· دروقت ضرورت به اسانی ازفارم اب خارج گردد.
· به اسانی موتررفته بتواند.
· برای تربیه ماهی درتمام ماه های سال اب پاک موجودباشد.
· دراطراف فارم سرگین وفضله حیوانات، پخل برنج ودیگربقایای نباتی وحیوانی قابل دسترس باشد .
· زمین شوره زارنباشد.
· فارم بخصوص حوض پرورش ماهی باید از گردوغباریا سرک خاکه دورباشد.
· سهولت دربرق رسانی، وسهولت درنظافت وبهداشت موجود باشد.
· خاک رس باشد.
یک فارم کامیاب منحصربه تعیین زمین میباشد، بهترین زمین برای یک فارم پرورش ماهی زمینی است که اب را ایستاده نگهداشته بتواند. زمین ریگ زارقطعا برای ماهی پروری مناسب نیست زیراکه اب دران ایستاده نمیشود. برای فارم پرورش ماهی زمین چرب مناسب است، قبل ازساختن فارم پرورش ماهی لازم است که نمونه خاک به لابراتوارهای خاک شناسی تثبیت گردد وهمچنان لازم است قبل ازانتخاب جای همراه مامورین فنی ماهی پروری مشوره صورت گیرد.(1-2)
تست تعیین محل:
اگرخاک چسپنده باشد وبعدازفشاردادن به مثل گلوله باقی بماند دراین نوع زمین اب به اندازه کافی ایستاده میماند وبرای فارم پرورش ماهی جای مناسب میباشد.
وبرای تست تعیین محل درابتدا حوضی که اندازه ارتفاع، عرض وطولش یک متر باشد درقسمتی که میخواهیم فارم بسازیم حفر وازاب پرمینمائیم وبعد ارسپری شده مدت زمانی دیده شودکه اب درحوض ایستاده است یا خشک شده، اگراب حوض خشک شده باشد جای درست برای احداث فارم پرورش ماهی نمیباشد، اگراب خشک نشده بود جای مناسب برای احداث فارم میباشد.
ومعمولا برای یک فارم به این نسبت خاکها ضروری میباشد.
نوعیت خاک ریگ% سلت% خاک روغنی%
Loam Clay 20 تا 45 15 تا 53 27 تا 40
Silt Clay Loam 0 تا 20 40 تا 73 27 تا 40
Sandy Clay 45 تا 80 0 تا 28 20 تا 35
خاک چرب 45 تا 80 0 تا 28 20 تا 35

نقش اب درپرورش ماهی:
مهم ترین عاملی که برروی موفقیت یا شکست پرورش ماهی تاثیرمیگذارد، اب است. ازروی مقدارابی که دردسترس است، میتوان تعدادماهیان لازم جهت پرورش راتعیین کرد. اما اگرکیفیت اب نامناسب باشد، درهرصورت فارم پرورش ماهی با شکست مواجه خواهد شد. هرماهی میتواند درمحدوده معینی ازاندازه های مربوط به کیفیت اب نظیردما، اکسیجن محلول ودرجه شوری زنده گی کند. نتیجتا دریک فارم پرورش ماهی باید هراندازه ای درحد مطلوب باشد تاماهیان بتوانند سریع رشدکنندوکارایی امرافزایش یابد، با این وجود با توجه به کیفیت اب، باید مدنظرداشته باشیم که اندازه های متفاوت بایکدیگرواکنش متقابل دارند. هم چنین عوامل مورد نظرومحدوده های مربوط به انها ازجمله دمای اب واکسیجن محلول ، درطول دوره زنده گی به میزان قابل ملاحظه ای دچارتغییرونوسان میشوند.
دمای مناسب اب برای تخم ریزی وزمان لازم برای تخم گشایی وشروع تغذیه چوچه ماهیان دربین گونه های مختلف متفاوت است، مثلا دمای مناسب برای تخم پروری درازادماهیان بین(5 تا 12) ودرماهی کپور(17 تا25) درجه سانتیگراد است. ولی دمای لازم برای ازادماهیان درحال رشدبین (0تا 20) درجه متغییراست. برای مثال قزل الا رنگین کمان میتواند درزیرپوشش یخ تقریبا صفردرجه سانتیگراد زنده بماندوهمچنین بقای خودرا دردمای بالای 35 درجه نیزبرای مدت کوتاهی حفظ کندودردمای 21 درجه نمیتواند برای یک دوره طولانی به رشد خود ادامه دهد ودر25 درجه دچاراشفتگی میشود.
معمولا ماهیان برای انجام سوخت وسازبدن به اکسیجن محلول دراب نیازشدید دارند، قابلیت اب برای جذب اکسیجن وتبدیل ان به حالت محلول به دما ونمکهای محلول دران بستگی دارد. هرچه دمای اب افزایش مییابد اکسیجن کمتری میتواند درداخل ان باقی بماند. هم چنین فشاراتمسفیری اب دریادرحد متعارف (760 میلی لتر جیوه)* درنظرگرفته شده است.
هنگامیکه دمای اب بالامیرود وبه حداکثرمحدوده قابل تحمل برای ازادماهیان میرسد میزان اکسیجن موجود کاهش مییابد لذا هرلحظه که واقعه ای رخ دهدلازم است پرورش دهنده ماهی اطمینان حاصل کند که ایا اب توسط دستگاه هوادهنده و سایروسائل ازاکسیجن اشباع شده است یا نه؟ ازانجائیکه هرچه دمای اب بالامیرود میزان تغذیه ماهی نیزافزایش می یابد ونتیجتا اکسیجن زیادتری مصرف میشود. لذا باید توجه کردکه تراکم ماهی درحوض زیادنشود ودردمای بیش از(20) درجه به ماهی غذاندهند زیرا درغیراین صورت مصرف اکسیجن افزایش می یابد وماهیان کوچک نسبت به ماهیان بزرگتربه ازای واحد وزن، اکسیجن بیشتری مصرف میکنند.
اسیدی وقلیائیت PH اب ازجمله شاخصهای مهم برای بهداشت ماهی محسوب میشوند ومحدوده قابل قبول PH برای ماهیان بین (4/6) الی (4/8) قراردارد وتغییرات PH درخارج ازاولین محدوده باعث ایجاد استرس میشود.
بسیاری ازماهیان درطبیعت Euryhalaline هستند واین بدان معنی است که انها میتوانند تغییرات شوری اب راتحمل کنند وبه راحتی به داخل ابهای شوروارد ویا ازان خارج شوند. وماهی کفال مثال از این نوع ماهی ها است وماهی کپور، مارماهیان، رانیزمیتوان درچنین شرایطی پرورش داد.
ازانجاکه ازادماهیان برای مصارف خوراکی پرورش داده میشوند روکوچ رودخانه ای هستند وبه زادگاه خود برمیگردند(( قسمتی اززنده گی خودرادر دریا سپری میکنند)) اما برای تولید مثل لازم است که به داخل اب شیرین برگردند ومحققان نشان داده اند که تخمهای ازاد ماهیان ازنظرتحمل درجه شوری درپائینترین حدقراردارند امادرموردماهیان قزل الای رنگین کمان جوان عوامل مهم درزمینه شامل(( ارتباط بین شوری اب وسن ماهی درهنگام سازگارشدن)) میزان سازگاری دمای اب وسایرعوامل است. برای مثال ماهی قزل الای رنگین کمان با وزنی حدود 1000 گرم میتواند دردمای 6 درجه سانتیگراد مستقیما بداخل اب شوردریا(( میزان شوری 34-32 گرم درهزار)) وارد شود بدون اینکه هیچ گونه سازگاری قبل لازم داشته باشد.
برای پرورش ماهی ازابهای دریا، اب کانالها، اب باران واب چاهای عمیق میتوان استفاده نمود. اگربرای فارم اب ازدریا ویا کانال گرفته میشود بایداحتیاط شودکه اب به حوض ازطریق ابروداخل گردد ودردهانه ابرووحوض باید که جالی سیمی گرفته شود تاازدخول ماهی های گوشت خواروبعضی حیوانات مضرابی جلوگیری به عمل اید. حوض باید همیشه دارای 1-2 متراب باشد.
روشنی افتاب برای تهیه غذا درحوض ضرور است. کثافت اب باعث ممانعت دخول روشنی به حوض میگردد و درحوض اب که روشنی افتاب به اندازه 1.5 فت (40 سانتیمتر) داخل اب نگردد اب حوض کثیف میباشد وبرای پرورش ماهی مناسب نبوده وباعث اخلال درپروسه پرورش ماهی درحوض میگردد.(1-2-3)


طریقه ساختن حوض پرورش ماهی:
جهت ساختن حوض پرورش ماهی ازطریقه های مختلف استفاده بعمل میاید ونکات اساسی که درزمان ساخت حوض مد نظرگرفته میشود قرار زیر است:
§ نوعیت زمین واماده ساختن نقشه حوض.
§ اعمارابگردان یا دکه.
§ سیستم تخلیه یا مجرای خروج اب.
§ مجرای عبوراب اضافی.
§ چقری حوض ( یک مترتا یک ونیم متر).
§ کف حوض .
§ جویچه ها درکف حوض.
حوض باید طوری ساخته شودکه امکان تخلیه اب ازان به طورمکمل وبه زودی امکان پذیرباشدوبدون کدام مشکل انراخشک کرده بتوانیم. برای خشک کردن اب حوض جویچه ها درکف حوض بسیارنقش عمده دارد. وقتی که دریک ساحه چندین حوض بنا میگردد بهتراست که دهانه هرحوض( دهانه خروجی) جدا باشد تاکه اب یک حوض به حوض دیگرنریزد این عمل درممانعت ازاشاعه امراض وافات نقش عمده ای دارد. میتوانیم فارم ماهی به اشکال هندسی احداث نمائیم ولی بهترین شکل ان مستطیلی می باشد زیراکه مراقبت فارم وگرفتن ماهی قدری اسان استو اندازه یک فارم تجارتی در حدود 5 الی 10 جریب خوب است که نگهداری ازاین حوضهای کلان به مشکل صورت میگیرد. ومیتوانیم که حوض های خورد رانیزنظربه ضرورت احداث نمائیم. دراکثرمناطق حوض به هموار سطحه تعمیرمیگردد طوریکه به اندازه دوفت زمین چقرمیگرددواطراف حوض به اندازه 5 الی 6 فت دیوال جورمیگردد که به صورت مجموعی به اندازه 7 الی 8 فت یک حوض چقرتعمیرمیگردد، بندبه اندازه 10 الی 12 فت عریض میباشدوسطح مایل ان 1:2 میباشد. این نوع حوضها زمانی احداث میگردد که حوض توسط واترپمپ پرمیگردد. اگریک حوض به خصوصیات مذکورتعمیرگرددبه اندازه 6 الی 7 فت اب ذخیره کرده میتواند.اگربیش ازیک حوض تعمیرمیگرددسیستم ابیاری جداگانه باید مدنظرگرفته شود، اگراب حوض توسط اب جوی ویا دریا پر میگردد درین صورت حوض کامل توسط کندن کاری سطحه زمین جورگردد.
درکنارفارم ماهی باید یک حوض برای نرسری* نیزتعمیرگردد، حوض نرسری باید یک ششم حوض عمومی باشد. برای نگهداری ماهی درحوضهای بزرگ چوچه ماهی ازهیچری( جای تولیدنسل) و نرسری ها درماه حمل وسنبله خریده میشود ودرحوض نگاه میگردد. ماهی ازحوض کلاندردوران ماه عقرب الی دلو گرفته میشود وبه بازار عرضه میگردد.(2)
ساختن حوض بدوطریق صورت میگیرد.
1. ساختن حوض به شکل خام.
2. ساختن حوض به شکل پخته.

ساختن حوض به شکل خام:
برای ساختن این چنین حوض ها زمین رابه اندازه 2-1 مترچقرمیگرددودرداخل ان اب جای داده شده وچوچه ماهی دران رها میگردد.
نقض ساختن این چنین حوضها این است که دایم اب حوض گل الود میباشد وماهی بدرستی ازغذا استفاده کرده نمیتواند وهم چنان ازاثرناپاکی ماهیان مریض میگردند وهمچنان خالی نمودن اب ازحوضهای خام مشکل میباشد.
ساختن حوض های خامه ازجمله قدیمی ترین شکل ساختن حوض بوده که امروزه درجهان مروج میباشد.

ساختن حوض به شکل پخته:
ساختن حوض های پخته به خاطرتربیه وپرورش ماهی ازجمله جدیدترین طریقه پرورش ماهی به شمارمیرود.
فایده های ساختن حوض های پخته قرارزیراست.
ü حوض های پخته نسبت به حوض های خام اب کم ضرورت دارد.
ü محیط وماحول حوض پاک وخشک میباشد.
ü برای شنا ماهیان اب صاف میباشد.
ü تخلیه اب وخشک کردن ان اسان است.
ü درحوض های پخته ماهیان ازروشنی ونورافتاب به خوبی استفاده کرده میتواند.
ü جمع اوری وسرت نمودن ماهیان اسان است.
نظربه نکات ذکرشده حوض های پخته ازحوض های خام بهتراست.
حوض هابه انواع واشکال مختلف اعمارمیگردد بطورمثال به اشکال مربعی ومستطیلی وانواع خورد وکلان . وحوض ها ازنگاه تامین اب به سه دسته است.
1. حوض های چشمه دار.
2. حوض های که توسط اب باران یا ابهای جاری سیراب میگردد.
3. حوض های که مانند بندهای اب اندودرمسیردریاهاوجوی ها بنا میشود.(3)

لوازم ضروری جهت پرورش ماهی:
سامان ولوازمی که درپرورش ماهی استفاده صورت میگیرد عبارتند از:
o ترمامتربرای معلوم نمودن درجه حرارت اب.
o کراچی دستی برای انتقال دادن غذا.
o واترپمپ جهت تخلیه اب.
o سطل، سبد، لباس ضداب، موزه، دستکش.(2)

پرورش ماهی:
همانطوریکه مطلع هستید میزان رشدماهی بادمای اب، میزان تغذیه وترکیب جنتیکی نژادهای مختلف درارتباط است. فصل ودوره تابش نورنیزبرروی میزان رشد وخصوصا برروی اغاز بلوغ جنسی تاثیر میگذارد وازاین رونقش مهمی دردوره رشد ماهی ایفا میکند. البته این امربه میزان دسترسی پرورش دهنده به تخم یا چوچه بستگی دارد. برای مثال قزل الای رنگین کمان بالغی که درنیم کره شمالی دردمای محیط نگهداری میشود بطورطبیعی درطول ماه های میزان تاجدی تخم ریزی میکند. بنابراین باید فصلی بودن تخم ریزی دلیل اصلی وجود الگوی فصلی برداشت محصول باشد با این وجود درعمل نوسانی دمای اب ومتغییربودن میزان رشد دربین نژادهای پرورشی مختلف باعث میشود که همه این اثرات کاهش یابد. درقزل الای رنگین کمان یک دوره کامل پرورش ازتولید تخم تابرداشت ماهیان 200 گرمی متغییراست وبسته به دمای اب بین 10 تا 20 ماه به طول می انجامد.
اما بسیاری ازپرورش دهنده گان چوچه ماهی وماهیان انگشت قد را تولید کننده گان انها میخرند وکوشش خودرا تنها صرف پرورش این دسته ازماهیان ورساندن انها به مرحله بازاری میکنند. بخشی ازماهیان بعدازتقریبا دوازده ماه دراب دریا بالغ میشوند وبه انها گریلز(Grilse) گفته میشود اما ان دسته ازماهیان که درتابستان سال بعد قبل ازبلوغ ودراندازه های بزرگترصید میشوند کیفیت نامناسب تری دارند وارزش انها به تدریج کاهش می یابد. بنابراین عامل فصل برروی میزان ودستیابی به منابع چوچه ماهی درجای پرورشی ونتیجتا برروی دوره رشد تاثیر میگذارد.(1-3)

تغذیه ماهیان:
اگر توجه داشته باشیم که قیمت غذا درمزارع پرورش ازاد ماهیان 40% هزینه تولید را به خود اختصاص میدهد انگاه میتوان به اهمیت متعادل ساختن تمام جوانب مربوط به تغذیه پی برد. میزان تغذیه متفاوت است وبه اندازه ماهی ودمای اب بستگی دارد.
معمولا نوزادانی که شروع به شنای عمودی میکنند دردمای 10 درجه سانتیگراد به اندازه 7 تا 10% وزن بدن خود، غذامیخورند. همزمان بارشد ماهی میزان مصرف غذا برحسب وزن بدن، کاهش می یابد . بنابراین ماهی درمرحله رشد ازحالت انگشت قد تا سن یک سالگی دردمای 10 درجه سانتگراد به اندازه 1 تا 6% وزن بدن خود غذا میخورند، درصورتی که این نسبت دردمای 5 و15 درجه سانتیگراد به ترتیب 5/0 تا 5/2 و 5/1 تا 5/7 درصد وزن بدن درروز است. البته این مقادیر ممکن است تا 20 الی 30% افزایش یابد که نتیجه ان افزایش میزان رشد ماهی خواهد بود.
روشهای تغذیه ودفعات تجویزغذانیزدرافزایش کارایی جیره حائزاهمیت است. معمولا نوزادانی که تازه شروع به تغذیه میکنند، چه نوزادان قزل الا وچه نوزادان ازادماهی، باید به محض شروع به تغذیه به انها غذا داد . این کارباید به مقدارکم وبه دفعات زیاد صورت گیرد. درعمل دربسیاری ازمزارع، نوزادان رادرمراحل اولیه شروع به تغذیه به طورمداوم وبا استفاده ازغذادهنده های اتوماتیک غذامیدهند.
معمولا درتمام موارد جیره توصیه شده روزانه (برحسب وزن بدن درروز) رابه تعداد دفعات تغذیه تقسیم کنند. باوجود اینکه میتوان غذای لازم برای دفعات مختلف را به طورمساوی تقسیم کرد، اما دربرخی مزارع ترجیح میدهند که دراولین مرحله ازتغذیه روزانه، غذای بیشتری دراختیارماهیان قراردهند.
وسه روش عمده برای غذا دادن به ماهیان وجود دارد که شامل روش دستی، اتوماتیک وتغذیه به اساس تمایل ماهی است.
معمولا درمزارع کوچکتر ازروشهای دستی استفاده میکنند، بدین ترتیب دراستفاده ازسرمایه صرفه جویی میشود. روش دستی مزایای دیگری نیز نسبت به روش اتوماتیک دارد. اولا این روش فرد غذادهنده راقادرمیسازد که ازروی شدت پاسخ ماهیان به غذا دادن، درمورد سلامت انها قضاوت کرد. مثلا میتوان ازحرص ماهیان برای غذاگرفتن، دراولین دقایق پس ازغذادادن، ظاهرعمومی ورفتارانها نام برد. درمزارع پرورش قزل الاکاهش یا فقدان حرکات دیوانه وار یا به اصطلاح (به جوش امدن اب) پس ازبرخورد پلتها با سطح ان به همراه تیره شدن رنگ برخی ازماهیان یاحرکات غیرطبیعی شاخصهای خوبی جهت تعیین کیفیت اب یابروزبیماری درجمعیت محسوب میشوند. تغذیه دستی جلوی اتلاف غیرضروری غذا رانیزمیگیردزیرابه محض اینکه مشاهده شود که جیره، باقی مانده مصرف نشده است میتوان غذا دادن را متوقف کردو درهنگام تغذیه دستی استفاده ارپلتهای حجیم برای مشاهده پاسخ ماهیان دربرابرغذادادن مناسبتراست. زیرا این گونه جیره ها نسبت به پلتهای معمولی مدت بیشتری درسطح اب باقی میماند.
اگرچه روش تغذیه دستی دارای فوائد زیادی است اما درمزارع بزرگتربه خاطر
مشکل کمبود نیروی انسانی استفاده ازاین روش کارساده نیست. دربسیاری ازاین مزارع ازدستگاه های غذادهنده اتوماتیک استفاده میکنند وغذادهنده های اتوماتیک مجهزبه ساعت و نیزهستند.
غذادهنده های اتوماتیک خصوصا برای تغذیه نوزادان بسیارمفید هستند، نوزادانی که شروع به شنای عمودی میکنندبهتراست که تغذیه انها بصورت مداوم صورت گیرد. با استفاده ازنورمصنوعی به همراه نورطبیعی روزانه میتوان به این نوزادان 24 ساعت درروزغذا داداما درعمل بهتراست که انها فقط18 تا 20 ساعت درروزتغذیه کنند زیراتغذیه مداوم 24 ساعته ممکن است موجب بروزمشکلاتی درابشش انها شود. باافزایش سن، تعداد دفعات غذا دادن رادرروز میتوان کاهش داد.
دربرخی ازمزارع پرورش ماهی برای غذادادن ازروش تغذیه براساس تمایل ماهی استفاده میکنند. این روش غذا دهی، روشی است که دران میزان اشتهای ماهی مقدارغذای مصرفی راتعیین میکند. این دستگاه شامل یک نودانی هستندکه حاوی غذا است ویک روزنه دارد وبازشدن ان توسط یک دریچه متحرک کنترول میشود. یک پاندول نیزبه این دریچه متصل است ونوک ان درداخل اب قرار داردبه طوری که ماهی میتواندبه ان برخورد کند که حرکات جانبی پاندول سبب بازشدن دریچه میشودواجازه میدهد غذا ازنودان خارج شودوبه داخل اب بریزد.
ازمعایت این روش اینست که دریچه، دراثربرخوردماهی یاحرکات غیرعمدی وغیرضروری بازمیشود. درهردوحالت این امراتلاف غذا خواهد بود.
اشتهای ماهی درواکنش باعوامل زیادی متغیراست ودرنتیجه سهم تغذیه روزانه براساس دما درسرتاسر فصل رشد تغییرمیکند. اشتهای ماهی اشکارا به دما بستگی دارد. ماهی کپوردردمای 8 الی 10 درجه سانتیگراد فعالانه به تغذیه شروع میکنندووقتیکه دمابالا میرودماهی نیزافزایش می یابدتا اینکه بین 20 الی 25 درجه سانتیگراد به بهینه میرسد.
وبرای حاصل بیشترلازم است که بعضی غذاهای محلی وارزان به ماهی داده شود. پوست برنج،بقایای نباتات،اردجواری وکنجاره. غذای ذکرشده فوق به طریقه درست حل گردد ودرحوض ماهی درنظرگرفته به اندازه 2 الی 3% وزن ان روزانه غذا داده شود. درحوض ماهی باید ازماه حوت الی سنبله غذای اضافی انداخته شود.(3-4)

کارهای ضروری در طی مراحل پرورش:

تمیزکردن حوض پرورشی:
مخازن نگهدای که به خوبی طراحی شده اند، تراکم ماهی درداخل انهازیاد است، جریان اب کافی دریافت میکنند وعموما ازجنس سیمان هستند، تمیزکردن انها به صورت خود به خودی صورت میگیرد. برعکس دربسیاری ازاستخرهای خاکی وبرخی مخازن که طراحی انها قدیمی است، غذای مصرف نشده ومدفوع ماهیان درته انهاتجمع می یابدکه به عنوان بخشی ازفعالیت های رایج درامرپرورش ونگهداری ماهی بوده، انها راجمع اوری کردتابهداشت عمومی جمعیت یاکیفیت اب دچارمشکل نشود. هرشش ماه یکبارویا بیشترباید استخرهای خاکی را تخلیه وخشک کردوگل ولای تجمع یافته را خارج ساخت.
تغذیه ماهیان درنزدیکی پرده توری درچه خروجی نیزبه دفع گل ولای کمک میکند زیراماهیان نیزهمانندسایرحیوانات پس ازتغذیه اقدام به رفع مدفوع میکند ونزدیک بودن محل انجام دفع به جریان اب خروجی این مزیت راداردکه مدفوع شان سریعتربه خارج هدایت میشود درحالی که درسایرقسمتهای استخربه ته ان می افتد ورسوب میکند.
شاید مهم ترین فعالیت رایج درامرنگهداری وپرورش ماهی، کنترول وتمیزکردن پرده های توری موجوددرمحل ورودی اب باشد. این مسئله درهنگامی که برگ درختان می ریزد اهمیت ویژه ای دارد. برخی ازمزارع پرورش ماهی که مرتبا دچاراین مشکل هستند، درمنبع اب خود یک ابزاراتوماتیک برای جمع اوری برگها وسایرذرات قرارمیدهند. مزارعی که دراطراف شان درخت وجود دارد برگهای انها به داخل مخازن میریزد لذا لازم است که حداقل یک یا دوباردرشب خصوصا درهنگام بادهای شدید انها راجمع اوری کرد.
وتمام ماهیانی که تلف شده اند یا درحال تلف شدن هستندوماهیانی که ظاهربیماردارند باید جمع اوری شوند. اگرچه ماهیان تلف شده دربین جمعیت های سالم وحتی مزارعی که ازوضعیت خوبی برخوردارهستند نیزدیده میشود. با این وجود باید هرچه زودترانها را جمع اوری کردتابه منبع الودگی برای سایرماهیان تبدیل نشوند. جمع اوری این گونه ماهیان خصوصا دراستخرهای خاکی ازاهمیت زیادی برخورداراست زیرابه داخل گل ولای به استخرفرومیروند وخطرالودگی همچنان باقی میماند تا اینکه بالاخره استخرزهکشی شود.
انجام امورمربوط به تمیزکردن مزرعه ومراقبت ازماهیان توسط پرسونل زمانی بهترانجام خواهد شد که انها ازلباسها وچکه های ضد اب ومناسب برای تمام فصول استفاده کنند. برای جلوگیری ازاحتمال ورود موجودات زنده بیماریزابه مزرعه این لباسها باید اختصاصا برای کاردرمزرعه استفاده شود. ودرمحل ورود به مزرعه وخصوصا سالن تخم پروری باید حمامی واجد محلول ضد عفونی کننده مناسب،برای شستشوی کفشها وجود داشته باشد وهم ازان استفاده کنند. برگه کنترول باید درمحل مخازن استخرها یاکانالهای پرورش ماهی دردسترس باشد تا پرسونل بتوانند فعالیتهای مربوط به تمیزکردن ومراقبت ازماهیان را درانجا ثبت کنند. ثبت دقیق اطلاعات مربوط به جمعیت ماهیان وسایر اطلاعات ومقایسه انها با یکدیگر یکی ازوظایف مهم پرسونل مزرعه است وباید انها را به این کارتشویق کرد.(3)

تعویض اب حوض:
اب حوض رامیتوان به روشهای مختلف تعویض نمود.
1. استفاده ازواترپمپ که درابتداسرلوله داخل حوض ماهی میشود با تورسیمی بسته و پس واترپمپ را روشن میکنیم، هنگامیکه حجم اب به 30-40 سانتیمترازکف حوض رسید دستگاه را خاموش نموده ومجرای اب تازه رابه داخل حوض هدایت میکنیم وهنگامیکه حوض پرازاب شد اگرنیازبوده دوباره عمل بالا راتکرار میکنیم تا اب شفاف گردد درغیران جریان اب راقطع میکنیم.
2. یک جریان اب دایمی را ازیک طرف به حوض راه میدهیم که درابتدا این جریان اب دریچه مجهزبه تورسیمی نصب میکنیم تاازورودماهیان هرزه ولاروای حشرات دیگرمواد اجنبی به حوض جلوگیری کند ودرطرف دیگر حوض یک دریچه خروجی برای اب قرارمیدهیم تا جریان مداوم اب برقرارباشد وهمیشه اب تازه واکسیجن داردراختیارماهیان قرارگیرد.
3. باایجاد کانالهای انحرافی درکنارحوض میتوان درصورت لزوم با استفاده ازتورماهی هارادرمواقع لازم به داخل این کانال راهنمایی کرد وپس اب حوض راتعویض نمود وبعدازابگیری مجددا درچه کانال انحرافی رابازنموده تاماهیان وارد حوض گردند.

بهداشت ووقایه:
برای مبارزه درمقابل بیماریهای ماهی میتوان ازاصل های اتی استفاده نمود.
Ø درگام نخست باید حوض به مقدارکافی ودارای کیفیت خوب باشد تابه این ترتیب خطر کمبوداکسیجن وظهورالودگی ازمیان برود.
Ø کف حوض وجویچه ها یا شبکه های داخل حوض طوری تنظیم گردد که امکان تخلیه مکمل حوض فراهم شود.
Ø حوضها مکمل خشک شوند وبا چونه ضدعفونی گردند.
Ø ازورود ماهی های ازاد به حوض ممانعت بعمل اید.
Ø ماهی ها دروضع خوب نگهداری گردند. برای این کارازتراکم زیاد، ذخیره طولانی، اجرای کارهای غیرضروری وناراحت نمودن ماهی ها وازانتقال بی موجب انها خودداری گردد.
Ø برای بدست اوردن تخم یا چوچه ماهی به منظورتامین مجددماهی درحوضهای دست داشته نباید به هرکشتگاه ماهی پروری مراجعه صورت گیرد بلکه ازانهائیکه مطمئن و صحی اند تخم وچوچه بدست ایند.
Ø حوض ها ومواد الوده ضدعفونی گردند، هم چنان سامان ولوازم مربوط به طورمنظم ضد عفونی شوند.(1-3)

مشخصه های ماهی های مریض:
ماهی ها وقتی به مرضی دچارمیشوند علامات زیر درانها نمایان میگردد.
Ø ماهی سست میشود.
Ø خوراک رانمیخورد.
Ø روی گل ولای قسمت تحتانی حوض مینشیند وبه شکل معمولی حرکت نمیکند.
Ø به کناره های حوض خود رامیزند.
Ø دهن خود را برای تنفس کردن بازمیکند وکوشش میکند که ازاب بیرون شود.
Ø رنگ ماهی تغییرمیکند.
Ø به جسم ماهی زخم ویالکه دیده میشود.
Ø ماهی بیرون برامده دیده میشود.
زمانیکه همچون علایمی درماهیان فارم مشاهده میشود باید فورا به داکتر ویابه مرکز صحی مراجعه شودوهرچه زودتربه تداوی انها اقدام شود، زیرا بسیاری ازامراض ماهی ساری بوده وخیلی زود تمام ماهیان فارم را الوده میکند. وباید یاداورشویم که هیچ وقت نباید بدون مشوره داکتر به تداوی اقدام شودوازگوشت ماهیان مریض به هیچ صورت استفاده صورت نگیرد.
درنزد ماهی ها امراض اتی بطور عموم بملاحظه میرسد.
Ø بیماری های باکتریایی.
Ø بیماری های ویروسی.
Ø بیماریهای پروتوزوایی.
Ø بیماری های قارچی.
Ø بیماری هایی که بوسیله کرم ها بوجود میاید.
Ø بیماری های محیطی ( اب، هوا، روشنی).
Ø بیماریهای تغذیه وی.(1-3)

مبارزه دربرابرپرازیت های خارجی:
ماهی ها دارای پرازیت های داخلی وخارجی اند درمقابل پرازیت های داخلی انها مبارزه کاردشواراست مگرمیتوان با استفاده ازحمامهای مناسب ماهی راازپرازیت های خارجی عاری ساخت.
درمقابل پرازیت های خارجی ازموادی استفاده بعمل میاید که تاثیر عمومی دارند. مثلا
Ø چونه
Ø نمک
Ø کاپرسلفیت
Ø پتاشیم پرمنگنت
Ø فورمالین
Ø لیزول
هرگاه ازمواد مذکوربه اندازه مناسب کارگرفته شود ماهی های صحت مندبدست میاید ویا حداقل انقدربه ماهی کمک میشودکه باتداوی اندک صحت یاب گردد.
برخی ازعلما حمام نمک طعام را برای ماهی ها پیش ازگذاشتن به حوض ها منحیث یک وسیله مهم وموثروقایوی سفارش میکنند، زیرا چنین حمام انواع مختلف پرازیت های خارجی رانابودمیکند. وماهی را ارامش میدهد واشتهای انراتحریک میکند . اجرای این کار پس ازسپری کردن زمستان برای ماهی ارزش بزرگ دارد.
حمام نمک طعام درتانک های نگهداری، انجام می یابد. درزمان اجرا هوایا اکسیجن باید دراب افزوده شود برای یک حمام که یک تا یک ونیم ساعت رادربرمیگیرد مقداریک ونیم کیلوگرام نمک طعام در100 لیتراب حل میشود.(1-3)

ضد عفونی کردن حوض های الوده:
ضد عفونی نمودن حوضها به وسیله مواد زیرانجام می یابد.
1. چونه
2. کلسیم سیان اماید
3. پتاشیم پرمنگنات
استفاده ازچونه وکلسیم سیان اماید برای تانکهای بزرگ و حوض هایی بکارمیرود که کف طبیعی دارند . برای اجرای این کاراب حوض تخلیه میشود وهنوزکه نم دارد کف حوض زیروروگردیده وچونه به مقدار100 گرام درمترمربع یعنی یک تن درهکتارپاشیده شود. به دنبال ان اندکی اب جریان داده شود تا چونه به شیره تبدیل گردد پس ازان برای مدت 15 روزگذاشته شود . پس ازمدت مذکورحوض دوباره تخلیه وازاب تازه پرگردد.
ازابی که قلویت بلند دارد به حوض های حاوی ماهی ممانعت بعمل اید زیراکشنده است.(2)

دشمنان ماهی:
ماهی دشمن زیاد دارد شماری ازحشره ها، ماهی ها، دوزیسته ها، خزنده ها، پرنده ها، وپستاندارها درجمله دشمنان ماهی قراردارند . دشمنان ماهی یا دایمی اند یا تصادفی ویاهم انهایی که برای بدست اوردن غذا رقابت میکنند.
دوزیسته های کاهل ولاروای انها به خاطررقابت برای بدست اوردن غذا برای ماهی ها زیان اوراند. دوزیسته ها برای ماهی ها بحیث غذا نیزخدمت میکنند ازجمله دوزیسته ها بقه ها بیشترمضراند، یکی ازراه های نجات دوزیسته ها ازبین بردن تخم انها است . این کاربااستفاده ازجالی مخصوص یا تطبیق چونه عملی میگردد .
ان عده خزنده هائیکه دراب بخوبی شنا مینمایند وبخشی اززنده گی خودرا دراب میگذارند، چوچه ماهی ها وحتی ماهی های بزرگتر را ازبین میبرند مثال عمده انها را تمساح (کروکودیل) وبرخی ازمارها تشکیل میدهند.
شماری ازپرنده ها بالای ماهی ها وچوچه های ماهی هجوم برده وازانها تغذیه میکنند. ماهیخورک که یک پرنده کوچک ومقبول است به طورماهرانه ماهی را شکارمیکند. پرنده دیگری بنام مرغابی خاکستری به شدت به شکارماهی میپردازد. مرغابی هانیز برای ماهی مضرتمام میشوند. مرغابی ها به حوضهای تخم گیری وچوچه های ماهی اسیب میرسانند. امابرای حوض های ماهیان کلان مفیداند، زیرا مدفوعات انها بحیث کودبرای حوض اثرمینمایند. قوبرای ماهی ها مضرنیست ومدفوعات انها برای حوض مفید است.
سمورابی ازماهی تغذیه مینماید. درپهلوی ان به قسم اضافی ازسایرحیوانات ابی استفاده میکند. ووقتی مقدارماهی دراب زیاد باشد این حیوان درمقایسه با خوردن، شمارزیادی ماهی رانابود میکند. این حیوان بیشتربه حوضهای زمستانی ضرر میرساند. سمورابی ماهی بزرگ را شکارمینمایدکه به این اساس حوض های پرورشی مخصوص اند. سمورابی به وسیله تلک های بزرگ دفع میگردد حوض زمستانی باید بطورمناسبی باکتاره تجهیزشود.
دشمنان ماهی ازجمله حشرات ابی ازتعدادی قانغوزک های ابی، خسک های ابی، ووبمبیرکها عبارت میشوند. بادرنظرداشت بزرگی انها حشره های مذکوربالای تخم وچوچه های ماهی هجوم می اورد وهم چنان برای بدست اوردن خوراکه با ماهی ها رقابت مینمایند گاهی لاروای انها وگاهی هم حشره مکمل ولاروای انها برای ماهی ها مضرتمام میشود.
این حشرات دراب فراوان اند وبیشتردرجاهایی دیده میشوندکه ازنگاه گیاه های ابی غنی اند وقانغوزک بزرگ شناوریکی ازمضرترین انها راتشکیل میدهد. قانغوزک کاهل چوچه ماهی رامیخورد وخیلی حریص است لاروای ان دربالای پوست ماهی زندگی میکند. این قانغوزک اسیب های بزرگی به حوض های پرورشی میرساند.
قانغوزک سیاه ابی ازاینکه گیاه خوراست به ماهی هاضررنمیرساندمگرلاروای ان سبب مضرت بزرگی به ماهی ها میشود، زیرا چوچه های ماهی ازبین میرود. برای جلوگیری ازانها لازم است تا حوض های پرورشی کم ازکم تا 15 روز پیش ازرهایی ماهی ها به حوض ازاب پرنشوند تااین لاروای مضروقت کافی برای انکشاف پیدا نکند. هم چنان مردابها، جوی های پرلوش وپرسبزه را که دراطراف کشتگاه ماهی پروری قرار دارند پاک نمایند.
برخی ازماهی ها بطورمکمل بالای ماهی های دیگرزندگی میکنند وخسارات بزرگی رابه حوض های ماهی میرسانند. برای جلوگیری ازورود این ماهی ها جالی های مناسب دردهانه حوض ها نصب میگردد. درصورتی که این ماهی ها درحوض ها موجود باشند باید حوض خشک گردد وچونه پاشی دران صورت گیرد. ازداخل شدن ماهی های دیگرنیز ممانعت بعمل اید زیرا درگرفتن غذا به ماهی های اصلی حوض رقابت مینمایند.(2)

دسته بندی یا درجه بندی ماهیان:
درجه بندی یادسته بندی( سورت نمودن) ماهیان رابه انواع واندازه های مختلف تقسیم نمودن میباشد.
دسته بندی ماهیان سال یکباروقتی که حوض ها خشک میگردد صورت میگیردبه خاطرجلوگیری ازخودخوری درماهیان تروت(قزل الا)، دسته بندی انها سالانه چند مرتبه اجرامیشود تا ماهیان خوردوکلان ازهم جداگردند وبه این ترتیب زمینه تغذیه خوبتربرای ماهیان خورد نیزمهیا میشود.
دسته بندی ماهیان باید به دقت انجام یابدوان ماهیانی که درمقایسه بادیگران رشد بهتری مینمایند جداگردند ومنحیث ماهیان نسلی برای تولید نسلهای نوبکاررود.
دسته بندی ودرجه بندی ماهیان طبق معیارهای معین وبا استفاده ازسامان ولوازم خاص انجام میگیرد. بدون شک ماهیان گرفته شده اندازها متفاوت دارند برای جدانمودن انها ازنگاه بزرگی درروی میزگذاشته میشوند ودرجه بندی میگردند این کارزیاتربرای ماهیان مقاوم وماهیان اب گرم عملی میشود برای اجرای درجه بندی ازتورها کارگرفته میشودوماهیانی که ازنگاه بزرگی ونوع ازهم جداشده اند درسطلهایی که 3/2 حصه ازاب پرباشد انداخته میشودووقتی که این سطلها بوسیله ماهی ها پرشد به حوضهای ذخیره یا زمستانی رها میگردند این ماهیان قبل ازرهایی به حوض وزن وشمارمیگردد.

جمع اوری ماهیان:
ماهیان که درحوض نگهداری میشوند به دوطریق جمع اوری میگردند.
1. دراثرخشک نمودن یا تخلیه اب حوض.
2. درموجودیت اب حوض.
هردوروش فوق به منظورجابه جا نمودن دوباره یا رها نمودن ماهی های نو وکنترول وضع حوض، خشک نمودن حوض تطبیق میگردد.
به منظورجلوگیری ازذایعات درزمان گرفتن یا جمع اوری نکات زیر باید درنظرگرفته شود.
· تغذیه ماهیان دوتاسه روزقبل ازخشک نمودن حوض متوقف شود.
· جمع اوری دروقت هوای سرد صورت گیردمانند صبح یا درموجودیت ابریا بارنده گی، وباید به خاطرداشته باشیم که جمع اوری درزمان غرش اسمان ورعد وبرق صورت نگیرد.
· تاسیسات منظم برای درجه بندی ماهی ضروری است.
· ازانتقال ماهی به جاهای بسیاردورجلوگیری شود.
· قبل ازگرفتن وعرضه نمودن ماهی هارا درحوضی که قبلا درنظرمیگیریم به مدت دوروزنگهداری شود تا طعم گل ولای ندهد.
· ماهیان قزل الای راکه هم گوشت انها درموقع فروش واجد دنگدانه است باید حداقل 6 هفته قبل ازبرداشت محصول با جیره مناسب تغذیه کرد.
· ماهیان نباید درطورهای دسته دار یا مخزن (تانک های ترانسپورتی) ذخیره شود.
گرفتن ماهی دراثرخشک نمودن یاتخلیه اب حوض به وقت وپرسونل زیاد ضرورت دارد. اما گرفتن ماهی درموجودیت اب بیشتر به شکل ساعت تیری وسرگرمی به شکل زیراجرا میشود.
دراین روش ماهیگیری ازجالی های متنوع وگوناگون استفاده بعمل میاید.
چوچه های کارپ بوسیله تورهای دسته دارونفیس گرفته میشوند برای این کارباید چوچه های ماهی درپیشروی مجرای تخلیه اب حوض گردایند. این کاردراثرپائین اوردن سطح اب صورت گرفته میتواند. برای گرفتن چوچه های سایرماهی ها نیزبه عین شکل عملی شده میتواند.
تورهای ماهی ازتارهای نخی تهیه میگردد واین تورها پس ازهرباراستعمال باید به خوبی شستشوگردند وتورهای نامبرده درساحه اویزان شده تا خشک گرددودرهیچ صورت باشعاع مستقیم افتاب خشک نشوند.
قبل ازاینکه برداشت شروع شود کارهای مقدماتی زیادی وجود دارد که باید انجام شودمانند طناب،تور، لباسهای ضد اب، موزه، دستکش، سبدهایاجعبه های نگهداری ماهی باید اماده گردد.
برداشت ماهی با تخلیه حوض صورت میگیردتخلیه باید ازطریق یک صفحه سوراخدارکه اندازه سوراخهای ان متناسب باماهی است انجام میشود. وقتی اندازه اب به حدی رسیدکه باموزه میشد داخل حوض ماهی ها راگرفت چند نفرمیتوانند دریک طرف حوض وچند نفردیگردران طرف حوض ایستاده شوندودوطرف توررا بگیرندوتوررا ازقسمتی که دارای وزنه فلزی است داخل اب کنند وقسمت بالایی ان درروی اب قرارمیگیردوسپس کارگرها شروع به کشیدن تورمیکنند تابه انتهای حوض برسند. درانجا قسمتی ازتورراکه بالای سطح اب است بالای پایه های چوبی میگذارند وبرداشت ماهی راشروع میکنندکه توسط تورهای کوچک دستی این کارانجام میگیرد. پس ماهی ها با به اساس نوع درجه بندی کرده ودرداخل سبدها ویا جعبه های چوبی مخصوص قرارمیدهند .(2-4)


انتقال ماهیان:
حمل ونقل ماهیان زنده به کمک روشها ووسائل گوناگونی صورت میگیرد که میتوان ازموارد زیرنام برد.
Ø مخازن کوچک یا ظروفی که انها رادرپشت موترقرارمیدهند.
Ø مخازن بزرگتر که توسط واگنها وبارکشهای سربسته منتقل میشوند.
Ø مخازن بسیاربزرگ.
Ø تانکرهای سفارشی.
این روشها ازهرنوعی که باشد، باید مخازن راکاملا عایق بندی کردتاحتی الامکان دمای اب بدون تغییر بماند وبا دمای اب مزرعه تفاوتی نداشته باشد.
مشکل عمده حمل ونقل ماهی عمدتا به تامین اکسیجن کافی، دفع امونیاک وکاربن دای اکساید وحفظ دمای مناسب مربوط میشود. درهنگام انتقال میزان اکسیجن نباید درهیچ زمانی به کمتراز 6 میلی گرام درلیتربرسد، اکسیجن لازم لازم را میتوان به راحتی با پمپهای گازکه به ترتیب عمل هوادهی یا اکسیجن دهی را انجام میدهند تامین کرد.
هنگامیکه هواگرم است ممکن است که لازم شود که برای حفظ دمای اب درحد مناسب ازیخ اسفاده کنیم ولی درهیچ شرایطی نباید اجازه داد که ماهی با یخ تماس پیداکند. عایق بندی درست مخزن باعث میشودکه هنگام حمل ونقل، افزایش دمای اب به حد اقل ممکن برسد. درمورد دستگاه های بزرگترخصوصا درسفرهای طولانی وهنگامیکه دمای اب زیاد است لازم است که ازیک دستگاه خنک کننده استفاده کنیم تا اب رابطورمداوم خنک کند.
اگرچه، وزن ماهیانی که میتوان انتقال داد به عوامل متعددی بستگی دارد اما عنوان میشودکه دردمای 10 درجه سانتیگراد میتوان 5/0 تا 5/1 کیلوگرام ماهی قزل الای رنگین کمان 8 تا 11 اینجی(220) گرمی رادریک گالن اب جای داد به شرطی که کیفیت اب رضا بخش ومناسب باشد.
قبل ازجابجائی بایدماهیان رابسته به اندازه انها به مدت 24 تا 48 ساعت بدون غذا نگهداشت ، البته باید شرایط موجود ازنظربهداشتی مناسب باشد. 15 دقیقه پس ازحرکت باید رفتارماهیان مورد بازرسی قرار گیرد . عین همین کارراباید درهنگام سفردرفواصل منظم خصوصا یک ساعت پس ازشروع حرکت انجام داد زیرا بخش زیادی ازامونیاک دراین هنگام ازاد میشود. هنگام رسیدن به مقصد باید دمای اب مخازن وابی که ماهیان را درداخل ان تخلیه میکنیم اندازه گیری شود تامطمئن شویم که ماهیان درهنگام انتقال درمعرض شوک حرارتی قرارنخواهند گرفت . اختلاف دمای موجود رانیزمیتوان درطی چند ساعت باشناورکردن کیسه های حاوی ماهی درداخل مخازن جدید ازبین برد یا اینکه مقدارکمی ازاب جدید را به ارامی به داخل این کیسه ها ریخت.(2-4)
























نتیجه گیری:
ازانجائیکه برای غذای انسانی پروتین بسیارمهم میباشد وبا وجودیکه اکثریت مواد غذایی دارای پروتین است ولی با انهم گوشت ماهی دارای 60% پروتین درجه اول به اساس وزن خشک بدن میباشد. ودرکشورهای عقب مانده نظر به کشورها پیشرفته ازگوشت و محصولات ماهی به اندازه کافی استفاده به عمل نمیاید انهم بدلیل پائین بودن وضعیت اقتصادی و نداشتن معلومات کافی درباره فوائد اقتصادی وغذائی ان.
هم چنان ازطرف دیگر الودگی منابع ابی کشوروشکاریا گرفتن توسط مواد منفجره باعث کمبود ماهی وماهی پروری طبیعی درکشور شده است.
با انهم میتوان به صورت اسان پرورش ماهی را درکشورترویج نمود، انهم با توجه به ارائه معلومات اساسی درباره روشهای پرورش، فوائد غذایی اقتصادی و احتاجات ماهی.
ونیز ازانجائیکه پروتین ها پایه واساس عضویت را تشکیل میدهند وبدون انها حیات ممکن نیست وعلاوه براین ویتامین ها نیز موثریت خودرا بالای وجود بجا میگذارد ویکی ازمنابع عمده انها گوشت ماهی بشمار میرود.
وازلحاظ غذایی گوشت ماهی دارای فوائد زیادی است مانند:
Ø پروتینی که ازگوشت ماهی بدست میاید ازپروتینی که ازنباتات بدست می اید اقتصادی تر است.
Ø گوشت ماهی دارای جنست عالی بوده ودارای 60% پروتین خالص است.
Ø گوشت ماهی ازنقطه نظرویتامینها ومواد معدنی غنی است.
Ø گوشت ماهی درمقایسه با گوشت های سایرحیوانات یک غذای مکمل را تشکیل می دهد که برای صحت فامیل ها ضروری محسوب میشود.
وانچه دررابطه به پرورش ماهی گفته شده ، انواع ماهی های مختلف که بصورت ازاد دراین کشوریافت میشوند عبارتند از:
Ø شیرماهی.
Ø لقه ماهی.
Ø خال ماهی.
Ø مارماهی.
Ø ماهی طیاره ای.
Ø ماهی قزل الا.
وازانجائیکه اقلیم کشورما چه ازلحاظ اب وهوا برای پرورش ماهی یک بستر عالی بوده که می توان ازاین اقلیم با یک برنامه ریزی دقیق حداکثراستفاده نموده وبا این خصوصیات اب وهوائی کشورعزیزما دراکثرمناطق ان نظیرکاپیسا، جلال اباد، مزارشریف، وبامیان فارمهای پرورشی خوبی ساخته شده اند و طی تجربیاتی که انها درقسمت پرورش انواع مختلف ماهی ها انجام داده اند، تا اکنون به این نتیجه رسیده اند که افغانستان بسترخوبی برای پرورش ماهی قزل الا است که میتواند دراقتصاد کشور دراینده های نزدیک یک نقش مهمی مثل پوست قره قل ویا میوه جات خشک داشته باشد.

شناخت امراض عمده گندم، و کنترول کیمیاوی آن

مقدمه:
گندم متعلق به سلسله ( Kingdom ) گیاهان ( Plant ) و کلاس ( Angiospermae ) گیاه سبز و بذر پوشیده ، از زیر کلاس یک مشیمه ای ها (Monocotyledonae) می باشند.
گندم منبع غذایی مهمی است که حدود 20% کالری لازم را تأمین می کند و دانه های آن حاوی کاربوهایدریت ها ،پروتئین ها و مواد معدنی مورد نیاز رشد و نگهداری بدن می باشند. مصرف این ماده غذایی بصورت نان و سایر فرآورده های غذایی است.
گندم عمدتاً به منظور تأمین غذا کشت می شود ولی تمامی اندام های گیاهی آن مورد مصرف دارد کاه برای سوخت ، علوفه خشک حیوانات و کشت قارچ های خوراکی و غیره به کار میرود.
این نبات دارای چندین نوع است. گندم خوشه سفید ، سرخ ، سیاه ، سخت ، نرم و غیره است.
گندم از نظر گیاه شناسی متعلق به جنس ( Triticum L ) از تیره ( Graminae ) گونه ( نوع ) آن بر اساس تعداد کروموزوم دیپلوئید ( Tritucum monocucum L ) تتراپلوئید ( AA*BB ) ( Triticum dococcum L) هگزاپلوئید n=21 ( AA*BB*CC ) ( T.vulgare vill ) سطح زیر کشت ( T. aestivum L ) ( T.Compactum Hosts ) .

تاریخچه:
تاریخچه کشت گندم به ( 15000 ) قبل از میلاد می رسد که ابتدا در خاور نزدیک و امروزه حدود 50% زمین های زراعتی را اشغال کرده است. بیش از 80% این محصول از مناطق آمریکای شمالی ، اروپا ، چین ، روسیه تأمین می شود.
این گیاه در غالب مناطق کشت شده و از جمله محصولات ضروری درجه اول و استراتژیک محسوب می شود و بیشتر به صورت دیم می باشند. (1 )
شناخت امراض عمده گندم و کنترل کمیاوی آن:
در مجموع بیماری های گندم را از لحاظ عاملین بیماری می توان به چهار نوع تقسیم بندی نمود که عبارتند از: بیماری های قارچی گندم ، بیماری های باکتریای گندم ، بیماری های نماتدی گندم و بیماری های ویروسی گندم.
بیماری های قارچی گندم:
1. سیاه قاق ها (Smuts (:
بیش از دو قرن است که سیاه قاق ها شناخته شده اند ولی به دلیل تولید ارقام مقاوم ، مبارزات زراعتی و کمیاوی در 50 سال اخیر در اغلب کشورها از خسارات آنها کاسته شده است. عاملین این بیماری ها عبارت از: Tillebia laevis ( syn.t .foetidae ) ، Tilletia intermedia ، Tilletia tritici ( عامل سیاه قاق پنهان ) Tilletia cotroversa عامل سیاه قاق پا کوتاه پنهان Tilletia indeca ( Neo vossia indica ) عامل بانت پنهان ( Urocystis agrupuris ) عامل سیاه قاق برگی و Ustilago tritici عامل سیاهک آشکار گندم می باشند. اغلب گونه های عامل سیاه قاقها دارای نژاد های بیماریزای مختلف و مستعد هستند که طی مراحل تولید مثل جنسی و خصوصیات میزبان به وجود می آیند. قارچ های عامل سیاهک به طور بین الحجروی و درون حجروی بدون مکیدن در بافت میزبان نفوذ کرده ، و اغلب در هر گیاه یک عمل وجود دارد. (1 )

الف: سیاه قاق پنهان گندم ( Covered smut ) :
این بیماری که انتشار جهانی دارد در قرن (18 م ) شناخته شده است و عامل آن در سال (1807) معلوم گردید. به دلیل اهمیت اقتصادی سیاه قاق پنهان گندم بررسی های وسیعی روی آن صورت گرفت.
سیاه قاق معمولی پنهان گندم در اثر دو گونه قارچ Tilletia leaves و Tilletia tritici حادث شده که شناسایی آنها روی شکل اسپور و تا حدی از روی انتشار جغرافیای آن انجام می شود.
سیاه قاق پنهان گندم باعث کاهش محصول و کیفیت دانه ها گردیده ودانه های آلوده به اسپوربوی ماهی گندیده می دهد و دارای رنگ سیاه است ، از ارزش آنها کاسته شده و بازار پسندی خود را از دست میدهد. ( 1 )

علائم بیماری:
بوته های بیمار ممکن است تا حدی کوتاه مانده و خوشه تولید نگردد، آلودگی قابل تشخیص نیست.
خوشه های مصاب به سیاه قاق باریک و رنگ آنها به مدت طولانی تری نسبت به خوشه های سالم سبز باقی می ماند. گلوم های بعضی ا ز خوشه ها یا تمامی آنها باز شده و دانه کروی حاوی اسپور به خصوص در ارقام بدون ریسک دیده میشود. رنگ بوته آلوده سبز مایل به آبی تا سبز خاکستری است. روی برگ ها لکه های کوچک کلروتیک به وجود می آید. در گلهای آلوده مادگی بلندتر و تخمدان بلند و پهن تر و به رنگ سبز می باشد در حالیکه تخمدان سالم سفید رنگ است. گاهی پنجه زنی افزایش می یابد ، شکل دانه های آلوده تقریباً شبیه دانه سالم بوده، به رنگ قهوه ای خاکستری کثیف است. در مزارع بسیار آلوده هر دانه می تواند 3-4 ملیون اسپور تولید نمایند.(1)



عامل بیماری :
دو گونه قارچ خیلی شبیه Tilletisa tritici و Tilletia laevis ( syn tilletia foetida) عامل بیماری سیاه قاق پنهان گندم است. و همچنین گونه T. tritici متداولتر نسبت به گونه T. foetidae می باشد. دوران زندگی این دو گونه شبیه به هم بوده و ممکن است در یک گیاه آ لوده هر دو وجود داشته باشد. مایسلیم شفاف وسلول های دو هسته یی قارچ پس از کامل شدن قطعه قطعه شده و به تیلوسپور های کروی تیره رنگ با دیوار ضخیم تبدیل می گردد که قطر آنها 15-23 میکرومتر است. سطح تیلوسپورهای T.laevis صاف بوده در حالیکه در گونه T.tritici سطح سپورها درشت می باشد. سپور ها حاوی ( ترای میتایل آمین) بوده که بوی ماهی فاسد را متصاعد می سازد. سپورها به چشم غیر مسلح قابل دید نیست. گونه T. tritici قطر سپورها ارتفاع شبکه و قطر شبکه ها 15-23 ، 1.5-2 و بیش از 2 میکرومتر می باشد.
درجه حرارت مناسب برای جوانه زدن تیلوسپور ها در گونه T. laevis تا 2+_14 می باشد. که بعد از 4 روز شروع و بعد از یک هفته 90% جوانه میزند. اما در T. tritici در 2+_14 از هفت روز شروع می شوند. ( 1 )

دوران زندگی :
پایداری قارچهای عامل سیاه قاق پنهان به وسیله تیلوسپورهای است که روی بذر و در خاک باقی مانده اند. تیلوسپور های خاکزی باعث اپیدیمی گندم های زمستانه در نواحی که تابستان خشک دارند می شوند. سپورها در سطح خاک و بذر در اثر رطوبت جوانه میزنند و در درجه حرارت پایین 5-150c برای جوانه زدن سپور ها تولید هیف آلوده کننده مناسب است و گیاهچه های حاصل از بذر را قبل از سر بر آوردن از خاک آلوده می سازند. هم زمان با رشد گیاهان میزبان قارچ عامل بیماری نیز به رشد طولی خود ادامه داده و در انساج مریستمی به ویژه در گل مؤلد سنبله مستقر می شود. مایسلیم قارچ در تخمدان ارقام حساس گندم باقی مانده توسعه می یابد. و جایگزین تمامی انساج پریکارپ دانه می شود. موقع برداشت ، دانه های آلوده کننده ترکیده سپور ها آزاد می شود خاک و بذر را آلوده می سازد. گونه T. foetidae بیشتر از طریق بذر و در گونه های دیگر آلودگی بیشتر از طریق خاک پایدارو انتشار می یابد.

کنترل:
استفاده از قارچ کشها در کنترول سیاه قاق پنهان مؤثر بوده قارچکش های آلی جیوه یی در کاهش آلودگی به وسیله بذر مؤثر بوده ولی تأثیر روی سپورهای خاکزی ندارند. ترکیبات کمیاوی مانند هگزاکلوروبنزین ، پنتا کلورونیترو بنزین و کاربوکسین که علیه سپور بذر زا وخاکزی مؤثر اند.
همچنین ویتا واکس Vetawax ، مانکوزبMancozib ، مانبManab ، کاربندازیم Charbindazium ، بینومیلBinomil را نام گرفت. (1)

ب: سیاه قاق پا کوتاه گندم ( Dwarf Bunt ) :
عامل سیاه قاق بیماری پا کوتاه در سال (1935م) عنوان شد. ابتدا شکلی از Tilletia tritici و سپس Tilletia cotroversa Kuhn دانستند. این گونه قارچ علاوه بر گندم ، جودر ، جو های تیر ماهی و گندمیان وحشی را آلوده می کند. میزبان های طبیعی آن فقط گندم و چاودار است.
سیاه قاق پا کوتاه از آرژانتین ، اروپا ، آسیایی مرکزی ، کانادا و ایالات متحده گزارش شده است. به نظر می رسد که این بیماری به مناطقی که گندم های زمستانه به مدت طولانی پوشیده از برف اند محدود میشود. آلودگی گندم های بهاره مشاهده نشده است. (1.2 )
علائم:
سیاه قاق پا کوتاه شبیه سیاقاق معمولی پنهان می باشد مگر آنکه اندازه بوته های آلوده به قارچ T.controversa به ½ تا ¼ طول بته های عادی برسد و تعداد پنجه های آن افزایش یابد. سنبله چنین بوته های وسیعتر بوده گلوم های آن بازتر از سنبله های سالم و آلوده به سیاقاق معمولی بوده و دانه های آلوده کمی گردتر است و توده سپور مختصری به هم چسپیده و کمتر به حالت پودری می باشد. (1.2)

عامل بیماری:
شکل تیلوسپور های T. controversa مشابه سپورهای T. tritici و T. leavis می باشد. دیواره های آن درشت ولی شبکه های آن وسیعتر و عمیقتر از T.tritici بوده و یک پوشش جلاتینی اطراف آن را فرا گرفته است. تیلوسپور های T.controversa در زیر میکروسکوپ فلورشانس نور مهتابی ساطع کرده و روشنتر ( قهوه ای زردرنگ) از رنگ سپور های عامل سیاهک معمولی به نظر میرسد. ووقتی که خشک میشوند کمتر از سپورهای T.tritici و T.laevis چروکیده میگردند. ابعاد قطر سپور ، قطر شبکه ، ارتفاع شبکه 17-24 ، 1.5-3 . 3-5 میکرومتر است.
روش های برولوژیکی ( آنتی بادی های مونو کلونال ) برای تشخیص سریع ، اختصاصی و قطعی تیلوسپور های عامل سیاقاقها توصیه شده است. (1.2)

دوران بیماری :
تیلوسپور های خاکزی مهم ترین منبع آلودگی اولیه به شمار می روند و حتی متجاوز از ده سال در خاک باقی میماند. درجه حرارت مناسب برای جوانه زدن آنها کمتر (3-8 درجه سانتيگراد) و دوره انکوبیشن یا رشد و جوانه زدن آنها طولانی تر ( 3-10 هفته) از سپور های سیاهک معمولی است.
آلودگی نشا ها پس از سر بر آوردن از خاک و رشد گیاهچه از جوانه زدن تیلوسپور های در زیر برف در سطح خاک اتفاق می افتد و بوته های 2-3 برگی حساس اند.

مبارزه:
این بیماری با کاربرد قارچ کشهای چون پلی کلروبنزین و پنتا کلرونيتروبنزین ( PCNB ) در سطح خاک پس از بذر کاری کنترل گردد. زیرا قارچ T.controersa بوته ها را پس از سر بر آوردن از خاک ممکن است آلوده سازد. قارج کشهای سیستمیک مانند Thiabendazole چنانچه جوانه زدن بذر به تأخیر افتد مؤثر است.

ج: سیاهک بانت کارنال ( Karnal Bunt ) :
سیاقاق بخشی یا سیاقاق جزئی ( Partial Bunt ) ابتدا از کارنال ، پنجاب هند در سال (1931م) گزارش شد. عامل این بیماری Tilletia indica است که در شمال غربی هند و نواحی همجوار پراکنده است .این بیماری گندم معمولی ، گندم (durum) تریتیکا ل و گونه های مربوط را آلوده می کند و کیفیت بذر را به طور قابل توجهی تقلیل میدهد. ولی در کاهش محصول تأثیر کمی دارند. (1.2)


علائم:
دانه های گندم به طور تصادفی مورد حمله قرار می گیرند و به طور ناقص به وسیله جوش های سیاه قاق آلوده می شوند. معمولاً فقط چند دانه در هر خوشه مبتلا می شود و خوشه های آلوده به طور کامل واضح نیست چون گلوم ها در اثر آلودگی مختصر بذوربه طور بارز تغیر نمیکنند. دانه های آلوده معمولاً فقط از قسمتی در انتهای جنین مبتلا می شوند. جوشهای بزرگتر امکان دارد در طول شیار بذر امتداد یا بند و گاهی تمام بذر را فرا گیرند. پریکارپ نازک اطراف جوشهای تیلوسپور دار در موقع خرمنکوبی به سهولت می ترکد. تیلوسپور های قهوه ای متمایل به سیاه رنگ T. indica همان بوی نامطبوع ماهی فاسد شده سیاهک معمولی را دارد. (1.2)
عامل بیماری :
قارچ ( Tilletea indeca mirta ) تولید تیلوسپور درشت ، گرد و قهوه ای تیره رنگ به قطر 22-49 میکرومتر می کند. تیلوسپور ها دارای نقش مضرس بوده و غشاء نازکی اطراف آنها را فراگرفته است. اسپورها جوانه زده و در نوگ آن پرومایسلیم قوی و سپوریدی های هاپلوئید متعددی بیش از 100 عدد بوجود می آید. سپوریدی های اولیه با سایر قارچ های عامل سیاهک آمیزش نیافته ولی مستقیماً جوانه زده و تولید هیف یا سپوریدی های ثانویه یک هسته یی می کند که به شدت آزاد میگردند.

دوران بیماری:
تیلوسپور های T. indica در خاک و در روی بذر دوام می آورد ، تیلوسپور های خاکزی منبع عمده آلوده کننده اولیه به شمار میرود. این سپورها در اثررطوبت در سطح خاک جوانه زده و تولید سپوریدی های اولیه و ثانویه مینماید که در اثر باد پراکنده شده و مستقیماً گلوم ها و دیواره تخمدان وسنبله ها را مبتلا می سازد. وجود رطوبت و هوای خنک سبب آلودگی قسمت از بذور و گاهی تمامی آن شده و توده ای از تیلوسپور های تیره رنگ در آن تشکیل میشود. در موقع خرمنکوبی پریکارپ دانه ها آلوده به سهولت آزاد شده و بالاخره در خاک وبذر آغشته می شود.

کنترل:
ضد عفونی بذر با قارچ کشها ، مانع جوانه زدن تیلوسپور های بذرزا می شود و کاربرد بعضی از آنها در موقع خوشه دادن مانع آلودگی می گردد.

د: سیاقاق آشکار گندم ( loose smut ) :
این بیماری به سهولت در مزرعه شناخته شده قرنها ست از آن آگاهی دارند. عامل بیماری قارچ Ustilago tritici است که همراه با تشکیل بذر توسع یافته و در جنین بذر دوام می آورد. بوته حاصل از چنین بذوری ایجاد سنبله های سیاه رنگ مشخص مینمایند.
سیاه قاق آشکار در سرتاسر جهان وجود داشته و بسته به شدت آلودگی محصول را تشکیل میدهد.
کاهش محصول معمولاً کمتر از 1% می باشد ولی در بعضی مزارع 27% افزایش می یابد.
وبالای کیفیت غذایی یا نان تأثیر ندارد. (1)



علائم:
سیاقاق آشکار گندم به محض ظهور خوشه قابل رؤیت است. خوشه های آلوده سیاه رنگ بوده و در بین خوشه های سالم و سبز به وضوح دیده می شود. خوشه چه های خوشه های آلوده تبدیل به توده زیتونی سیاه رنگ تیلوسپورهای خشک میگردند. همزمان با تشکیل خوشه تیلوسپور ها به وسیله باد و ترشح قطرات باران پراکنده می شوند و پس از محور سخت سنبله باقی می ماند. قبل از خوشه دهی ، امکان دارد بوته های آلوده برگهای سبز تیره رنگ ایستاده ایجاد کرده و گاهی خطوط زردرنگ روی آنها به وجود می آید.

عامل بیماری:
قارچ ( Ustilago tritici ) Postr تولید هیف شفاف ایکاریوتیک در میزبان و محیط کشت می کند. در مرحله کامل شدن ، هیف ها ضخیم و قطعه قطعه شده وتبدیل به تیلوسپورهای ( کلمیدوسپور) گرد، قهوه ای خاردار به قطر 5-9 میکرومتر میگردند. پس از جوانه زدن سپورها ی دپلوئید تولید ( پرومایسلیم ) چهار سلولی تک هسته یی مینماید ولی ( سپوریدی ) روی آنها به وجود نمی آید. هیف های سازگار حاصل از سلولهای پرومایسلیم با هم تلقیح شده تولید هیف ایکاریوتیک آلوده کننده مینمایند. (1)

چرخه بیماری:
Ustilago tritici به صورت مایسلیم داخل بذر گندم بقاء خود را حفظ می کند. وقتی که بذور آلوده جوانه زد قارچ عامل بیماری فعال شده و به سمت نوک ساقه رشد و پیشروی می کند و در سرتاسر گره های ساقه و بافت بذر زا انتشار می یابد. و معمولاً کلیه انساج خوشه به جز محور سنبله به صورت درون حجروی مورد حمله قرار میگیرد و از جوش پوشیده می شود. مایسلیم قارچ قطعه قطعه شده و تبدیل به تیلوسپور های قهوه ای تیره رنگ و خشک می شوند. (1)
که پس از خوشه دهی به وسیله باد و باران پراکنده می گردند. گلهای باز روی بوته های همجوار مورد حمله تیلوسپور های جوانه زده از طریق نفوذ در دیواره تخمدان یا کلاله آن قرار میگیرد وبدین ترتیب قارچ داخل بذر در حال تشکیل منتشر می شود و بذر به صورت طبیعی بوده و به طور کامل جوانه میزند. آلودگی فقط در موقع گل دهی انجام شده ورطوبت هوا و درجه حرارت نسبتا سرد ( 16-22 درجه سانتیگراد ) مناسب است حدود یک هفته پس از گل دهی تخمدان مقاوم به آلودگی می شود. (1)

مبارزه:
قارچ U.tritici در اثر ضد عفونی سطحی بذور به وسیله قارچ کشها غیر فعال میشود آب داغ و گرم کردن بذوربیماری را می توان کنترل کرد. اخیراً قارچکش های سیستمیک مانند کاربوکسین باعث از بین رفتن قارچ در جنین بذر میگردد. و همچنین قارچ کشهای مانند سرتوپین ام ، تیوفامین و کاربندازیم و دیتاواکس نیز مؤثر است. (1)


ز: سیاقاق برگی گندم ( Flag smut ) :
اولین گزارش این بیماری از استرالیا در سال (1868م) تهیه شده و در ایالات متحده امریکا این بیماری در سال (1918م) مشاهده شده است این بیماری روی انواع گندم های کاشت تیرماهی و گندم های سفید به وجود می آید. در نواحی استرالیا و غرب ایالات متحده محصول گندم های تیر ماهی را از (1-50%) خسارت وارد میکند.عامل بیماری قارچ ( Urocustis agropyri ) است که نژادهای مختلف آن میزبان های خاصی دارد. (1)


علائم:
سیاه قاق برگی روی برگ تنها در بهاره و تابستان ظاهر می شوند. اززمان به ساقه رفتن تا خوشه دهی خطوط کشیده و خاکستری سیاه رنگ روی پهنگ برگ ها و غلاف به وجود می آید. خطوط ایجاد شده به صورت جوشهای زیر اپیدرمی طولی است که بین رگبرگها تشکیل می شوند. به تدریج جوش ها طویل شده اپیدرم آنها شکافته و توده از سپورهای خاکستری سیاه رنگی آزاد میگردند. در اثر پیشروی بیماری برگها ضعیف شده و اغلب از طول پاره و تقسیم می شوند.
تشکیل جوش ها از بافتهای داخلی حلقه یا گره ( Whorl ) آغاز شده و به طور میکانیکی بیرون آمدن برگها و خوشه ها را تغیر میدهد. لبه های برگها اغلب پیچیده و ممکن است خوشه دهی انجام نشود. بوته های آلوده معمولاً کوتاه و پنجه زنی آنها فراوان است. ممکن است علائم در تمام پنجه های مصاب مشاهده شود. (1)

عامل بیماری:
عامل بیماری قارچ Urocustis agropyri ( Preuss ) schroet که تولید جوشهای خطی سیاه و شکوفا روی برگهای میزبان میکند. داخل جوشها ، نوک هیف زایشی منشعب شده ، درهم رفته تبدیل به سپورهای تقریباً کروی چند سلولی میشوند. سپورها به قطر 15-80 میکرومتر بوده و 1 تا 4 تیلوسپور یک پوشش سلولی عقیم مسطح ، شفاف و کوچک دارند. تیلوسپور های سرخ ، قهوه ای رنگ صاف و کروی بوده و به قطر 10-20 میکرو متر اند. آنها جوانه زده تولید پرومایسلیم میکنند. که در انتهای آن 3-4 سپوریدی کشیده و شفاف به وجود می آید. جوانه زنی خیلی متغیر بوده ولی درجه حرارت بین 18-24 درجه سانتیگراد برای آنها مناسب است. در حرارت کمتر از 50c و بیشتر از 300c جوانه زنی صورت نمیگیرد. (1)

دوران بیماری:
سپورهای آزاد شده از برگها و سایر قسمت های پاره شده ، گیاه ، خاک و بذر را آغشته می نماید. تیلوسپور های موجود در خاک و روی بذر قادر اند برای سه سال قبل از آنکه جوانه بزنند و تولید سپوریدی کنند زنده باقی بمانند. سپوریدی های حاصله گیاهچه یا کولئوپتیل گندم را آلوده میکند. آلودگی قبل ازسبز شدن نشاء صورت گرفته و درجه حرارت بین (10-200c ) خاک برای آن مناسب می باشد. درجه حرارت نزدیک به 5 و 28 درجه سانتیگراد عامل محدود کننده آنست . U.agropyri زمستان را به صورت مایسلیم در گیاهچه ها می گذارند. سپس به طورسیستمی در قسمت های بالایی بوته های میزبان د ربهار پیشروی نموده و سپورزا یی می کند. (1)


مبارزه:
ضد عفونی بذر با ترکیبات کمیاوی برای کنترل سیاقاق برگی مؤثر است. ضد عفونی بذر با قارچکشهای سیستمیک مانند کاربوکسین ، آلودگی های از اینوکولم ها ی خاکزی و بذر زاد میکاهد. (1)

سرخی ها ( Rusts ) :
سه نوع بیماری سرخی به نام های سرخی ساقه ، سرخی برگ و سرخی مخطط روی گندم به وقوع می پیوندد. لکه ها و جو شها ی که خشک و پودری است به رنگ های زرد و سرخ و سیاه بوده و اندازه آنها روی ارقام مختلف ، دردرجات حرارتی ، رطوبتی و نژادی متفاوت می باشد. تمام اندام های هوای نبات علائم بیماری را نشان داده و در بهار و تابستان مشخص تر است و امکان دارد گیاه نشانه های بیش از یک سرخی را نشان میدهد.
تاریخچه بروز سرخی ها که همزمان با کشت گندم گزارش شده از نظر تاریخی از اهمیت زیادی بر خوردار می باشد. خسارت های فراوانی را این بیماری در همه کشور ها سبب شده است مثلاً در امریکای شمالی محصول سالیانه را به میزان یک ملیون تن کاهش داده است. اپیدمی سرخی ها قبل از گل یا در موقع گل اتفاق می افتد و آلودگی خوشه خسارات فراوانی به بار می آورد. خسارات سرخی ها علاوه بر کاهش محصول ارزش علوفه را نیز کاهش میدهد. و نبات را نسبت به شرایط نا مساعد زمستان و ابتلا به سایر بیماری ها آسیب پذیر میسازد. و گاهی سرخی برای حیوانات هم می تواند سمی (زهری) باشد. (1)

عوامل بیماریزا:
بیماری ها ی سرخی در اثر Puccinia graminis F.S.P. tritici عامل سرخی ساقه P.recondita F.S.P tritici عامل سرخی برگ ، P.striiformis عامل سرخی مخطط است. هر کدام از عوامل مشتمل بر نژاد ها ی فزیولوژیکی متعددی می باشند که بر اساس بیماریزای که روی میزبانهای مختلف دارند و تأثیر متقابل ژنی هر نژاد و میزبان شناسایی می شوند. بسیاری از نژادهای سرخی ها که در گذشته متداول بوده اند امروزه به دلیل ارقام مقاوم از اهمیتی برخوردار نیستند. اما نژادهای جدید در اثر موتاسیون ( تناسخ) وتولید مثل جنسی به وجود آمده و در اثر قدرت بیماریزایی روی محصول زیان آوراند. (1)

دوران بیماری:
اغلب قارچها عامل سرخی گندم دیده می شوند که پرازیت اجباری می باشند، هر چند بعضی از نژادهای روی محیط کشت آگاردار رشد رویشی مختصری دارند وبرخی دور از میزبان قادر اند سپورزایی نموده و دوره زندگی خود را کامل سازند.
سرخی های گندم دوران زندگی متعدد دارند بعضی از آنها دارای میزبان واسطه می باشند و اغلب 5 مرحله سپورزایی دارند. یوریدیوسپور به تعداد زیادی در بهار و تابستان تولید میشود. و در اپیدمی بیماری از اهمیت زیادی برخورداراست. این سپور ها به وسیله باد روی گیاهان دیگر منتقل شده و سبب آلودگی و تولید سریع یوریدیو سپورهای جدید به فاصله (5-7) روز می شوند. یوریدیو سپورها یک سلولی ، دیواره خاردار و دو هسته یی هستند، آنها نیاز غذایی نداشته و در اثر مختصر آبی جوانه می زنند. (1)
یوریدیوسپورها و جوشها مجزا تشکیل شده و آنکه در جوش آنها تیلوسپور تشکیل می شود. تلیوسپور ها قهوه ای سیاه رنگ دو هسته یی ودو حجروی بوده. دیواره ضخیم و صاف دارند. این سپورها در جوش های ایجاد شده زمستان را سپری می کنند و جوانه زدن آنها در بهار شامل آمیزش هسته ها ، تقسیم ( به طریقه میوزس ) و تولید یک پرومایسلیم (Basidium ) با 4 سپوریدی (Basidiospore ) هاپلوئید است. باسیدیوسپورها قادر به آلوده کردن گندم نبوده ولی به وسیله باد پراکنده شده روی میزبانهای واسطه مستقر می شوند.
در اثر آلودگی میزبان جوشهای زرد نارنجي رنگی به نام پیکنیا (Pycnia ) در سطح روی برگها تولید میشون. در پیکنیاها سپورهای شفاف و یک هسته یی به نام پیکنیا سپور(Pycniospores ) و همچنین هیف های گیرنده ایجاد میشود. پیکنیو سپورها به وسیله بادو حشرات روی هیف های گیرنده منتقل می شوند. با آمیزش با هیف ها جنس مخالف در اثر تصادم ، تولید هیف های دو هسته یی می نمایند که پس از رشد در سطح زيري برگ اندام گیلاس (پیاله) شکل به نام (Aecial) ایجادمیکند. سپورهای داخل ایشیال را ایشیاسپور (aeciaspores) گویند که زرد رنگ ، خشک و دوهسته یی است. این سپور ها پس از آزاد شدن به وسیله باد روی گندم می افتد. سپورها از طریق روزنه ها در میزبان نفوذ کرده و با ایجاد آلودگی یوریدوسپور به وجود می آورند.

مبارزه:
قارچکشهای دای کلون ،زینب ویا مخلوط سلفاید نیکل با زینب و یا مانب و قارچکشهای سیستمیک مانند سابیتان یا پلنت واکس ، تابلیت ( پروپیکونازول) به صورت سمپاشی ، در صورتی که ازنظر اقتصادی صرف نمایند علیه سرخی ها مؤثر است. (1)

الف: سرخی ساقه گندم ( Stem Rusts ) :
سرخی ساقه از جمله قدیمیترین امراض شناخته شده ای گندم بوده جو ، جودر ، یولاف ، و یکتعداد دیگر ورایتی های وحشی را و زراعتی را نیز مورد حمله قرارمیدهند.
این مرض بالای گندم دارای اهمیت اقتصادی بیشتر با سایر غلات است. سرخی ساقع گندم در تمام نقاط جهان که گندم کشت می شود یافت شده و در افغانستان به شکل خفیفه آن گزارش شده است.

علائم بیماری:
مرحله سرخی ( Uredia ) در تمام مراحل نموئی گندم و سایر میزبان های دیگر این پتوژن ظاهر می گردد. یوریدیا معمولاً بعد از پاره شدن اپیدرمس گیاه میزبان به قسم زخم های نسبتاً طویل سطحی که حاوی سپورهای نصواری سرخ رنگ می باشد ظاهر میگردد. در اثر فشار میخانیکی زخم های کوچکی به وجود آمده و هر کدام آن به نام سورس ( Sorus ) یادمیگردد. جسامت ، شکل وتعداد این سورس ها نظر به شرایط اقلیمی و مقاومت ارثی انواع گندم ازهمدیگرفرق مینماید. رنگ سورس ها نظربه مقاومت میزبان متفاوت می باشد. در انواع حساس ، رنگ آنها سرخ تا نصواری بلوطی بوده و در انواع مقاوم لکه های کوچک سفید مایل به زرد گاهی انکشاف می نمایند. این علایم بالای برگ ، غلاف برگ و ساقه ظاهر گردیده و در صورتیکه شدت آن بیشتر باشد بالای خوشه نیز به نظر میرسد. در آخر فصل نمو هنگامیکه نبات به پختگی تقرب مینماید. و در داغک های قبلی سپورها ی نصواری تیره تا سیاه رنگ موسوم به Teliospores )) به وجود می آید. موجودیت این سپورها مخصوصاً بالای ساقه ، شکل خالک های طویل سیاه رنگ را به خود اختیار مینماید.
معمولترین میزبان متناوب قارچ عامل سرخی ساقه گندم بوته زرشک ( Berberies Vulgaries) است. معمولاً دونوع مرحله سپور ، پیکنیا ( Pycnia ) و ایشیا ( Aecia ) بالای بته زرشک تولید شده و انکشاف مینماید. در سطح فوقانی برگهای بوته مذکور لکه های زرد نارنجی کمی دندانه دار ، که مایع چسبناک از آن ترشح میشود ، تشکیل میگردد. این داغکها است که در آن پیکنیا موقعیت داشته و پیکنیو سپور ها در آن تولید میگردد. در سطح تحتانی برگ ها ، دنباله های برگ و اعضای گل آوری ایشیا به قسم یک گروپ پیاله مانند ( دارای قطر نیم سانتیمتر) بوجود آمده رنگ انساج میزبان به زردی گراییده و معمولاً به صورت غیر طبیعی بزرگ می گردند. ایشیا دارای رنگ زرد نارنجی بوده و بالای برگ ها به وضوح دیده می شود. (1)


عامل و دوران مرض:
عامل مرض قارچ ( Puccnia garminis tritici pers ) می باشد.
قارچ ( Puccnia garminis tritici ) دوران حیات خود را طی پنج مرحله سپوری بالای دو میزبان ( نبات گندم و بوته زرشک ) تکمیل مینمایند. مراحل سپوری آن عبارت اند از:
مرحله 1- پیکنیا Pycnia
مرحله 2- ایشیا Aecia
مرحله 3- یوریدیا Uredia
مرحله 4- تلیا Telia
مرحله 5- باسیدیا Basidea
پکنیم شکل فلس مانند داشته و در لکه های نارنجی انساج سطح فوقانی بته زرشک ملفوف میباشد. این ساختمان های بار دهی دارای ریشه ها و سپورهای به هم پیوست و به نام پیکنیوسپور یا (Spermartia) یاد میشود.
ساختمان متذکره به کمک میکروسکوپ قابل دید می باشد. ایشیا دارای رنگ زرد نارنجی بوده تعداد کثیری سپورهای دو هستوی ( Aediospores ) به شکل زنجیری در داخل آن تولید میگردد. ان سپورها اشکال کروی ، مستطیل و یا زاویه ای داشته و جسامت آنها به ( 15-19*16-23 میکرون ) میرسد. به وسیله با د انتقال می یابد. و این سپور ها بالای گندم جوانه زده و از طریق ستوماتا داخل انساج نبات مذکور گردیده و به مرحله یوریدیم و یوریدوسپورها انکشاف مینمایند.
یوریدیا شکل مستطیلی یا دایروی داشته ، رنگ آنها سرخ تا نصواری بلوطی بوده و نمای زخم های طویل را به خود میگیرد دربین آنها یوریدوسپورهای طویل وبیضوی شکل که دارای رنگ نصواری طلایی بوده تولید میگردد. که اطراف آنرا خارک ها احاطه کرده است. یوریدوسپورها دارای دو هسته بوده و تحت شرایط مساعد محیطی ( حرارت 18-22 درجه سانتیگراد ) و رطوبت نسبتی بلند درهر ده الی پانزده روز یکبار نسل جدید را تولید می نمایند. این مرحله سپوری که مواد تلقیحی ثانوی را تشکیل میدهد ، توسط باد به فاصله های زیاد انتقال می یابد.
هنگام پختگی نبات (تلیا) در یوریدیای کهن و یا در سورس های جدید تشکیل میگردد. دارای رنگ نصواری تیره تا سیاه بوده و شکل آن مستطیلی است. اما پودری نیستند، سپور های که در داخل آنها تشکیل میگردد (تیلوسپور ها ) برهنه می باشد. تیلوسپورها ببیضوی ویا مستطیلی دندانه دار (16-23 * 35-58 میکرون ) دوحجروی ، کمی منقبض در قسمت جدار های عرضی ، دارای دیوار ضخیم حجروی و هموار و رنگ نصواری تیره یا بلوطی می باشد. در تیلوسپور های پخته ، مرحله واقعی دیپلوئید هنگام جفت شدن هسته های مثبت و منفی بوجود آمده. سپورهای متذکره بالای دمچه های دیر پا تولیدگردیده و مایسلیم ابتدائی چهار حجروی ( باسیدیم ) را به وجود می آورد. (3)


شکل اپیدیمیک مرض هنگامی شیوع می یابد که :
a) انواع غیرمقاوم گندم به پیمانه وسیع دریک ساحه مشخص بذر گردد.
b) موجودیت نژادهای فزیولوژیک قارچ که قدرت تولید مرض را بالای انواع گندم های موجوده در همان ساحه داشته باشد.
c) اقلیم مطلوب که سبب مقدار تولید زیاد یوریدوسپورها گردد.
d) موجودیت جریان باد که یوریدو سپورها را انتقال میدهد. (3)

مبارزه:
کدام تدابیری واحدی نمیتواند برای کنترل مرض سرخی ساقه گندم و سایر سرخی ها غلات مؤثر واقع گردند. ومیتواند تا اندازه به وسیله ازبین بردن بته زرشک درمزرعه و یا در جاهای دیگر مؤثر واقع شده می تواند. اگر قارچکشها اقتصادی تمام شد میتوانیم از قارچکشهای استفاده نمائیم. (3)

ب: سرخی برگ ( Leaf Rusts ) :
سرخی برگ به طور احتمالی وسیع الانتشار ترین بیماریهای گندم است. اگر رسیدن گندم دیر هنگام باشد مانند نواحی کاشت گندم بهاره توسعه بیماری بیشتر می باشد. (1)

عامل بیماری:
قارچ عامل بیماری Puccinia rocondita Rob . ex Desm.f.sp tritici است که پرازیت ضعیف روی ارقام از جو و برخی گونه های Agropyron spp. ،Aegilops می باشد. این آلودگی ها مانند آلودگی میزبانهای واسطه اهمیت زیادی ندارند. پیکنیم ها و اسیدیم ها قادر اند و ابتدا در اروپا روی گونه های ( meadow rue ) ، Thalictrum spp ، از تیره Ranuneulaceae ایجاد شده اند. اسیدیم ها روی گونه های Clematis ، Isopyrum ، Anchuse ، Anemonella نیز گذارش گردیده است. (1)

علائم مرض:
یوریدیای P.recondita F.sp .tritici بیش از 1.5 ملیمتر قطر دارند و روی سطح بالایی برگ گرد می آیند. این جوشها کروی تا بیضوی و نارنجی سرخ رنگ وشگوفا اند ولی بدون بافت (انساج) اپیدرمی پاره شده مشخص در حاشیه آنهاست که در سرخی ساقه دیده میشود. یوریدوسپور به قطر 15-30 میکرومتر تقریباً کروی و سرخ قهوه ای رنگ می باشد. و 3-8 سوراخ تندش داشته که در دیواره آن پراکنده شده اند و دیواره آنها خاردار است.
حرارت مناسب برای آلودگی در حد یوریدوسپورهای قارچ P.striformis ، P.graminis می باشد. ( 1 )

مبارزه:
استفاده از قارچکشهای مناسب مؤثر بوده اما متأسفانه اقتصادی نیست.


ج: سرخی مخطط ( stripe Rust ) :
سرخی مخطط گندم ، نباتات دیگر چون جو ، جودر وبیشتر از 18 چنس نیزه برگ ها را مورد حمله قرار میدهد. سرخی مخطط در اکثر قسمت ها ی جهان که دارای اقلیم نسبتاً سرد و مرطوب بوده ویا در مناطق که هنگام زمستان قسمت فوقانی نبات تحت پوشش برف محافظت می گردد دیده شده است. در افغانستان سرخی مخطط به شکل خفیفه آن هر سال ظاهر میگردد. (3)

علائم بیماری :
علائم سرخی مخطط معمولاً قبل از سرخی ساقه وسرخی برگ به مشاهده می رسد ، چنانچه ازنام این سرخی بر می آید ، پاستیول های مولده آن به شکل نوارهای طویل باریک پهلوی هم ظاهر میگردد. طول این خطوط مساوی نبوده عمدتاً بالای تیغه برگ، غلاف برگ و خوشه ها به مشاهده میرسد ، رنگ خطوط مذکور معمولاً زرد بوده و برخی سرخی زرد هم می گویند. دانه ها نباتات مصاب ، رطوبت خود را در اثر تبخیر از دست داده ، کوچک و مقدار پروتین آنها کم در صورت شدت مرض 60% حاصل را تقلیل می کند. (3)

عامل ودوران بیماری:
عامل بیماری Puccinia striiformis west سپورهای تابستانی (یوریدوسپورها) در اوایل بهار قبل از ظهور انواع دیگر سرخی های گندم ظاهر میگردد. قطر آنها ( 20-30 میکرون ) بوده ، دارای رنگ زرد نارنجی و شکل کروی می باشد. این سپورها دارای دیوار ضخیم خارک داربوده و در سرتاسر آنها از ( 6-12 ) منفذ ها ریشه های مصاب کننده به شکل پراکنده وجود دارد.
بیماری سرخی خطط از میزبان های مصاب یک منطقه به شکل یوریدوسپور به نبات گندم انتقال می یابد. مصابیت گندم در طول فصول خزان وزمستان ( درمناطق زمستان معتدل ) صورت گرفته ، زیرا مایسلیم قارچ مذکور تا منفی پنج درجه سانتیگراد زنده مانده می تواند.
یوریدوسپورها در حرارت بالا تر از 150c قدرت جوانه زدن ونمو را به سرعت می بازند. بهترین حرارت برای جوانه زدن و نموی انها بین 5-150c بوده و اما حرارت پائین ( 5-18 درجه سانتیگراد ) و باران های وقفه ای ، و یا شبنم های سنگین توأم با روزهای آفتابی ، شرایط فوق العاده مساعد برای انکشاف بیماری می باشد.
در اخیر فصل نموی گندم پاستول های تلیا در سطح خارجی اپیدرمس به وفرت به مشاهده میرسد. این پاستول ها رنگ نصواری تاریک داشته و اکثراً خطوط تیره ای طویل را تشکیل میدهد. گر چه تیلوسپور های این سرخی به مشاهده مشابه تیلوسپور های سرخی برگ می باشد. اما جهت استراحت به درجه حرارت پائین ضرورت دارند.
انتشار و زندگی قارچ در ماه های گرم و خشک تابستانی بطی گردیده ، اما در فصل خزان در غلات و نیزه برگها دوباره به سرعت نمو و انکشاف می یابد. این قارچ زمستان را به قسم مایسلیم در حال رکود در برگ نباتات میزبان سپری نموده و در اوایل بهار با مساعد شدن شرایط محیطی دوران حیات خود را دوباره شروع می نمایند. (3 )

مبارزه:
می توانیم از قارچکشهای فولیکور ( Tebuconazole ) یک لیتر بایلتون ( Triadimefon ) 500 گرام. ایمپکت ( Flufrisfole ) یک لیتر تلیت ( Propiconazole ) 500 ملی لیتر ، مانکوزب ( Mancozeb ) 2 کیلوگرام و آلتو ( Cyproconazole ) 500 ملی لیتر در هکتار بوده. و قارچکشهای دیگر اگر اقتصادی باشد از جمله قارچ کش ( Flutriafolet + Thiabendazole ) نیز مؤثر است. (1.2)

3. پوسیدگی طوقه و بلایت خوشه گندم:
(Crown root and head blight of wheat)
این بیماری در بسیاری ازکشورها از جمله کشورهای اروپایی ، شوروی سابق ، امریکا ، چین ، استرالیا ومناطق مختلف آسیا عمومیت دارند که خسارات زیاد را متحمل میشوند. خسارات این بیماری دریک ناحیه از استرالیا به ده ملیون دالر در سال تخمین شده است. ( فرانسیس و برجس 1997م ). در منابع فارسی این بیماری به نام های سفید شدن سنبله گندم ، پوکی دانه ( Scab ) و فوزاریوم گندم نام برده شده است. (5)

علائم:
علائم بیماری هم در قسمت طوقه و هم در ناحیه خوشه گیاه ظاهر میگردد. چنانچه گیاه در هنگام گلدهی در معرض تنش آبی قرارگیرد علائم بیماری در ناحیه ریشه و طوقه مشاهده خواهد شد. ممکن است علت این بیماری ، گیاهچه ها در مراحل اولیه رشد ازبین بروند و یا میزان انتقال آب و املاح کاهش یابد و موجب تضعیف شدن و یا عدم تشکیل دانه ها گردد. وطوقه وریشه آلوده نکروزه میشوند و بر حسب میزان آلودگی خسارت ایجاد شده متفاوت است.
دربیماری پوسیدگی طوقه آلودگی شدید باشد قارچ عامل بیماری ( مایسلیم و کندی ها ) در اطراف طوقه ( پایه ) نمایان گشته و محل آلوده به رنگ صورتی مشاهده میگردد. خوشه های آلوده زودرس شده و سفید میگردند. این نوع خوشه ها اکثراً پوک و بدون دانه می باشند و یا دارای دانه های کم وزن و چروکیده است.
در اثر حمله بیماری های بلایت خوشه ممکن است فقط یک یا چند خوشه چه گندم آلوده گردند درین صورت خوشه چه ها سفید مي شود و بقيه خوشه چه ها سالم است. این بیماری بصورت پراکنده دریک مزرعه می باشند. (5)

عامل بیماری:
گرچه تعدادی زیادی از گونه های فوزاریوم از جمله Fusarium graminarum . Fusarium nivale ، F.avenaceum ، F.acuminabum ، F. sambucinum ، F.culmorum . به عنوان عوامل بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه گندم و یا بلایت خوشه گندم معرفی شده اند. عمده ترین عامل بیماری آن F.graminearum است که در سراسر جهان پراکنده می باشد.
نتایچ تحقیقات وسیعی که برای شناسایی عامل بیماری انجام گرفته است ، بیانگر آن است که قارچ عامل بیماری دارای دو جمعیت متفاوت است. بدین سبب عامل بیماری را به دو گروپ مختلف که از نظر خاستگاه اکولوژیک وبعضی صفات فزیولوژیک تفاوت دارند تقسیم می نمایند. جمعیت متعلق به گروپ یک ( f.graminearum ) معمولاً خاکزی می باشد و به اندام های زیر زمینی و طوقه گندم حمله مینمایند. جمعیت مربوط به این گروه قادر به تولید فرم جنسی (Prithecium) در طبیعت ویا محیط کشت مصنوعی نمیباشد. در حالیکه گروپ دوم (F.graminearum) اکثراً هوازی است و در شرایط مرطوب بر روی خوشه های گندم فعالیت مینمایند. جمعیت این گروپ درطبیعت روی خوشه های آلوده و در محیط کشت (Carnation leafagar) فرم جنسی تولید می نمایند که متعلق به جنس آسکوماسیت ( Gibberellazeae ) می باشد. هر دو گروپ فوق قادر به تولید بیماری مرگ گیاهچه در گندم می باشند ولی جمعیت متعلق به گروپ یک در خاکهای خشک و در اثر آلوده شدن بذور در خاک آلوده بیماری را به وجود می آورد. یعنی بیماری بذرزاد Seed borne )) می باشد. (5)

دوران بیماری :
عامل بیماری یک قارچ خاکزی است و زمستان گذرانی آن عمدتاً به صورت مایسلیم و بروی بقایای گیاه آلوده در مزرعه می باشد. عامل بیماری می تواند روی بقایای علف های هرز گرامینه و جواری زمستان را سپری نمایند و همچنین بذور آلوده نیز می تواند ناقل بیماری از فصلی به فصل دیگر باشند. لذا مزرع گندم در اثر کشت بذور آلوده سالهای قبل آلوده میگردد. اگر آلودگی از طریق خاک آلوده صورت گیرد قارچ عامل بیماری معمولاً از ناحیه طوقه وارد گیاهچه در حال رشد میگردد. در این حالت توسعه پاتوژن در گیاه به نواحی طوقه محدود میگردد. قسمت کمی از ساقه وریشه را در برمیگیرد. عامل بیماری در انساج پارانشیم استقرار می یابد و تا آخر فصل ممکن است به دا(خل اندام های آوندی نفوذ نمایند). پس از برداشت گندم بصورت مایسلیم در بقایای گیاه آلوده در خاک باقی مانده ومنبع آلودگی برای سالهای بعد خواهد بود.
چناچه سپورهای قارچ عامل بیماری توسط باد به قسمت خوشه برسد، در صورت وجود رطوبت کافی و دمای گرم و مناسب ( 25-300c ) جوانه زده و در مدت کوتاهی قسمتهای مختلف خوشه را آلوده می نمایند. در هنگام گلدهی آلودگی فراوان وشدید خواهد بود. خصوصاً پاتوژن می تواند دانه های گرده و بساک را مورد تغذیه قراردهد. درین صورت درجه حرارت 25-300c علائم سفیدی خوشه حدوداً سه روز بعد بروز می نمایند.
عامل بیماری می تواند گیاه جو و یولاف را نیز آلوده نمایند و دوره زندگی خود را روی آنها سپری نمایند. (5)

مبارزه:
ضدعفونی بذر با قارچ کشهای نیتروتیازول وتیرام می تواند از پوسیدگی ریشه و طوقه برگ گیاهچه ها را تا حدودی جلوگیری نمایند. در بعضی کشورها در مراحل اولیه ظهور علائم سفیدی خوشه ها فارچکشها ( میتایل -2- بنزیمیدازول کاربامات ) سم پاشی میشود. و هم چنین قارچکش بنومیل ( Benlate ) تا حدودی کنترل مینماند. (5)

4- خاکسترک ( سفیدک سطحی گندم ) Powdery Mildew :
خاکسترگ روی گندم ، سایر غلات وبسیاری از گرامینه ها تولید علائمی میکند که قرنها است ، شناخته شده است. این سفیدک های سطحی به وسیله قارچهای پرازیت اجباری اختصاصی میزبان از نوع (گونه) ( Erysiphe graminis Dc.ex Merat ) حاصل میشود. همان طور که آشکار شده است این قارچها مدت طولانی همراه با میزبان گرامینه خود به سر برده اند نژاد های قارچی که به گندم حمله می کند اختصاص به آن دارد. و از Erysiphe graminis F.sp tritici که دیگر گونه آن است. در نواحی مرطوب و به طور نسبی کم آب جهان انتشار وسیع دارند.
قارچ ( E. graminis F.sp tritici ) ازمواد غذایی استفاده کرده ، قدرت فتوسنتز گیاه میزبان را کاهش میدهد ، تعرق و تنفس را افزایش میدهد. گیاهان بیمار ضعیف شده ، رشد ، خوشه دهی ، پرشده دانه در آنها دچار اختلال میگردد وبرگهای به شدت آلوده وحتی تمام بوته ها قبل از رسیدن می میرند. کاهش محصول بستگی به شدت آلودگی آن می باشد. در مجموع خسارت محصول بیش از 40% برآوردشده است.
چنانچه توسعه بیماری قبل یا هنگام گل دادن انجام شود زیاد تر است. (1)

علائم:
علائم خاکسترک گندم وسایر غلات به طور کامل مشابه است. قارچ E.graminis F.sp) tritici) امکان دارد کلیه اندام های هوایی گیاه را آلوده سازد ولی در سطح رويي برگ نسبت به سطح زیری آن متداولتر است. علائم بیماری ، پس از رشد گیاهچه ها در هر موقعی ظاهرمی شود. عامل بیماری به جزهستاریم ها که در سلول های اپیدرمی نفوذ میکند. به طور کامل سطحی است. (1)

عامل بیماری:
قارچ ( Erysiphe.graminis DC .f. sp tritici E Marshal ) هتروتالیک بوده و آمیزش (هیبریدیشن) بین نژاد های مشابه ژنتیکی اتفاق می افتد در اثر این عمل داخل کلستوتسیم ها ، سپورهای به فرم بیماریزای جدید ( نژادهای فزیولوژیک ) به روشهای گوناگون به وجود آمده که از نظر تأثیرات شان روی بعضی میزبان قابل تشخیص است. در سالهای اخیر قارچ Blumeria graminis ( DC .ex. Merat ) E o speer f .sp tritici عامل سفیدک سطحی ( خاکسترک ) گرامینه ها معرفی شده که به دلیل داشتن مایسلیم های ثانوی مو مانند ( Setose ) وهستوریم پنجه یی و میزبان فقط از تک لپه ها از آن متفاوت است. (1)

دوران بیماری:
E.graminis f.sp. tritici یا Blumeria graminis F.sp . tritici زمستان را به صورت کلستوتسیم در روی كاه می گذارند و در شرایط آب و هوای ملایم به فرم مایسلیم و کندی هم طی می کند آسکوسپورهای که به وسیله باد پراکنده می شوند. اینوکولم اولیه است. لوله تندش ( چرم تیوب ) هردو نوع سپور به طور مستقیم در سلولهای اپیدرم نفوذ می نمایند و هستوریم ها در سلول ها منتشر می شوند و در اثر رشد و سپورزایی آنها سطح میزبان را فرا میگیرند. کنیدی های ایجاد شده به وسیله باد انتشار میکند.
کنیدی ها از نظر اپیدمی بیماری مهم ترین عواملی هستند و آنها مدت فقط چند روز بقا می آورند ولی پراگندگی آنها بیش از کیلومترها است.
کنیدی ها در درجات حرارت وسیع ( 1-300c ) و بدون آب آزاد جوانه میزنند عده برای جوانه زدن فقط از آب داخلی حجرات استفاده میکنند. (1)
مبارزه:
در اروپا قارچکشهای سیستمیک مانند بیومیل و باویستین ( کاربندازیم ) اغلب مصرف میگردد و هم چنین ارقام مقاوم را نباید از یاد برد.

5- ارگوت ( ناخنگ ) :
بیماری ناخنگ ( Ergot ) غلات در قرن شانزدهم تشریح گردیده و بیش از دو صد سال می شود که مراحل انکشاف بیماری متذکره شناخته شده است. در گذشته های نزدیک در یکی از قریه جات فرانسه ارگاتییسم ( مریضی و مرگ ) به اثر مواد خوراکه ملوث به الکلاید های قارچ عامل ناخنک در انسان ها و حیوانات سبب ضایعات حیاتی گردیده.
این قارچ نظر به علایم واضح و مشخص ناخنگ غلات در مزارع و تغیر اشکال مارفولوجیک عامل نظربه شرایط محیطی استعمال آن در طبابت و علم سم شناسی ( Toxicology ) توجه خاصی را به خود جلب نموده است. گرچه میزبان اساسی این بیماری جودر است اما گندم ، جو ، یولاف و تعداد زیادی گرامینه های مزروعی و وحشی نیز مورد حمله قرار میگیرد خسارات زیادی به بار می آورد. این مرض در اکثر نقاط جهان به مشاهده رسیده ودر افغانستان از ولایات ننگرهاروبغلان گزارش شده است. (3)

علائم:
علامت مشخص این مرض سکلروشیای بنفش تاریک وناخن مانند است که عوض یک یا چند دانه در خوشه ها تشکیل میگردد در مرحله گل دهی گیاه نخست مواد چسبناک شیرین از گل های نباتات مصاب ترشح گردیده و به قسم قطرات نسبتاً لزجی زرد رنگ متراکم گردیده این مواد حشرات را به سوی خود جلب نموده و تجمع حشرات بالای خوشه های مصاب به وضاحت دیده میشود. تخمدان های مصاب متورم شده و قسمت فوقانی آنها بر اثر قشر متراکم کنیدیوفورهای محدب معلوم میشود. در تمام واقعات بیماری ترشح مواد چسبناک و یا تشکیل سکلورشیا صورت نگرفته ویگانه نشانه مشخص بیماری درین حالات عدم تشکیل دانه ها در غلات خواهد بود. درصورت تولید سکلورشیم جسم مذکور چهار مرتبه بزرگتر از دانه غلات نمو نموده وعلامت مشخص وواضح بیماری محدب میگردد.
بعد از جمع آوری حاصل سکلورشیای سالم ویا شکسته دربین غلات به آسانی دیده خواهد شد. درصورتیکه مزرعه خیلی مصاب به این بیماری شده است. از محصولات آن انسان نباید استفاده نماید. چرا که باعث تسمم وسمیت انسانها و حیوانات میگردد. (3)

عامل ودوران بیماری:
عامل بیماری clavisceps Purpurea (tr) tul است. این قارچ سه مرحله مختلف مارفولوجیکی را میگذرانند و ازین سبب محققان متقدم چنین تصور میکردند که مرض ناخنگ غلات را سه قارچ مختلف باعث میشود مراحل کنیدیایی و سکلورشیایی قارچ متذکره بالای غلات تولید گردیده و مرحله اسکوجینس آن در خاک انکشاف می یابد.
سکلورشیا دارای رنگ آبی تیره یا بنفش مانند بوده و طول آن از 2 تا 20 ملیمتر میرسد قارچ عامل مرض زمستان را به شکل سکلورشیا سپری می نماید سکلورشیا در خاک یا در مخلوط با غلات درگدام ها تامدت یک سال زنده باقی مانده میتوانند.
سکلورشیای که در خاک زمستان گذرانی نموده و یا مخلوط دردانه غلات کشت گردد در فصل بهار ویا دراوایل تابستان نمونموده وتولید یک یا چند سترومای ساقه چه دار را مینمایند.
سترومای نخست دارای رنگ سفید بوده وبه مرورزمان رنگ آن تیره گردیده ونظربه نوع نبات وشرایط اقلیمی طول آنها زیاد میشود درقسمت فوقانی غده مانند آنها ساختمان های فلسک مانند (perithecia) تولید میگردد. پریتیشیای که از ستروما به بیرون سرزده وچندین عدد آسکس های بیرنگ ودوگ مانند در آنها تشکیل میگردد. دربین اسکس های مذکور آسکوسپورهای نخ مانند که دارای جدارهای عرضی ظریف اند تولید میگردد این اسکوسپور ها مواد تلقیحی اولیه قسمتهای گل آوری غلا ت محسوب میگردد اسکوسپورها توسط باد و یا باران انتشار یافته وهنگام تماس به ستگما نمو نموده و درظرف 24 ساعت به تخمدان نفوذ می نماید بعد ازآنکه تخمدان توسط اسکوسپورها مصاب گردیده و طی مدت 5 روز کنیدی درسطح خارجی تخمدان ها تولید گردیده و مواد تلقیحی ثانوی را تشکیل میدهد.
کنیدی مولده توسط حشرات قطرات باران ویا تماس خوشه ها وقسمت گل آوری نباتات سالم را مصاب می نماید بالاخره کنیدی ها تقلیل یافته و تخمدان های مصاب پندیده و محدب شکل بیشتر بزرگ گردیده وبه سکلورشیا تبدیل و انکشاف می نماید.
برای انکشاف بیماری هوای نسبتاً سردو مرطوب که طول مدت گل آوری غلات را طویل میسازد و مطلوب تر است. این نوع شرایط اقلیمی تولید مرحله عصاره چسبناک را نیز بیشتر انکشاف داده و حشرات را به خود جلب می نماید. (3)

مبارزه كمياوي:
سمپاشي گرامينه ها با (Maleic Hydrazide ) از خوشه دادن گرامينه و گندم جلوگيري مي كند.


بیماریهای باکتریایی
1) پوسیدگی باکتریائی خوشه ها( بلایت سنبله ) Speke blight :
پوسیدگی باکتریائی خوشه های گندم برای نخستین بار در سال ( 1917م ) در هندوستان مشاهده ویادداشت گردیده و بعداً این مرض ازنقاط مختلف جهان گزارش داده شده است.
این بیماری معمولاً در ارتباط با نماتد عامل گال بذر ( بوغمه بذر) گندم ( Anglnia tritici ) ظاهر میگردد . خسارات وارده از ناحیه این بیماری ممکن محو کامل حاصل را در بر گیرد. خوشبختان شکل شیوع اپیدمیک بیماری تا هنوز از کدام کشوری گزارش نشده است. (1.2)

علائم:
اولین علائم بیماری جمع شدن برگهای پائین وتاب خوردن برگها مرکزی می باشد. این علائم معمولاً توأم با ترشحات زرد رنگ ، چسبناک و لزجی است که سرتاسر خوشه های مصاب را می پوشاند. در هوای مرطوب ترشحات باکتریایی به طرف پائین چکیده اما در هوای خشک ترشحات مذکور خشکیده و به قسم خالک های سفید بالای خوشه ها و سطح بالائی برگها به مشاهده میرسد.
درشرایط اقلیمی که هوا مرطوب باشد، کتله های باکتریایی متشکل از کالونی ها به قسم یک جریان کوچک مایع به مشاهده رسیده ، اما هنگامیکه رطوبت نسبتی پائین تر باشد ، کتله های مذکور خشک وسخت میگردد. این کتله های سخت به صورت میخانیکی سبب توقف نمو و انکشاف برگها و خوشه ها گردیده و از طویل شدن آنها جلوگیری می کند. (2)


عامل و دوران بیماری:
عامل بیماری Coryne bacterium tritici ( Hutheh ) Burk است. این باکتریا شکل چوبک ماند داشته و گرام مثبت می باشد. این باکتریا دارای جسامت ( 0.5-75 * 0.95-3 ) میکرون بوده و مورفولوژی آنها در وسط ها زرعیه مختلف تا اندازه یی از همدیگر فرق می نمایند.
باکتریای مذکور متحرک بوده و دارای یک شلاق قطبی می باشد. در اکثریت وسط های زرعیه سرخی زرد نارنجی را تولید نموده و کالونی های آنها شکل محدب دارد. این باکتریا ها هوازی (Aerobic) بوده و نایتریت ( No3 ) را ارجاع نموده اما قادر به هایدرولیز نشایسته نمی باشد حرارت مطلوب برای نموی باکتریای مذکور 25-300c بوده و در 510c می میرند. تحت 50c و بالاتر از 380c نموی آنها به کلی توقف می نمایند. Coryne bacterium tritici در خاک مرطوب که دارای موادعضوی باشد زندگی می نمایند. معمولاً انتقال باکتریا از طریق نماتد ناقل آن Anguinia tritici صورت میگیرند.گرچه لاروای این نماتد در خاک توسط باکتریا ملوث میگردد اما ملوث شدن نماتد مذکور هنگام حمله به دانه های گندم و تشکیل بوغمه ها نیز وسیعاً صورت میگیرد. به اینصورت C. tritici از طریق تخم های نماتدهای ملوث در خاک یا در ارتباط با بوغمه های متشکله نماتدی دانه های گندم انتشار مییابد.
تحقیقات که در هندوستان طی سالهای متعددی صورت گرفته ثابت نمودندکه مصابیت جوانه های گندم در خاک های صورت میگیرند که نماتد عامل ( ناقل ) و باکتریا هر دو موجود باشند.
معامله تخم قبل از کشت با مواد کمیاوی از قبیل گرانوران ( 1.8-2.5 ) فیصدی در مبارزه با این مرض کمک مینمایند. (3 )

2) سوختگی باکتریائی برگ ( Bacterial leaf blight ) :
Pseudomonas syringae pv .syringae عامل بیماری است که نژادی از باکتریاهای وسیع الانتشار خیلی متداول می باشد. این باکتری در گذشته پاتوژن ذرت ( جواری ) و سورگوم (باجره) محسوب میگردید ولی تا ( 1972م ) به عنوان عامل بیماریزای شناخته میشد. این بیماری با بیماری های لکه برگی دیگر و تحولات فزیولوژیک مشابه بوده و اغلب با آنها ارتباط دارد. کاهش محصول در اثر بیماری به طور کامل معلوم نشده ولی صدمات وارده به شاخ و برگ به 50% میرسد. بیماری اغلب در نواحی شمالی ایالات متحده مرکزی اتفاق می افتد. گندم های معمولی ، دوروم و تریتیکالها مانند سایر غلات چون جودر یولاف حساس اند. (1)

علائم:
پس از آنکه بوته ها به مرحل تورم برای خوشه دهی رسد بیماری سوختگی باکتریائی برگ روی بالاترین برگها به وجود می آید. لکه ها ی آب سوخته اولیه کوچکتر از یک ملیمتر قطر توسعه یافته نکروز می شوند و از خاکستری سبز خرمایی سفید تبدیل می شود. لکه ها امکان دارد به هم پیوسته شده و پس از 2 تا 3 روز به صورت نا منظم یا لکه های وسیع در آید. تمام برگ ممکن است بسوزد و در حالیکه خوشه و گلوم ها به طور معمول بدون علائم اند. در شرایط مرطوب قطراتی از سلول های باکتری ها امکان دارد روی زخم ها به وجود آید. (1)

عامل بیماری :
Pseudomonas syringae pv. Syringae van Hall یک باکتریای یک حجروی ، گرام مثبت میله ای به اندازه ( 0.7-22*0.5-0.7 ) میکرومتر سلولها آن متحرک و یک تا چند تاژه قطبی داشته و رنگ دانه های سبز درخشان در محیط کشت ( به ویژه در محیط ( King,S,B ) تولید می نمایند.
کالونی های آن روی عصاره گوشت گاو و آگار، سفید ، خاکستری تا آبی است. این باکتریا ژلاتین را ذوب کرده و اکسیدیشن ( اکسیدایز ) منفی و کاتالاز ( کتالیز ) P.syringae مجموعه از گونه ها است که مشتمل بر نژادهای متعدد گندم روی بسیاری از آنها بیماریزا بوده که با نوع میزبان متغیر می باشد. بسیاری از ایزوله های آن گندم را آلوده نمی کند ولی ممکن است میزبان های چوبی یا علفی دیگری را مورد حمله قرار دهند. (1)

شناسایی و کنترل:
این باکتریا در خاک و آب و سطح گیاه به سر میبرد وگسترش جهانی دارد. فرم های بیماریزای فزیولوژیک آن روی گندم ، جهت آلودگی ، نیاز به رطوبت دارد. آب و هوای مرطوب و رطوبت نسبتی زیاد و درجه حرارت 15-250c بهاری مناسب و گسترش بیماری است. وبه وسیله بذر گندم نیز امکان انتقال دارد. ارقام کانادایی ( Glenlea ) گزارش شده که با این بیماری مقاوم بوده و رقم ( Winoka ) در جنوب داکوتا خیلی حساس است.
سمپاشی با بعضی ترکیبات ، بر علیه بیماری توصیه میشود. (1)

بیماری های نماتدی گندم
Diseases caused by nematodes
نماتدها کرمها ( موجودات ) ریز هستند که با بزرگنمایی کم قابل رؤیت هستند. نماتد ها پرازیت غلات است که باعث خسارات و کاهش کیفی و کمی محصول می شوند و علاوه بر این با ایجاد زخم برروی اندام های گیاهی راه ورود سایر عوامل بیماریزای قارچی و باکتریایی را بازی مینمایند و در انتقال بعضی از ویروسها ، باکتری ها و قارچها نقش دارند.

1. نماتد مولد غده ریشه:
این نماتدها دامنه میزبانی بسیار وسیعی دارند و تقریباً تمام غلات را می توانند آلوده کنند و بیشتر از 2000 گونه های نباتات را مورد حمله قرار میدهد.
نماتد Meloedogyne naasi frank مهمترین نوع نماتد مولد غده درروی ریشه غلات است. که به غلات و برخی گراسها حمله میکنند. آلودگی از طریق گره ها یا گالهای کوچکی که روی ریشه ها ایجاد میشود. قابل تشخیص است. معمولاً نوک ریشه های آلوده دچار انحنا یا پیچ خوردگی می شود ، در برخی موارد انشعاب شدید ریشه ها دیده می شود.
نماتدها اغلب در بهار یا اوایل تابستان نبات را مورد حمله قرار می دهند و باعث ایجاد گره یا غده در روی ریشه ها می شوند. در داخل هر غده ممکن است یک یا چند عدد نماتد ماده وجود داشته باشد. هر نماتد تعداد زیادی تخم تولید می کند و در ماده ژلاتینی انتهای بدن میریزد. (1.4.3)

عوامل و دوران بیماری:
عاملین این بیماری عبارتند از: Meloidogyne nassi frank و Meloidogyne arenaria و Msloidogyne incognita ( Kofoiand white ) است. اکثریت گونه های (Meloidogyne) دارای دوران حیات مشابه است. لاروا در داخل تخم تشکیل گردیده پوست اندازی اول ( تشکیل کیوتیکل ) نیز داخل تخم صورت می گیرد. لاروای مرحل دوم از تخم خارج شده و در حجرات اپیدرمس انساج مرستماتیک نفوذ می نمایند. لاروای مذکور از انساج نباتی تغذیه نموده و به انکشاف بیشتر خود ادامه میدهد. این نماتد ها قبل از رسیدن به سن بلوغ در داخل انساج سه بار پوست اندازی مینمایند. و در مرحل چهارم ( پوست اندازی ) نماتد نر شکل رشته مانند را به خود می گیرد و اندازه بدن آن ( 0.2-4*0.7-1.3) ملیمتر است. انساج ریشه را ترک و به صورت آزاد در خاک زندگی میکند ، اما نماتد ماده بالغ در ریشه باقی می ماند.
گر چه القاح نماتدهای ماده توسط نماتد نر صورت میگیرد اما اکثر این نماتدها به صورت بکرزایی هر فرد ماده به طور متوسط ( 300-500 ) عدد تخم می گذراند. نماتدها اکثراً به صورت تخم زمستان گذرانی میکند. (1.3)

مبارزه:
با مواد کمیاوی مناسب ( Ethylene dibronide ) کلروپکرین ( Chloropicrin ) میتایل بروماید ، دای کلروپکرین ، دای برومو کلروپکرین از جمله نماتد کشهای اند که مواد استعمال دارند.

2. نماتد بذر گال ( نماتد بوغمه تخم ) ( Seed – Gall Nematoda ) :
این بیماری یکی از قدیمیترین بیماری های شناخته شده گندم بوده و عامل آن ( Anguina tritici) است. به گال بذری ( بوغمه ) بیماری تلخه زرشکی سیاقاق سخت نیز گفته می شود. اولین بار در انگلستان شناخته شد. این نماتد بوسیله بذر انتشار جهانی پیدا کرد. امروزه این نماتد پرازیت جودر و گندم های Aegilops Spelt بوده و بالاخره گندم را آلوده می سازد. این بیماری در شرق آسیا ، هند ، یوگسلاوی و جنوب شرقی اروپا بهتر شناخته شده است. به دلیل روشهای تمیز کن این بیماری به شدت نابود می گردد. (1.3.4)

علائم:
بیماری روی بوته های در حال رشد و بذرهای برداشت شده ایجاد علائم میکند. بوته های گندم قبل از خوشه دهی در نزدیکی سطح زمین ، متورم شده و برگها چروکیده ، پیچیده یا لوله ای می شود. در موقع ظهور خوشه ، پیچیدگی برگها کاهش یافته ولی بوته ها کنده شده و دیر رس می باشد. خوشه های بیمار کوچک گلوم خیلی باز است. دانه ها ي آن تیره رنگ شده و به قطر (3-5*2-3) ملیمتر است.
گالها قهوه ای سیاه و بدون ریشک و جنین اند. این بوغمه ها به سهولت ترکیده و در مقایسه با سیاقاق پنهان گندم بی بو هستند. (1)

عامل بیماری :
Anguina tritici ( steinb ) chit پرازیت اجباری است. دیواره کوتیکلی بدن مخطط ریز و لب آن باریک و حلقوی ستایلیت 8 تا 10 میکرومتر طول داشته و گره قاعده آن گرد است. ماده بالغ به طول متوسط 3.8 ملیمتر، کم تحرک نسبت به نر ها است. (1)

دوران بیماری:
نماتد A.tritici عمدتاً از طریق بوغمه های بذری مخلوط با دانه ها انتشار می یابند. و از این بوغمه ها هزاران لاروای سن 2 در خاک های مرطوب آزاد میشوند. بنابر این شرایط مرطوب برای حرکت لارواها و آلودگی گندم مناسب است.
بر خلاف دیگر نماتدها ( A. tritici ) روی ریشه ها تغذیه نمیکنند. نماتد در قشر آبی به سمت نوک بته ، حرکت می کند و به طریقه پرازیت خارجی ، روی برگها به سر میبرند. آب جمع شده در پیچیدگی غلاف برگ به ساقه راهی است که نماتد به گلهای در حال رشد نفوذ میکند نماتدها در مدت مهاجرت و تغذیه سایر عوامل بیماریزا مانند باکتری Rathayibacter spp و قارچ Dilophospora alopecuri را حمل کرده و ایجاد آلودگی میکند.
نماتد پس از نفوذ در خامه گلها بالغ شده ، جفت گیری نموده و تولید تعداد زیادی تخم میکند پس از انکه میزبان کامل شود بسیاری از تخمها تفریخ شده و لارواهای بیشتری به وجود می آورند. موقع برداشت بوغمه های بذری مخلوط با بذر های سالم شده منتشر میگردد یا روی زمین میریزند.(1)
مبارزه:
شناور ساختن بذر با آب داغ 54 درجه سانتیگراد به مدت 10 دقیقه لاروای سن 2 بی حرکت را کشته وزیان کمی به بذر وارد میکند. بذرهای حرارت دیده شده را باید آزمایش کرد. (1)

« بیماری های ویروسی گندم »

ویروسها موجودات ریزی هستند که قادر اند حجرات زنده را آلوده کنند و ضمن تکثیر به میزبان صدمه بزنند. ویروسهای که موجب بیماری در غلات میشوند ممکن است توسط شته ها ، زنجیره ها ، کنه ها ، قارچها ، بذرها یا به طور میکانیکی انتقال یابند. این موجودات بیماریزا از روی علائم بیماری که ایجاد میکنند. دامنه میزبان ، ناقلها و آزمایش های تکمیلی قابل شناسایی است.
بیماریهای ویروسی عمدتاً دارای علائم مشخصه ای هستند که آنها را از سایر بیماریها متمایز میکند. مهمترین این علائم کوتولگی پنجه زنی بیش از حد گیاه خطوط مختلف روی برگ و اندام های هوایی ، رنگ پریدگی ، خشکیدگی بافت ( نکروزه ) و غیره قابل تشخیص است.

1. موزائیک مخطط:
موزائیک مخطط یکی از امراض ویروسی مدهش گندم بوده تحت شرایط مساعد محیطی امکان ازبین رفتن تمام محصولات موجود است. این بیماری در تمام مناطق که گندم بذر میگردد . به طور شکل خفیف یا شدید وجود داشته و بعضاً با یک عده امراض دیگر اشتباه می گردد. به طور مثال اکثراً خساره را که بیماری پوسیدگی بیخ ساقه و ریشه گندم باعث می شود. از ناحیه موزائیک تصور میگردد. علاوه بر گندم روی جو ، جواری ، یولاف نیز موارد حمله دارد. (6)

علائم:
تقریباً تمام انواع گندم های بهاری و زمستانی در مقابل موزائیک مخطط غیرمقاوم بوده و امکان خسارات زیاد ازین ناحیه متصور است. مزارع مصاب در اوایل بهار صحتمند معلوم شده هنگام که هوا رو به گرمی میرود نموی نیات بطی گردیده و اگر برگها دقیقا مشاهده شود در سطح فوقانی آنها خطوط طویل کم عرض ، زرد و خالک های سیاه مایل به زرد رنگ مشاهده می شود. در این وقت نبات عوض نموی عادی مستقیم ، میلان منحرف افشانی پیدا نموده ، حتی یکتعداد نباتات دیده خواهد شد که در بندهای مختلف ساقه کاملاً خم گردیده اند ، تعداد دانه ها در خوشه تقلیل یافته و دانه ها کوچک است.
علائم موزائیک مخطط با علایم یک عده امراض دیگر چون موزائیک لکه موزئیک خاکزی موزائیک مخطط شکسته و قلت نایتروجن بسیار مشابهت دارد. (1)

عامل و دوران بیماری:
عامل بیماری ( Wheat streak mosaic virus ) ویروس است که شکل چوبک مانند داشته و تنها به کمک میکروسکوپ الکترونی قابل دید می باشد. این ذرات چوبک مانند 700 ملیمیکرون طول داشته در حدود 15-18 ملیمیکرون قطر دارد. قسمت مرکزی ذرات رایبونوکلئیک اسید (RAN) مذکور را اشغال کرده و با پوش پروتئین محافظت میگردد.
کنه ناقل بدون تغذیه بالای انساج زنده نباتی زنده باقی مانده نمیتواند. هنگام که این نوع کنه ها بالای نباتات بیمار تغذیه می نمایند ویروس موزائیک مخطط در شیره نبات داخل جسم آنها گردیده و کنه های ملوث در طول عمر خود قادر به مصابیت نباتات سالم است. میزبان این کنه گندم بهاری ، زمستان ، بالای گیاهان هرزه زندگی مینمایند. (6)

مبارزه :
نباتات خود رو ( هرزه ) که از دانه های به زمین افتاده میرویند، باید کاملاً ازبین برده شوند. زیرا کنه های ناقل در این نباتات تا هنکام روئیدن گندم زمستان ، به خوبی تغذیه نموده ، بعداً به گندم زمستانی انتقال می یابد.
وقت بذر نیز اثر زیادی بالای تغذیه کنه های ناقل دارد. به صورت عموم هر قدر که گندم زمستانی ناوقت تر بذر گردد به همان اندازه نبات کمتر به کنه های ناقل ویروس مواجه می شوند.(6)








« نتیجه گیری »
بیماری ها برای اینکه به مرحله اپیدمی برسند و خسارات زیادی را به بار بیاورند ضرورت به یک سلسله میزبان ها ، شرایط محیطی ، جوانه زنی ( تولید مثل ) و ارقام حساس ومناسب وغیره دارند تا شرایط مناسب برای شیوع بیماری مساعد شوند.
اکثر بیماریها مهم گندم مراحل زندگی خود را بالای یک نبات سپری نکرده بلکه بالای چندین نبات سپری کرده تا اینکه مراحل زندگی خود را طی کرده ، تولید مثل نموده و باعث خسارات زیاد شده. بنابر این میزبان برای انتشار ، اپیدمی بیماریها خیلی نقش دارند. همچنین در سایر بیماریها از جمله سیاقاق ها ( امراض قارچی ) باکتری ها ، نماتدها ، و ویروس ها در صورتیکه این بیماریها را به حد اقل برسانیم لازم و ضروری است که با میزبان های آن مبارزه و نابود کنیم. دیگر مفیدیت مبارزه آن اینست که دوران این بیماری شکسته وسکتگی در دوران حیات این بیماری به وجود آمده و بالاخره از جمعیت عوامل بیماریزا کاسته شده ویا از آن جلوگیری می نمایند.
عوامل بیماریزا با درجه حرارت مناسب ، رطوبت نسبتی محیط رابطه مسقیم داشته بسیاری این عوامل با درجه حرارت و رطوبت مناسب شروع به جوانه زدن ، تولید مثل میکند. اکثریت عوامل بیماریزا با درجه حرارت بین (0-500c) شروع به فعالیت کرده و همچنین از صفر درجه سانتیگراد پائینتر و بالاتر از 50در جه سانتیگراد فعالیت آن متوقف شده به حالت رکود و یا ازبین می روند.
رطوبت مناسب برای فعالیت عوامل بیماریزای بین 80-100% بوده که بسیاری این عوامل کمتر از 50% فعالیت کرده نمیتوانند. وبا بالارفتن رطوبت نسبتی ( به ویژه قارجها و باکتری ها ) فعالیت آن بیشتر میگردد.
اندام های رویشی با تولیدی قارچها ( سپور ، مایسلیم ، هیف ، کنیدیا ) وغیره بوده که به وسیله این اندامها رشدو نمو کرده وزیاد میگردد. باکتریها بوسیله کالونی افزایش یافته و انتشار مینمایند.
بسیاری از میزبانها در مقابل پرازیت خویش حساس بوده و خسارات از ناحیه این پرازیت نسبت به میزبان که در مقابل خود مقاومت دارند بیشتر است. بعضی از ارقام میزبان خاصیت سمیت را بالای پرازیت داشته بعضی از آنها دارای قابلیت زیاد ترمیم دوباره حجرات را دارند و بعضی از ارقام میتواند پرازیت بالای آن زندگی کرده ولی از یک یا چند اندام آن تغذیه نماید اما بستر مناسب برای رشد و نمو و جوانه زنی نبوده. لذا چنین ارقام که ذکر گردید تا حدی از میزان خسارات از ناحیه پرازیت ها را بکاهد.











« سفارشات »

برای اینکه از عوامل بیماریزای گندم جلوگیری کرده ویا از خساره وارده آن کمتر شود. لازم است فکتورهای ذیل را در نظر بیگیریم:
بستر مناسب برای مزرعه یکی از فکتور های مهم برای جلوگیری از انتشار عوامل بیماریزای گندم محسوب می شوند. موجودیت بیش از حد نایتروجن باعث افزایش جمعیت نماتدها گردیده لذا لازم است ، که علاوه نمودن کود نایتروجن دار را با نوبت های معین در زمین علاوه نمود.
بسیاری از عوامل بیماریزا به وسیله بذر آلوده زمستان گذرانی و انتشار می نمایند. عامل سیاقاقها و نماتد گال بذر از مثاالهای عمدۀ می باشد که بوسیله تخم انتشار و زمستان گذرانی می نمایند. ولی به خاطر سیستم تمیزکن بذر نماتد گال بذرتحت کنترل در آمده و خسارات ناشی از این عامل به حداقل رسیده است. بنابراین بذر اصلاح شده و عاری از عوامل بیماریزا یکی از عوامل مهم بروز آفات می باشد.
یکی از عوامل مهم و اساسی برای انتشار و زمستان گذرانی عوامل بیماریزا ، ناقلین ، و میزبان می باشند. ویروسها بدون ناقلین نمی تواند به مزارع حمله و مصاب نمایند.
بته زرشک یک میزبان مهم عامل سرخی ها به شمار رفته که یک بخش از دوران حیات این عامل بیماریزا بالای بته زرشک صورت میگیرند. با ازبین بردن ناقلین و میزبان های نا خواسته تا حدی از جمعیت عوامل بیماریزا تقلیل یافته و باعث خسارات زیاد نمیگردد.

















« منبع و مأخذ »
1. اخوت. دکتر سید محمود، بیماریهای غلات. انتشارات دانشگاه تهران.سال(1383) ص . 81 – 91
2. اخوت . دکتر سید محمود ، زاد – دکتر سید جواد . قارچ شناسی و بیماری های قارچی گیاهان . انتشارات آییشر . سال( 1384 ) ص. 383 – 417 .
3. پوپل . پوهنوال محمد اکبر ، امراض نباتات مزروعی . انتشارات دانشگاه کابل . سال( 1383 ). ص. 1 – 43 .
4. زیلنسکی . دکتر فرانک . مترجم : محمدی گل تپه- دکتر ابراهیم – علیزاده – دکتر عزیزالله – پورجم – مهندس ابراهیم . بیماری های مهم غلات دانه ریز ( رهنمای و تشخیص ) انتشارات دانشگاه تربیت مدرس . سال(1374) . ص . 260 – 265
5. صارمی . دکتر حسین ، بیماری ها ی گیاهی ( ناشی از گونه های فوزاریومی ) . انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد . سال ( 1379) . ص . 13- 21
6. نوروزی . عبدالله ، لکچر نوت امراض نباتی . دانشکده زراعت دانشگاه بامیان . سال( 1387 ). ص . 33 – 36


















۱ مرداد ۱۳۸۷

کنترول جنتیکی نبات در مقابل امراض

مقدمه:
ابتدا انسان زندگی خود را با شکار حیوانات و جمع اوری میوه جات می گذراند. ولی با گذشت زمان پی برد که می تواند ازتغیرات طبیعی که در موجودات وحشی وجود دارد و یا از تغییرات مصنوعی که خود به وجود می آورد ، استفاده نماید.
برداشت تخم ها و کشت مجدد تخم ها ی برداشت شده و مخلوط نکردن آنها با تخم های گیاهان وحشی , در انتخاب صفات زراعتی مثل عدم خواب تخم , گلدهی هم زمان و هم زمانی رسیدگی , بزر گی تخم و عدم ریزش , غربال(فلتر) انتخاب بسیار با ارزش بود که تو سط انسان اعمال میشد
علم و هنر تغییر و اصلاح ترکیب ژنتیکی گیاهان را که برای افزایش حاصل اقتصادی آنها صورت میگیرد اصلاح نبات یا plant breeding گویند. منظور از هنر اینست که اصلاحگر قادر به مشاهده و تشخیص اختلافات موجود در بین گیاهان باشد و بتواند بهترین نوع را مورد انتخاب و گزینش قرار دهد. در زمانهای قدیم، اصلاح نبات به عنوان یک هنر محسوب می شد زیرا انتخاب و گزینش بر اصول علمی استوار نبود. از زمان شروع انتخاب و گزینش تا زمان کشف مجدد قوانین مندل، انتخاب که انجام میشد هوشیارانه نبود، یعنی فلسفه انجام کارهای شان را نمی دانستند و بشترین گیاهان زراعی و ارقام بومی به وسیله همین روش موثر انتخاب بدون آگاهی ، اهلی شده اند.
با پیشرفت علم ژنتیک و علوم وابسته ای دیگر ، اصلاح گیاهان با این علوم مرتبط شد و دیگر هنر و مهارت به تنهایی در امر انتخاب دخالت نداشت و نسلگیران بنا براصول علمی و با تعمد می توانست تنوع و تغییرات در گیاهان ایجاد نماید و از این راه ورایتیها و ارقامی جدید با صفات دلخواه بوجود آورد. اگرچه مهارت و هنر هنوز هم یکی از ابزار مهم انتخاب به شمار می آید ولی در حال حاضر اصلاح نبات باید براساس اصول جنتیکی انجام گیرد، چراکه بدون در ک مفاهیم علم جنتیک شانس موفقیت بسیار کمي خواهد بود.
امروز انتخاب هوشیارانه است و بر اساس قوانین و روشهای خاص صورت می پذیرد، این عمل نه تنها برای اهلی کردن گیاهان وحشی صورت میگرد، بلکه برای بهبود گیاهان موجود نیز از همین روش استفاده میشود(مثلاً عدم حساسیت به طول روز، همزمانی رسیدگی ، مقاومت به سرمای زمستانه و......) بنا بر این، فلسفه کار هایی که در اصلاح نباتات صورت می گیرد برای نسلگیران مشخص و روشن است.
علم جنتک : ژنتیک علم مطالعه انتقال صفات از یک نسل به نسل دیگر است. علم بررسی صفات از یک نسل به نسل دیگر در انسان را ژنتیک انسانی می‌نامند. شاخه‌ای از ژنتیک انسانی که انتقال یک صفت از نسلی به نسل دیگر را در انسان و در ارتباط با سلامت و بیماری مورد بررسی قرار می‌دهد ژنتیک پزشکی می‌نامند.
شاخه‌های ژنتیک پزشکی عبارت‌اند از: ژنتیک بالینی، مشاوره ژنتیک، سیتوژنتیک، ژنتیک بیوشیمی، ژنتیک ملکولی، ژنتیک بیماری‌های شایع
شاخه‌های گوناگون ژنتیک پزشکی به نوبه خود ترکیبی از یک علم دیگر با ژنتیک هستند. برای مثال ژنتیک بالینی از ترکیب ژنتیک با پزشکی بالینی به وجود آمده‌است و ژنتیک بیوشیمی از ترکیب بیوشیمی و ژنتیک. ژنتیک ملکولی حاصل ترکیب ژنتیک با بیوشیمی DNA و RNA می‌باشد و سیتوژنتیک از ترکیب سیتولوژی و ژنتیک به وجود آمده‌است. مشاوره ژنتیک از ترکیب ژنتیک و علم مشاوره غیر مداخله جویانه به وجود آمده‌است.
تاریخچه جنتیک : ژنتیک مدرن توسط راهب اتریشی گریگور مندل و در قرن نوزدهم میلادی بنیان گذاری شده‌است. ژنتیک انسانی به آهستگی و در طی نیمه اول قرن بیستم و ژنتیک پزشکی از نیمه دوم قرن بیستم و بعد از سقوط اندیشه یوژنیک به سرعت رشد پیدا کرد. این توسعه تاکنون و به سرعت ادامه دارد.
گرگور مندل :راهب اتریشی که به عنوان پدر دانش ژنتیک شناخته می‌شود. گرگور مندل در سال ۱۸۶۵ (میلادی) توانست قوانین حاکم بر انتقال صفات ارثی را که حاصل آزمایشاتش روی گیاه نخود فرنگی بود، شناسایی کند. اما متاسفانه از آنجا که در جامعه علمی آن زمان بسیاری از افراد با نفوذ همچنان نظریات داروین و لامارک را صحیح می‌پنداشتند به دیدگاه‌ها و کشفیات او اهمیت چندانی ندادند و نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد. به نظر می‌رسید، پرونده این دانش رو به بسته شدن است. در سال ۱۹۰۰ میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل، توسط درویس، شرماک و کورنز باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود.
زندگی نامه مندل
یوهان مندل ، در ژوئیه سال ۱۸۸۲ در یک خانواده روستایی بدنیا آمد . زادگاه او موراویا بود که در آن موقع جزو مستعمره‌های اتریش محسوب می‌شد . در دهکده هاینزدورف وارد مدرسه ابتدائی شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی ، برای ادامه تحصیل از هاینزدورف به تروپا ، که از شهرهای مجاور بود ، رفت و وارد مدرسه متوسطه شد . به دلیل فقر مالی و به توصیه یکی از استادانش وارد خانقاه بزرگ آلبرون شد . وی در بیست و یک سالگی زندگی رهبانی پیشه کرد و لقب گریگور گرفت . مندل دوره مطالعات کشیشی را در سال ۱۸۴۷ به پایان رساند و به درجه افتخاری کلیسا نایل آمد . او در ۴۷ سالگی به مقام سرپرستی صومعه رسید . مندل در سال ۱۸۸۴ درگذشت.


تاریخچه اصلاح
شروع اصلاح گیاهان مختلف توسط انسان احتمالاً با آغاز زراعت همراه بوده است، زیرا زارعین برای کشت سال بعد محصول نخود مجبور به ذخیره تعداد از تخم ها بوده اند و طبعتاً از گیاهان قوی و دلخواه برای این منظور استفاده کرده اند. مثلاً انتخاب ارقام با تخم های درشت منجر به حذف گیاهان با تخم ریز شد وکم کم جمعیت، متشکل از گیاهان تخم درشت گردید. در زمانهای قدیم، انسان بدون آگاهی کامل به سستم تولید مثل گیاهان، اقدام به انتخاب می کرد.(4)
زارعین قدیمی فقط از تکنیک انتخاب کتلوی Mass selection method استفاده میکردند و هیچ توضیحی از روش های اصلاحی که انجام میدادند به جانگذاشته اند. کلوملا Clumela صاحب نظر رومی در امر زراعت (اگرونومیست) در حدود 650 سال قبل از میلاد برای بدست آوردن عملکرد خوب در سال بعد، چیدن خوشه های بزرگ گندم و یا انتخاب بزرگترین دانه ها را برای کشت در سال بعد پیشنهاد کرد.
در اواخر قرن هفده هم کامراریوس به سستم تولید مثل گیاهان پی برد اهمیت دانه گرده در پروسه القاح را مشخص کرد. پس از آن، انجام دورگ گیری بین ارقام مختلف معمول گردید و شمار زیادی از ورایتی های جدید دراثر دورگ گیری بوجودآمدند. با وجود این، پیشرفت اصلاح نبات بازهم چشمگیر نبود زیرا تزویج بدون آگاهی به اصول ژنتیکی صورت می گرفت و نتایج حاصله بیشتر به شانس و اساس علمی اصلاح نباتات بعد از کشف مجدد قوانین مندل در سال 1900 شروع شد.مطالعات وی و انتشار قوانین وراثت در اوایل قرن بیستم باعث شد که علم جنتیک پایه واساس اصلاح نبات را تشکیل می دهد. بعد از مندل، تحقیقات متعدد روی وراثت صفات مختلف در گیاهان صورت گرفت. درسال 1903 جانسن نتایج گزینش در جمعیت های خود بارور لوبیا را به طور صحیح تفسیر کرد، وفرق بین انتخاب از میان یک قطار هموزایگس و انتخاب از میان ژنوتیبهای هموزایگس در حال تفکیک در جمعیت اولیه را شناخت، و تفاوت بین اثرات محیطی و ژنو تیپی را روشن ساخت.


تقسیم بندی مقاومت
هر گونه گیاهی توسط صدها نوع پتوجن الوده می شود. غالباً هر بوته توسط صدها یا هزاران فرد از یک پاتوژن(اسپوریا کنیدی) مورد حمله قرار میگیرد. گیاهانی که باقی میمانند مقاوم هستند.

الف ) مقاومت براساس وجود
2. وجود از قبل. یعنی مقاومت حتی درغیاب پاتوژن درگیاه وجود دارد- این نوع مقاومت، مقاومت از قبل تشکیل شده یا مقاومت غیرفعال نامیده میشود.( مقاومت به سفیدک جو)
3. القایی. یعنی مقاومت درغیاب پاتوژن درمیزبان وجود ندارد اما با تماس پاتوژن با گیاه مقاومت القا میشود. این نوع مقاومت، مقاومت فعال نامیده میشود. مثلآ گیاهچه های پنبه به علت عدم وجود گوسیپول به بسیاری ازافات حساس اند، اما به مجرد الوده شدن با ورتی سیلیوم، گوسیپول درگیاهچه تولید میشود و گیاهچه مقاوم میگردد. معمولآ فقط گیاهان بالغ گوسیپول دارند و گیاهچه ها ندادند.

ب) بر اساس پاسخ میزبان
1. مصئونیت. مصئونیت یعنی استثنا ازالودگی یا صددرصد عاری از بیماری حالتی که هیچ نشانه ای ازبیماری ظاهر نمیشود. مثلآ سیب زمینی به زنگ گندم مصئون است.
2. تحمل. تحمل یعنی اینکه میزبان میتواند بیماری راتحمل کند. تحمل ممکن است به عنوان عدم اشکار شدن هیچ نوع نشانه ای ازبیماری باشد. در حالی که عامل بیماری مثلآ ویروس در میزبان وجود دارد. یا ممکن است به عنوان عدم کاهش عملکرد، در حالی که الودگی توسط پاتوژن رخ داده است، تعریف شود. بنابراین تحمل به عنوان توانایی ژنوتیپ میزبان برای جبران کاهش عملکرد حتی زمانی که الوده به بیماری میباشد.
3. مقاومت. به صورت خیلی ساده مقاومت حالتی را شامل میشود که اثرمتقابلی بین میزبان و پاتوژن وجود دارد . بنابر این مقاومت همیشه جزیی است، یعنی همیشه برعکس مصونیت که هیچ نشانه ای ازبیماری ایجاد نمیشود مقدار کمی بیماری میبینیم . گیاهی مقاوم است که اجازه ورود یا رشد و یا تکثیر ب پاتوژن ندهد.

ج) براساس کنترول ژنتیکی
2. الیگوژنیک. یا مقاومت توسط ژنهای بزرگ اثر، این نوع مقاومت توسط تعداد معدودی ژن کنترول میشود که اثر هرژن کاملآ بارز است. مثلآ مقاومت به زنگ زرد یا مقاومت به Late blight مقاومت ممکن است توسط ژن غالب یا مغلوب کنترول شود.
3. پلی ژنیک. یا مقاومت توسط ژنهای کوچک اثر، این نوع مقاومت توسط ژنهای زیادی کنترول میشودو اثرهرژن به صورت انفرادی مثل قبل زیاد مشهود نیست بلکه مثل خصوصیات کمی است.
4. سیستوپلاسمیک. چنین مقاومتی توسط عوامل سیتوپلاسمی کنترول میشود. برای مثال جواری های با سیتوپلاسم Texams male strile که برای تولید بذر هیبریدبه کارمیرفتند به نژاد Southern Corn Blight T حساس بودند. برعکس ان سیتوپلاسمهای C یاS که نرعقیم هستند به نژاد T پاتوژن مقاوم اند.

د) براساس مکانیسم مقاومت
4. مکانیکی. مقاومت مکانیکی یا ساختمانی به علت خصوصیات بیرونی یا درونی گیاهان میزبان اتفاق میافتد. اولین خط دفاع، سطح گیاه، یعنی سطح برگ وساقه است. پرزهای درشت، کوتیکول واکسی وپرزهای ریزبرروی ساقه های گیاه وبرگها باعث جلوگیری ازجوانه زدن وورود پاتوژن به بافت میزبان میشوند. سلولهای اپیدرمی واریته های برنج مقاوم به بلاست لیگنینی شده اند. تشکیل لایه چوب پنبه ای در پیشاپیش منطقه الوده به ریزوکتونیا درکچالو یا ایجاد لایه ای سخت و متورم در اطراف منطقه الوده از پیشروی بیماری جلوگیری میکند.
5. بیوشیمیایی. گیاهان به طرق متفاوتی به دفاع در برابر حمله پاتوژن میپردازند . بعضی از این عکس العمل های مقاومت به قرار زیر میباشند.
فوق حساسیت. فوق حساسیت به خاطر افزایش حساسیت سلولها میزبان در منطقه آلوده و به صورت نکروزه شدن آن منطقه پدیدار می شود.بافت نکروز شده پارازیت را از میزبان زنده جدا میکند, بنا براین مانع از رشد بیشتر پاتوژن میشود. فوق حساسیت را به این صورت تعریف کرده اند:
تمام تغیرات مورفولوژیکی و هستولوژیکی که توسط آلودگی به پاتوژن ایجاد میشود که باعث مرگ پیش رس بافتها یا سلولهای مجاور شده (نکروزه) و همین امر باعث غیر فعال شدن و توقف حرکت پاتوژن می گردد. مقاومت سیب زمینی به (Phytophthora infestance) یا مقاومت به نماتد زخم ریشه د رگندم مثالی از این نوع می باشند.
مقاومت به فیتو توکسین ها: بعضی از پتوجن ها توکسین های تولید می کنند که باعث مرگ میزبان می شوند. گیاهان مقاوم حالتی دارند که به این توکسین ها حساس نیستند. برای مثال عامل بیماری Victoria blight یعنی Helminthosporium Victoria تولید به نام ویکتورین می نامند.
ورایته های مقاوم جو، به این توکسین مقاوم می باشند.
فیتوالکسین. فیتو الکسین ها مواد هستند که توسط میزبان در پاسخ به ایجاد زخم- تحریکات فزیولوژیکی و یا عوامل آلودگی – تولید می شوند ویا محصولات حاصل از آنها که در اثر تجمع مانع از رشد میکرو ارگانیسم و نماتد می شوند. در پیاز و جواری DIMBOA، در نخود Pistin, و در لوبیا Phaseollin، در سیب زمینی Rishtin، فیتو آلکسین هایی هستند که مقاومت می کنند.

ه) مقا ومت بر اساس درجه و محدوده مقاومت:
دو نوع است.
2. مقاومت عمودی : این مقاومت همچنین تحت نام مقاومت افتراقی مختص نژاد نامیده میشوند، از این نظر عمودی نامیده می شوند که بعضی از نژاد ها پتوجن مقاوم به بعضی از نژادها حساس می باشد.
3. مقاومت افقی: این مقاومت تحت نام مقاومت یک نواخت و مقاومت غیر ویژه نیز نامیده می شود، و به این مفهوم است که به میزان معینی به تمامی نژادهای موجود پتوجن مقاوم است.

جنتیک اثر متقابل میزبان – پتوجن
اولین تلاش موفقیت آمیز برای درک جنتیک اثر متقابل میزبان – پتوجن توسط فلور انجام شد. وی نتایج ازمایشاتش را درسال 1956 به نام فرضیه جن- برای – جن بیان کرد. این فرضیه بیان میدارد که " برای هر جن که باعث عکس العمل مقاومت در میزبان می شود، یک جن عامل بیماریزایی در پتوجن وجود دارد. فلور در رابطه با کتان و زنگ کتان که توسط Melampsora lini ایجاد میشود، کار می کرد. در این قارچ حالت بیماریزایی پتوجن، مغلوب حالت عدم بیماری زایی است و در میزبان مقاومت برحساسیت غالب میباشد. در این حالت، مقاومت فقط زمانی مشاهده میشود که میزبان با جن غالب توسط پتوجنی با جن غالب مورد حمله قرار میگیرد. در بقیه حالات حساسیت مشاهده خواهد شد.
اصلاح برای مقاومت به امراض
الف : برای دستیابی به حداکثر تولید، مقاوم بودن به امراض ضروری است امراض باکتریایی و ویروسی در مقاطع مختلف از مرحله رشد گیاه بیشترین خسارت را به محصول وارد می‌کند. اصلاحگران همراه سعی بر دستیابی به گیاهان را دارند که حاوی ژنهای مطلوب به مقاومت وامراض هستند. علت مقاوم بودن بعضی از واریته‌ها را به مکانیزم فیزیولوژیکی فعال در برابر حمله های امراض می‌دانند به عنوان مثال ترکیبی به نام فیتوالکین در لوبیا همراه در هنگام شیوع بیماری فوزاریوم از گیاه ترشح می‌شود که باعث بلوکه شدن و توقف توسعه بیماری می‌شود. به هر حال از برنامه‌های اصلاحی مهم ایجاد گیاهان مقاوم می‌باشد. مقاومت به امراض و آفات بیشترین بازده اقتصادی را برای کشاورزان نوید بخش است. مقاوم منجر به سرشکست شدن بسیاری از هزینه‌های تحمیلی به کشاورزان و بی‌نیاز شدن به فعالیتهایی همچون سمپاش و آلودگی محیط زیست و مسائل باقیمانده سموم در بافت گیاهان زراعی با مصرف خوراکی می‌گردد.
ب : والدین حامل ژن ها مقاومت رامی توان در کلکسیون های موجود که در اختیار اصلاح کننده یا موسسات ملی و بین المللی قرار دارند، پیدا کرد.
گاهی اوقات والدین اهدا کننده جن های مقاومت فقط در گونه های وحشی موجود اند. برای مثال مقاومت برعلیه ویروس علفی شدن برنج فقط در رقم وحشی Oryza nivara پیداشد. در استفاده از والدین بخشنده ابتدا باید در ارقام زراعی به دنبال ژنهای مقاوم بگردیم و درصورت عدم موفقیت به گونه های غیر خویشاوند ووحشی مراجعه نمائیم، چراکه انجام دورگ گیری وسپس بدست اوردن تفکیک های خوب در تلاقی دور مشکل است اگر مقاومت در ژرم پلازم موجود وجود نداشته باشد ویا اگرباشد کفایت نکند میتوان با استفاده ازتناسخ، والدین بخشده مناسب تولید کردوبرچند نوع است.
1. جداسازی مقاومت
برای جداکردن گیاهان حاوی جنهای مقاوم بایدبطور مصنوعی بیماری شدیدی که اپی فیتوتیک نامیده میشود ایجاد کنیم. روش جداسازی به نوع بیماری، ماهیت محصول ومکان جداسازی بستگی دارد.
روشهای ازمایشگاهی برای جداسازی مقاومت به علت پخش یکنواخت ماده تلقیح ( اینوکولم) کنترول نور، رطوبت، درجه حرارت و... دقیق میباشد. جستجوی مقاومت در مزرعه معمولا درقطعاتی که هرساله بیماری به شدت دیده میشود صورت میگیرد ویادرمورد شناسایی گیاهان مقاوم وبعضی از بیماریها مثل زنگها، محیط مزرعه را درشرایط وقایه برای رشدقارچ مهیا نموده وعامل الودگی یعنی اسپورها را به محیط وارد میکند. کرت مریض باکشت یک ورایته حساس در طی سالیان متوالی وحتی اضافه کردن ماده تلقیح به کرت ایجاد میشود وقتی که مخلوطی ازمواد ازمایشی در چنین کرتهایی کشت شوند فقط گیاهان مقاوم باقی میماند برای بعضی از بیماریها ویروسی که ازطریق حشرات گسترش پیدا میکند توسط وارد کردن حشرات ناقل وافزایش جمعیت انها در کرت های ازمایشی امراض را به گیاهان تلقیح میکند. چنین حشراتی قبلا به بیماری الوده میشوند وسپس در روی کرتهای ازمایشی رها میگردند.
2. استفاده از جن های مقاوم
· معرفی و گزینش
والدین بخشنده و یا ورایتی های مقاوم از مکانهای مختلف کشور ویا از کشورهای دیگر معرفی می شود.

1 دورگ گیری وگزینش
این روش شامل ترکیب کردن مقاومت ازیک یا چندوالد بخشنده (D) به واریته زراعی محلی وپرمحصول (A) میباشد. تلاقیها ممکن است به دوروش D2 *(D1*A) یا چندگانه (D2*A)*(D1*A)*(D3*A)*(D1*D2) انجام شودوگزینش از نسلهای تفکیک صورت پذیرد.
شجره ای: در روش شجره ای گیاهان مقاوم ازنسلF2 گزینش میشوند. نتایج تک تک بوته های انتخابی برای چند نسل مورد بررسی قرار میگیرند. اگرمقاومت غالب باشد درنسلF2 ودرغیران صورت درنسلF3 اپی فیتونیک بایستی ایجادشود.
بک کراس: این روش ابتدا درسال1930 توسط بریگس برای انتقال ژنهای مقاوم بکار برده شد. دراین روش والد تکراری که همان گیاه زراعی حساس به پتوجن مورد نظر میباشد، چندین باربا نتایج هیبریدبه منظورارزیابی خصوصیاتش به جزژن عامل مقاومت، تلافی داده میشود. روش انتقال جن یا جن های عامل مقاومت بسته به اینکه مقاومت توسط جن غالب ویامغلوب کنترول شود فرق میکند.
تلاقیهای مرکب: در این روش اصلاح برای چند مقاومت مد نظر است وبذورF2 تعداد تلاقی که والدین بخشنده دران دخالت دارند به صورت مخلوط کشت میشوند. گیاهان توسط روش ترکیبی اداره میشوند ودرهرنسل برای بیماریها اپی فیتوتیک ایجاد میشود. درگیاه جو ازاین تلاقیها برای مقاومت به سفیدک وپاکوتاهی زرد(Yellow dwarf) استفاده شده است.
تلاقی دوره ای: این روش برای تجمع جن های عامل مقاومت به Helmintosporium Turcicum درجواری استفاده شده است. با استفاده ازجن های نرعقیمی درگیاهان خودباورنیزازاین روش میتوان استفاده کرد. ترعقیمی باعث دگرباروری شده ویا تلقیح یک بیماری درمزرعه، ژنهای مقاوم میتوانند تجمع حاصل کنند. گیاهان حساس رامیتوان قبل ازگلدهی حذف نمود.(1)
روش بالک: اگرمقاومت چند جنی باشدویانتوان درنسلی اپی فیتوتیک ایجاد کرد، گیاهان را میتوان باروش بالک یا روش نتایج تک بذر به پیش برد.


مکانیزمهای مقاومت به امراض
سه مکانیزم وجود داردکه بوسیله انها، گیاه اثرموجودات بیماریزا برروی رشد وتولیدمثل رابه حداقل میرساند. گیاه ممکن است در برابر استقرار پتوجن دربافتهای مقاومت خود مقاومت کند یا ممکن است دربرابررشد وتولید مثل پتوجنی که درگیاه مستقرشده مقاومت کند ویاممکن است باوجود فعالیت پتوجن رشد وتولید مثل نماید. معمولا دومکانیزم اول را مقاومت ومکانیزم اخرراتحمل میگویند.
مقاومت دربرابرپاتوجن
شکست پتوجن دراستقرار موفقیت امیزخود درگیاه، به چنداصطلاح ارجاع داده شده است که هریک بعضی ازخصوصیات این نوع ازمقاومت را توضیح میدهند.
1_ حساسیت بیش ازحد: گیاه از الوده شدن توسط پتوجن جلوگیری میکند.
2_ مقاومت ویژه: نژادهای خاصی ازبیماری، قادربه الوده کردن گیاه نیستند.
3_ مقاومت نا همگن: میزبان ازاستقرارنژادهای خاصی جلوگیری میکند، ولی ازاستقرار نژادهای دیگر نمیتواند جلوگیری نماید.
4_ مقاومت ژن اصلی: نژادهای بیماری توسط ژنهای اصلی میزبان کنترول میشود.
5_ مقاومت عمودی: مقاومت میزبان یک یا تعداد معدودی ازنژادها را کنترول میکند. تنوع درمقاومت میزبان بستگی زیادی به اثر مقابل رقم نژاد مجزا دارد.
مقاومت درمقابل پتوجن استقرار یافته
وسعت صدمه ای که توسط یک پتوجن ایجاد میشود به توانایی انتشاروتولیدمثل پتوجن ، پس از استقرار یافتن در میزبان بستگی دارد. مقاومت گیاه در برابر گسترش پتوجن به وسیله اصطلاحات زیر توضیح داده شده است.
1_ مقاومت مزرعه ای: مایه کوبی گیاه در ازمایشگاه ممکن است باعث شود که گیاه مقداری صدمه به بیند ولی درمزرعه گیاه اغلب باوجود پتوجن رشدطبیعی خودرا ادامه میدهد.
2_ مقاومت عمومی : میزبان قادر به مقاومت در برابر تمام نژاد های پتوجن است.
3_ مقاومت غیر خصوصی : مقاومت میزبان به نژاد های خاص از پتوجن، محدود نمی شود.
4_ مقاومت همگون: مقاومت میزبان د ربرابر تمام نژاد های پتوجن مشابه است، تا اینکه در مقابل در بعضی نژاد ها پتوجن، مقاومت خوب و برابر بعضی نژادها مقاوت خوب نداشته است.
5_ مقاومت جن های کوچک : مقاومت میزبان توسط یک تعداد از جن های کنترل می شود که هر یک داری اثر کوچکی است.
6_ مقاومت افقی : تنوع د رمقاومت میزبان عمدتاً به تفاوت های میان ارقام و میان نژاد های مجزا مربوط می شود، تا اثر متقابل ارقام و نژاد ها مجزا.(1- ص 353)


اصلاح برای مقاومت خصوصی

یافتن جنهای که نژادهای شایع جمعیتی از افات را کنترل می کند وسایر ژنهای که نژادهای کم اهمیت را کنترل کنند کاری عمومی است.سه استراتیژی عمومی برای به کاری بردن جنهای موجود برای مقاومت خصوصی نسبت به نژادهای شایع یا کم اهمیت تر وجود دارد. استراتژی که توسط اصلاح کننده اتخاذمی گردد،بانوع رقمهای که باید اصلاح شوند وبه روش اصلاح مورد استفاده ارتباط مستقم دارد .یک استراتژی ،تولید ارقامی است که دارای یکژن اصلی برای کنترل افت شایع در منطقه می باشد دومین استراتژی،قرار دادن ژنهای کنترل کننده نژادهای شایع وکم اهمیت تر تر افت ژنوتیپهای جداگانه است که تشکیل یک واریته چند قطاری باهم مخلوط گردند.
استراتژی سوم جای گذاری ژنهای کنترل کننده نژادهای شایع یا کم اهمیت در یک رق منفرد می باشد ،روشی که هرمی کردن مشهور است .
ارقام دارای تک ژنهای اصلی
موردستاده ترین استراتژی در اصلاح برای مقاومت به افت تولید ارقام دارای یک ژن اصلی برای کنترل نژادهای شایع می باشد .ارقام ممکن است از طریق انتخاب ازمیان نتایجی از جمعیت تفرق یافته که حاوی الل مقاومت هستند
یا از طریق انتقال الل از طریق تلاقی بر گشتی تولیدی گردند.مزیت مقاومت ژن اصلی ،اسان بودن کار با یک ژن در برنامه های اصلاحی است.عیب این مقاومت اسیب پزیری یک ژن در برابری نژادهای کم اهمیت تر می باشد که ممکن است در جمعیت افت ،غالب در بیابند.

ارقام چندقطاری
تخم های جنوتیپهای دارای جنهای اصلی خاص برای مقاومت به افت رامیتوان برای تشکیل یک چند قطاری به ان مخلوط یا ترکیب نیز گقته می شود مخلوط کرد جنوتیپهای جداگانه میتوانند ایزولاینهایی باشند که عمدتا در جن اصلی خود بایگدیگر متفاوت هستند .همچنین یک چند قطاری میتواند از ترکیب جنوتیپهای که علاوه بر جن اصلی مقاومت از نظر خصوصیات زراعی نیز متفاوت هستند به وجودبیاید .
چند قطاری را میتوان برای حفاظت نسبت به طیف وسیعی از نژاذهای افت زمانی که دروفور نژادهادر جمعیت افت،تغیر وجوددارد تهیه کرد،بعضی از جنو تیپهای که چند قطاری نسبت به هرنوع نژادی مقاومت مناسبی دارند.چنین گیاهان مقاومی انتشارنژاد جدید به گیاهان حساس را کاهش میدهند.
دو عیب اساسی استفاده ای گسترده ازاستراتژی چند قطاری را محدود می کند:
الف-تلاش قابل ملاحظه ای برای انتقال تعداد جنهای اصلی به جنوتیپهای برتر زراعی لازم است.
ب-اگر روشی تلاقی برگشتی برای تولید ایزولاینهای مورد استفاده قرار گیرند والد بر کرداننده خصوصیات زراعی چند قطاری را محدود می کند.در طول سالها زمانی که بر نامه تلاقی بر گشتی جریان دارد،ممکن است رقم جدید از طریق برنامه های انتخابی دیگر بوجود بیایند که از نظر خصوصیات زراعی نسبت به والد برگرداننده برتر باشند.رقم حدید ممکن است قایلیت پزیرفته شدن چند قطاری در زمانی که تولید می شود را محدود کند.

هرمی کردن
در استراتژی هرمی کردن ،ژنهای اصلی که باید برای تشکیل چند قطاری باید لاینهای منفرد قرار کیرند،در یک رقم با هم می پیوندند.ممکن است تعداد ژنهای اصلی زیادتری،بشتراز تنچه که برای بدست اوردن مقاومت کافی به نژادهای شایع افات موردنیاز است،استفاده شود،انتظار می رود تنوع ژنهای اصلی،حفاظتی بر علیه نژادهای تازه ای ممکن است در جمعیت افات تولید شوند،بوجود اورند
استراتیژی هرمی کردن،چندین عیب دارد که استفاده استفاده از ان را محدود می کند : الف­ – تلاش قابل ملاحظه ای برای وارد کردن تعدادی ازجنهای اصلی در جنوتیپهای مورد نیاز است.ازمونهای زیاد با نژادهای مختلف برای اطمنان از حضور هر یک از اللها لازم است.
ب-به کار بردن روشی تلاقی بر گشتی برای وارد کردن جنهای اصلی به یک جنوتیپ،خصوصیا ت زراعی ارقام جدید محدودبه والد های برگرداننده آنها می کند، ج- مقاومت رقم ممکن اس ظهور نژاد های مرض آور جدید آفت را تشویق کند، بویژه اگر همین ژنهای اصلی به تنهایی در سایر ارقام به کار برده شده باشد.

کاهش تغییرات د رنژاد ها:
تغییرات در نژاد های شایع جمعیت از آفت ، ارتباط اساسی با تولید محصول، زمانی با خساراتهای اقتصاد ی مهم مواجه می شود که توسط آفتی که بطور فراوان و سریع دچار تغییرات نژادی می شود، صدمه می بیند برای هر تغییری در نژاد که باعث حساسیت ارقام موجود میگردد ، لازم است که ژنهای جدید مقاومت شناخته شده و مورد استفاده قرار می گیرند. دسترسی به ژنهای جدید ، ممکن است در بعضی از گونه ها مشکل باشد. تثبیت ساختمان نژادی جمعیت آفت مطلوب می باشد.
امکان تثبیت نژاد در صورتی وجود دارد که نژاد هایی شایع آفت حفظ گردیده یا نژادهای جدید نتوانند به وجود آیند. هر دو امکان به عنوان راه حلهای عملی در تغییر نژاد در نظر گرفته شده اند. اینها شامل استفاده استراتژیک از ژنهای اصلی مقاومت د رارقامی است که برای تجاری کشت می گردند.

نگهداری نژاد های شایع
روشی که در آن ارقام با ژنها اصلی مقاومت در ارقامی است که مورد استفاده قرار میگرند ممکن است ثبات نژاد را تحت تاثیر قرار دهند.
تثبیت نژادهای شایع را می توان با هم فراهم کردن به اندازه کافی مواد گیاهی حساس برای زنده نگه داشتن آنها به دست آورد. دو راه عملی برای فراهم کردن مواد گیاهی حساس به روشی که منجر به زیانهای اقتصادی مهم نشود، وجود دارد. یک روش به کار بردن متناوب رقمهای حساس و مقاوم در یک کشت متناوب و راه دوم شامل به کار بردن مخلوط لاینهای حساس و مقاوم می باشد.

تناوب ارقام مقاوم و حساس: یک تناوب زراعی سه ساله در بعضی از مناطق جنوبی ایالات متحده برای ترغیب پایداری نژاد نماتد سیست سویا توصیه شده است. یک محصول غیر میزبان و یک رقم مقاوم سویا در چند سال متوالی برای کاهش جمعیت آفت به سطحی که هنگام کاشت گیاهان حساس باعث خسارتهای اقتصادی مهم نگردند کاشته می شوند. رقم حساس به منظور زنده نگهداشتن نژاد شایع و حفظ نقش غالب آنها در جمعیت کاشته میشود. تا کنون مدارک آزمایشی قاطعی در مورد ارزش کشت متناوب برای بدست آوردن پایداری نژادی وجود ندارد ، هر چند که این روش به تولید کنندگان تجاری معرفی شده است.

مخلوط ژنوتیبهای مقاوم و حساس: گیاهان حساس برای یک افت را می توان با کاشت بذور مخلوط لاینهای حساس و مقاوم به عوض کاشت یک رقم مقاوم خالص و همگن فراهم کرد. فراوانی گیاهان حساس در مخلوط به اندازه ای پاین نگه داشته می شود که از ایجاد خسارتهای اقتصادی مهم جلو گیری کند. ارزش بذور مخلوط درپایداری نژاد ها هنوز مشخص نشده است.

جلوگیری از ظهور نژاد های جدید
پایداری نژاد را در صورتی می توان به دست آورد که نژاد های جدید نتوانند بر مقاومت گیاه غلبه کنند هرمی کردن جنها بزرگ در یک رقم به عنوان موثر ترین راه برای جلوگیری از ظهور نژاد های تازه بیماریزا مطرح گردیده است (نلسون1973). این طرح براین مفهوم قرار دارد که نژادهای یک آفت ، تنها هنگام موثر هستند که دارای تمام جن های لازم برای بیماریزای باشند. چنین بر می آید که قابلیت یک آفت برای زنده ماندن در طبیعت با افزایش تعداد جن ها ی بیماریزایی وی کاهش می یابد.(واندر پلاک1963).به عنوان نتیجه،احتمال کمی وجود دارد که یک نژاد جدید توانسته باشد با غلبه جن های بیماری زابه هر یک از جنهای اصلی مقاومت گسترش یافته وهنوز دارای شایستگی مورد نیاز برای زنده ماندن باشد .سودمندی هرمی کردن جن برای به دست اوردن پایداری نژادی هنوز ثابت نشده است.

حد اقل نمودن برخورد با نژادهای جدید:
بر خورد یک جن جدید بیماریزا،زمانیکه محصولی به صورت یک نواخت حساس باشد بیشتر است .تنوع جن های اصلی مقاومت در ارقامی که برای تولید مورد استفاده قرار می گیرند تاثیر زیاد برآسیب پزیری محصول زراعی از نظرزیان های مهم دارد.تنوع در بین مزارع زمانی به دست می اید که ارقام با جنهای اصلی مختلف کاشته شوند .تنوع در جن های اصلی در داخل یک مزرعه با کاشتن تخم های مخلوطی از قطارهای که دارای جن های اصلی مقاومت مختلف می باشند انجام می گیرد.




















نتیجه گیری:
اصلاح برای مقاومت به امراض
الف : برای دستیابی به حداکثر تولید، مقاوم بودن به امراض ضروری است امراض باکتریایی و ویروسی در مقاطع مختلف از مرحله رشد گیاه بیشترین خسارت را به محصول وارد می‌کند. اصلاحگران همراه سعی بر دستیابی به گیاهان را دارند که حاوی ژنهای مطلوب به مقاومت وامراض هستند. علت مقاوم بودن بعضی از واریته‌ها را به مکانیزم فیزیولوژیکی فعال در برابر حمله های امراض می‌دانند به عنوان مثال ترکیبی به نام فیتوالکین در لوبیا همراه در هنگام شیوع بیماری فوزاریوم از گیاه ترشح می‌شود که باعث بلوکه شدن و توقف توسعه بیماری می‌شود. به هر حال از برنامه‌های اصلاحی مهم ایجاد گیاهان مقاوم می‌باشد. مقاومت به امراض و آفات بیشترین بازده اقتصادی را برای کشاورزان نوید بخش است. مقاوم منجر به سرشکست شدن بسیاری از هزینه‌های تحمیلی به کشاورزان و بی‌نیاز شدن به فعالیتهایی همچون سمپاش و آلودگی محیط زیست و مسائل باقیمانده سموم در بافت گیاهان زراعی با مصرف خوراکی می‌گردد.
ب : والدین حامل ژن ها مقاومت رامی توان در کلکسیون های موجود که در اختیار اصلاح کننده یا موسسات ملی و بین المللی قرار دارند، پیدا کرد.
گاهی اوقات والدین اهدا کننده جن های مقاومت فقط در گونه های وحشی موجود اند. برای مثال مقاومت برعلیه ویروس علفی شدن برنج فقط در رقم وحشی Oryza nivara پیداشد. در استفاده از والدین بخشنده ابتدا باید در ارقام زراعی به دنبال ژنهای مقاوم بگردیم و درصورت عدم موفقیت به گونه های غیر خویشاوند ووحشی مراجعه نمائیم، چراکه انجام دورگ گیری وسپس بدست اوردن تفکیک های خوب در تلاقی دور مشکل است اگر مقاومت در ژرم پلازم موجود وجود نداشته باشد ویا اگرباشد کفایت نکند میتوان با استفاده ازتناسخ، والدین بخشده مناسب تولید کرد.

منابع و ماخذ:
2. آرفهر ،والتر اصول اصلاح گیاهان زراعتی دانشگاه مشهد چاب دوم 1380
3. عبد مشانی، داکتر سروش اصول نباتات تکمیلی ج1 انتشارات دانشگاه تهران چاپ اول
4. اهدایی ، بهمن اصلاح نباتات انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد 1383
5. فارسی, داکتر محمد اصول اصلاح نباتات انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد 1383
6. سلیمان، فرشته ژنتیک عملی ،انتقالی،مالیکلولی، انسانی نشر ماهرنگ سال 1382
7. http//danishnamahroshd.ir
8. www.http//kishawarzi.blogspot.com



http://zahirnazari.blogspot.com/